اسحق ګیلاندي

از دید من سیاستگران خانواده گیلانی با وجود این که از لحاظ سنی پیر اند اما متاسفانه به این پختگی نرسیده اند تا حقایق را به صورت دقیق آن درک و بر مبنای آن اظهار نظرهای دور اندیشانه و جامع نمایند و به همین دلیل در بسیاری از موارد و به خاطر منفعت زودگذر و آنی منافع کلان ملی و آیندۀ سیاسی خویش را به باد فنا می دهند.

در این اواخر و پس از درگذشت پیر سید احمد گیلانی رهبر حزب معاذ ملی و رئیس شورای عالی صلح ، پسر ارشد وی سید حامد گیلانی رهبری حزب معاذ ملی را به عهده گرفت و در اولین نشست این حزب اظهارات غیر واقع بینانه و در تناقض با منافع علیای کشور را ابراز داشت که واکنش های تند در اقشار مختلف جامعه را در میان سیاستگران ، شهروندان عادی و شبکه های اجتماعی در قبال داشت تا جایی که وی را واداشت تا بگوید که از گفته های وی سوء تعبیر شده است.

دیری از آن زمان نگذشته بود که یکبار دیگر سید اسحاق گیلانی رهبر نهضت همبستگی ملی افغانستان و برادر کوچکتر سید احمد گیلانی در نشستی که در کشور پاکستان دایر گردیده بود گفته است که هندوستان با استفاده از ارتش افغانستان بر علیه پاکستان اقدام می کند و همچنان اظهار داشته است که : “من بیست و شش سال در پاکستان زندگی کرده ام دخترم در پشاور است در همانجا به دنیا آمده است. دختر بزرگم در پشاور درس خوانده و مانند ما میلیون ها افغان اینجا پیدا شده اند و ما پاکستان را کشور دوم خود می دانیم

این گفته های اسحاق گیلانی غوغای بزرگی را در میان اقشار مختلف جامعه بر پا نمود و دولت افغانستان هم این اظهارات گیلانی را خلاف منافع ملی عنوان نموده و از آغاز بررسی های جدی در این رابطه خبر های وجود دارد.

در شرایطی که دولت افغانستان با تلاش فراوان توانسته است جامعه جهانی را پس از گذشت سالاهای سال متقاعد سازد که پناهگاه اصلی هراس افگنان پاکستان است نه افغانستان اما اسحاق گیلانی احتمالاً به دستور پاکستان چنین اظهاراتی را می نماید تا از یکسو فشار های جهانی از بالای شانه های پاکستان را کاهش دهد و از جانب دیگر وفا داری خویش را به کشور دومش ( پاکستان) ثابت سازد.

با آن که چهره اصلی اسحاق گیلانی از زمان کاندیدا توری اش در دور اول انتخابات ریاست جمهوری به عنوان رقیب اقای کرزی به همگان برملا گردیده بود که چگونه پس از حمایت بوش و مشرف از کاندیدی حامد کرزی تغیر 180 درجه در سیاست خویش و از اقای کرزی حمایت خویش را اعلام داشت و این موضوع در ان زمان به وضاحت روشن ساخت که وی یکی از مهره های اصلی آی اس آی در افغانستان می باشد و گفته های وی نمی تواند راه به جایی ببرد اما حکومت افغانستان باید به گونۀ جدی با این قماش افراد برخورد نماید  زیرا در واقع با سرزنش نشدن یک جاسوس سایر جواسیس دلیر گردیده و دست به همچو اظهار نظر های غیر مسئولانه می زنند ، هرگاه دولت دیروز در مقابل حرف های سید حامد گیلانی با جدیت بر خورد می نمود امروز سید اسحاق گیلانی جرئت نمی کرد تا در یک کنفرانس بزرگ دولت افغانستان را متهم و پاکستان را کشور دوم خویش خطاب کند.

بناءً ایجاب می کند که حکومت اینبار با قاطعیت تمام در این رابطه برخورد نماید تا مایه عبرتی باشد برای سایر کسانی که در سدد تخریش اذهان مردم و براءت دادن بزرگترین دشمن افغانستان (پاکستان) استند.

باید گفت که خانواده گیلانی مشهور به پیر افندی  یکی از خانواده های مشهور مذهبی است که در سده نزدهم تعداد شان بیشتر از چند نفر محدود بود و غرض پیاده کردن اهداف استخباراتی برتانیای آنزمان به افغانستان فرستاده شده بودند ولی حالا این خانواده چنان بزرگ و گسترده و پُر نفوذ در افغانستان شده است که نزدیک است جای ساکنان اصلی این ممکلت را بگیرند .

انگلیس ها در آغاز سیاست استعماری شان در منطقه بخاطر نفوذ در جامعۀ سر بسته قبایلی با استفاده از مذهب و معرفی جواسیس شان بحیث پیر و روحانی در میان مردم بسیار بهره بردند. طوریکه تاریخ نشان داد اکثریت جواسیس انگلیس از راه جلب و جذب مردم ساده دل بحیث مریدان در تضعیف و شکستاندن  و منحرف ساختن قیام ها و مقاومت های مردمی علیه  انگلیس ها برای استعمار گران خیلی مفید ثابت شدند.

این خانواده از آن زمان تا کنون همواره به درگاه این و آن سر خم نموده و منافع علیای کشور را در مقابل چند کلدار بی ارزش به حراج گذاشته اند.

حالا بر دولت افغانستان است که این جواسیس خاین را برای همیش به کشور دوم شان (پاکستان) بفرستد و یا جاده های کابل را به نام های شان نامگذاری نماید.

2 thoughts on “سخن گفتن خلاف منافع ملی مرادف خیانت ملی می باشد | سید جمال اخگر”
  1. هغه پيرسيب داده په خپله وايي چه ماته د افغانستان تر ګټو دهغه چا ګټي لوړي دي چه ماته. يي شخسي کته رسيږي.
    له دي ناولتياونه هغه وخت افغان اولس خلاسيداي شي چه دا اولس ددوي په کردارو او تاريخی خيانتونه چه له موږ سره يي کړي خبر شي .
    دانګريزانو تکتيک دادی اوس په ۲۱ پيړي کی پنجابيان پر افغان اولس دد سيدانو پيرانو ميرانو او داسي نورو لاسپوڅو له لاري کاروي. موږ ويلای شو چه سيدان پيران تر اوسه پوري د افغانانو په ټولنه کي ننوتي او محبوبيت لري چه څوک له دوي نه ټوپوس ددوی دکړو او وړو نشي کولای ځکه همدا اولس بيا وايي چه پيرسايب ګيلاني دي. او هغه داسلام ستنه ده او ګناهګاره کيږو او په دی خبر نه دي چه د پيرسايب بچيان په سويس امريکا او. پاريس کي خپلي چړچي وهي. نو دا پير ګيلاني ملامت نه ده هغه په خپلو ګټو پسي ګرزي او د ځان ګټه دد اولس په بدمرغي کي ويني.
    لنډه دا تر څو چه خپله افغانانو له د ی تس په نامه روحانيونو نه لاس نه وي لري کړي تر هغوبه له دوي نه ګټه پورته کوي.
    دی روحانيانيانو افغان اولس بلخسوس پښتانه د ځان روحي او عقيدوي غالامان کرزولي څکه هغوي نن په دومره سپين سترګي د پنجاپيانو د ګټو دفاع په افغانستان کي کوي او حال دا چه دي خپله هم د افغانستان تابع تسکيره له خان سره ګرزوي
    دومره خيانت يوازي په افغانستان کي کيدای شي
    څکه دا روحانيان ډير خترناک مکروب دي چه انسانان په کراره او ورو درد مړ کوي نو که څان له دي مکروبه خلاسول غواړو بايد له مينڅه يوړل شی.

  2. فکر کوم انسان په تقوی او ایماندارۍ هم پیر دی هم پیشوا .
    زه خو شخصا په دې تش په نامه پیرانو کې نه تقوا وینم نه ایمانداری او نه هم غیرت .

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *