حکومت وحدت ملی پس از مشکلات فراوان و تهدید کننده امنیت افغانستان به اساس یک توافقنامه سیاسی به میان آمد و این توافقنامه سیاسی در آن شرایط یکی از راه حل های مناسب به وضعیت نا بسامان سیاسی بود که به اساس آن حکومت وحدت ملی شکل گرفت و قدرت میان دو نامزد پیشتاز انتخابات ریاست جمهوری سال 1393 تقسیم شد که با اساس آن حکومت وحدت ملی روی کار آمد .
هر چند این حکومت بر خلاف قانون اساسی کشور روی کار آمده است اما چاره ای دیگری جز تن دادن به همچو یک حکومتی وجود نداشت. در آن زمان مقام های بر حال حکومتی و سیاسیون کشور نیز با توافق کلی به ایجاد چنین حکومت خوشبین بودند و این حکومت را یگانه راه بیرون رفت از بحران به میان آمده میدانستند . اما اکنون که از زمان این حکومت نزدیک به سه سال سپری میشود در این مدت کاری های نیز از سوی حکومت افغانستان صورت گرفته است تا حدی در کار هایش موفق نیز بوده است نیاز نیست .
در حالیکه افغانستان در وضعیت خوبی قرار دارد و پروژه های بزرگ اقتصادی مانند پروژه تاپی در حال تطبیق شدن است و این پروژه ها آینده سیاسی و اقتصادی افغانستان را تضمین میکند نیاز است که حکومت وحدت ملی از سوی سیاسیون و مردم عام مورد حمایت قرار بگیرد .
در حال حاضر افغانستان نیاز جدی به حمایت داخلی دارد و اشخاص و گروه های که منافع شخصی شان را در وجود این حکومت در خطر می بینند با گرد همایی های نظام را تهدید میکنند .
تهدید نظام از سوی هر کسیکه باشد به هیچ عنوان به سود مردم افغانستان نیست زیرا تمامی شهروندان افغان که در انتخابات اشتراک کرده بودند و به نامزد مورد نظر خود رای داده بودند کاندید مورد نظر خود را در آیینه حکومت وحدت ملی می بینند .
مردم افغانستان در چهار دهه جنگ و بد بختی خسارات هنگفت مالی و جانی را متحمل شدند و به هیچ عنوان حاضر نیستند که افغانستان یکبار دیگر شاهد بی نظامی و قلدری از سوی افراد و اشخاص باشد . مردم افغانستان هر چند خواهان بهتر شدن وضعیت از سوی حکومت وحدت ملی هستند و انتظار دارند که تعهداتی را که در مبارزات انتخاباتی به مردم سپرده بودند را عملی کنند اما به هیچ صورت حاضر نیستند که نظام تضعیف شود و یا هم از هم بپاشد .
گروه های مافیایی و حلقاتی که برای استخبارات بیرونی کار میکنند به هر نوعی تلاش میکنند تا نظام افغانستان را به چالش بکشند تا از این طریق به اهداف شخصی و حزبی شان برسند و در میان مردم افغانستان تفرقه های قومی و زبانی و نژادی بیندازند . مردم افغانستان باید این چهره های کهنه و آزموده شده را بشناسند و نگذارند که یکبار دیگر با استفاده از احساسات مردم به اهداف کوتاه بینانه ای شخصی شان برسند .
در این اواخر برخی از احزاب و چهره های سیاسی با برگزاری نشست و گردهمایی های تلاش میکنند تا در برابر نظامی افغانستان چالش ایجاد کنند و خواست های حزبی و گروهی شانرا به دست بیاورند . اقتدار و امنیت زمانی دریک کشور به میان می آید که ملت با نظام همکار و همگام باشد .
در شرایط کنونی نیاز است که سیاسیون افغان با تعهد و صداقت تمام در برابر نظام و دولت برای پیشرفت و شگوفایی افغانستان کار کنند تا افغانستان از وضعیت کنونی و نا بسامانی های که بالای مردم افغانستان هم از داخل و هم از خارج کشور تحمیل شده است بیرون شوند .