برگردان از پشتو به دری: مصطفی عمرزی

یادآوری:

اين مقاله در نخستين شماره ي مجله ي «ناهيد» كه مصادف با اسد و سنبله ي 1381 شمسی  مي باشد، انتشار يافته است. اینک ترجمه ی دری آن تقدیم می شود.

***

در افغانستان، رسمی ست كه شعار به گونه اي و گفتار به گونه ي ديگر، نیات پاك، ولي تدابیر ناتوان و ناقص، سخن شيرين و اعمال زشت، جامه سپيد، ولي دل ها و فكر ها سياه و تيره استند.

گروه های سیاسی ای كه شعار و كردار موافق داشته باشند، بسيار نيستند. از اين رو، شعار ها ارزش خويش را از دست داده اند و باعث ملالت مي شوند. اعتماد مردم بر دسته هاي سياسي، كاهش يافته است. گاه مفاهیم خائن و خدمتگار، يكي به جاي ديگری نیز به كار مي روند.

در چنان وضع بحراني،‌ اگر كسي شعار بسيار زيبا و واضح دهد و براي اجراي آن از ته دل نیز تلاش كند، باز هم اعتماد مردم را از آن خويش كرده نمي تواند؛ زيرا پيش از اين،‌ صورت آشكار كردار و شعار موازی را بر جا نگذاشته است. موضوع «حقوق زنان» در افغانستان نیز همين روال را دارد.

قشر اناث، از سده هاست که از اکثر حقوق خويش بي بهره مانده اند. در زمامداري طالبان، پرده اي روي حقوق آنان می افتد كه هيچ کسی توان برداشتن آن را نداشت. پس از چنان اختناق نفرت بار و اشمئزاز آور، به يك باره طرح مساله ي حقوق اناث چنان گرم شد كه در كنار آن، حتي در دهان ملايان جهادي نيز مي آيد؛ روشنفكران و ديموكراتان را در جاي خویش بگذاريد كه اين مساله را بخش اساسي مبارزه ي خويش مي دانند.

پس از سرنگوني طالبان، حقوق زنان از گرم ترين موضوعات شمرده می شوند. براي دست یابی به حقوق اناث و دفاع از آنان، نه فقط انجمن هايی ايجاد شده اند، بل بعضی از  انجو ها تا مرز شعار و عمل كار مي كنند. دولت نيز براي امور اناث، وزارتخانه ي ويژه ايجاد كرده است.

طبيعي است كه اگر شعار فزوني گيرد، اعمال كاهش مي يابند. بار ديگر وقت آزمون فرا رسيده است. اكنون آشكار خواهد شد‌ آن انجمن ها، موسسات دولتي و غير دولتي كه به سردادن شعار مي پرداختند، در عمل نیز کاری جهت بهتر شدن زنده گي اناث كرده اند یا می کنند؟ آيا بار ديگر تجربه ي گذشته را تكرار نخواهند كرد كه اعمال، فداي شعار شدند و فضاي عدم اعتماد به ميان آمد.

در اين، شبهه اي وجود ندارد كه زنان، نصف جامعه اند. هر زماني كه در اجتماع، سياست و عمل، اشتراك فعال آنان محسوس نباشد، به آن معني است كه نيمی از جامعه فلج و از فعاليت بازمانده است.

زنان از حقوق مساوي با مردان برخوردارند. هر دو بايد از تمام حقوق خويش بهره مند باشند. اگر مردان از آزادي بيان، زنده گي و آموزش بهره مند شوند و به عنوان انسان های متمدن جامعه، رشد کنند، هيچ گاه با حقوق زنان مخالفت نمي ورزند.

اگر كساني خواهان اند زنان را در جامعه به سهولت از حقوق آنان برخوردار سازند، بهترين راه اين است که از رهگذر زمان و به گونه ي موازي براي حقوق زنان و مردان كار كنند؛ زيرا اگر جانبی نيز از حق خويش محروم بماند، تاثيرات ناگواري بر جانب ديگر مي گذارد.

اكنون شرايط خوبی نسبت به گذشته براي به دست آوردن حقوق تمام افغانان، به ويژه زنان، فراهم شده اند. بايد از اوضاع، بهره برداری موثر و عملي کرد. در واقع، به دست آوردن حقوق اناث، نياز مبرم جامعه است. اين نياز بايد برآورده شود.

اناث افغان بايد از تمام حقوق خويش بهره مند شوند؛ ولي به اين نكته بايد توجه ژرف داشت كه آنان نبايد عقب شعار ها پنهان بمانند. نباید بار ديگر تجربه ي گذشته تكرار شود و باز هم فضاي بي اعتمادي به ميان آيد.

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *