یکبار دیگر افغانستان و مخصوصاً کابل مملو از خبر های انتخاباتی و تغیرات جدید در تیم های پیشتاز شد. این تغیرات با اعلان نمادین پیوستن تیم “اعتدال، برابری و سازندگی”، به تیم “اصلاحات و همگرائی” آغاز شد، اما از آنجائیکه مردم افغانستان و مخصوصاً کارشناسان تمامی گفته ها و موضعگیری تیم های مطرح در دور اول انتخابات را در حافظۀ خود دارند، همگرائی زلمی  رسول باعث به میان آمدن گفتمان های گوناگون در میان جامعۀ افغانی شده است و یا هم میتواند شد.

اولتر از همه باید گفت که قرینه ها و حتا شواهد عینی و تصویری نشان میدهند که این ائتلاف، میان تیم “اعتدال، برابری و سازندگی” و “اصلاحات و همگرائی” نه بل میان زلمی رسول، معاونۀ دومش و داکتر عبدالله عبدالله به میان آمده است، چنانچه در عکس ذیل هم معلوم میشود که از تمامی اندیوال های که با او بودند، تنها خودش و معاونه اش در میان مردم قرار دارند و دیگر همه و همه اعضای تیم اصلاحات و همگرائی میباشد.

تیم اعتدال، برابری و سازندگی از آغازین روز ها برای همه معلوم بود که برای ادامۀ وضعیت حاضر بالای فضای سیاسی دولت و کشور، به میان آمده است و چنان دیدگاه را ممثل بود که بتواند قناعت طرف های مطرح سیاسی کشور را که در تیم های مختلف همچو “تحول و تداوم”، “اصلاحات و همگرائی” و “تأمین امنیت، حاکمیت قانون و مبارزه با  فساد” و امثالها تقسیم شده بودند، حاصل نموده همه را به خود کشانده وضعیت تقسیم قدرت را بگونۀ فعلی حفظ نموده انتخابات را برنده شود. همین موضوع باعث شده بود تا تمام طرف های درگیر در انتخابات، زلمی رسول و تیمش را غلامان ارگ دانسته بخش اعظم مبارزات خود را در نقد نمودن و تحت بررسی قرار دادن زلمی رسول مسیر بدهند. در اصل مخالفت شدید تیم های انتخاباتی پیشتاز در برابر زلمی رسول، بر آن بود که طرف های سیاسی و بعد از انتخابات معلوم شد که مردم افغانستان هم، از روند تقسیم قدرت در دو دورۀ ریاست جمهوری حامد کرزی خسته شده اند و همه برای تغیر کلی و یا هم قسمی این نظام، بپا خیسته اند و رای میدهند تا سرنوشت خود را تعین کنند.

خوب این دیدگاه بود که مورد پسند مردم قرار نگرفت و همینکه انتخات ختم شد و نتایج اعلان شد، همه به این حقیقت رسیدند که ادامۀ وضعیت را نه مردم و نه هم سردمداران سیاست در افغانستان دوست دارند و به همین خاطر همه شروع به درانداختن طرح نو برای پیوستن به دو تیم پیشتاز انتخاباتی برای دور دوم انتخابات، پرداختند، چنان چه زلمی رسول امروز به تیم “اصلاحات و همگرائی” پیوست.

این نوع تغیر جهت های سیاسی در میان افغان ها یک پدیدۀ عام میباشد زیرا همیشه سیاستمداران افغانی از مصلحت ها کار گرفته برای جلوگیری از کشمکشبار شدن وضعیت سیاسی میان گروه ها، اصل ” وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ ” و یا هم ” وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ ” را دلیل بر اتفاق و اتحاد قرار داده تفاهم های جدید را ایجاد نموده وارد تیم ها و گروه های جدید سیاسی میشوند و از طرف مردم هم همیش قابل قبول قرار گرفته اند، اما یکجا شدن زلمی رسول به تیم عبدالله عبدالله نظر به نازکی زمان اندک سؤال برانگیز و دقت طلب میباشد.

سؤال ها چنان باشند که: آیا قضاوت مردم افغانستان از دور اول تا دور دوم انتخابات، لاتغیر و پا برجا باقی میماند؟ آیا مردم که با یکی از کاندید های باختگی تفاهم نموده بودند، در دور دوم هم در پی ایشان باقی میمانند؟ آیا مردم و بانک های رای که در دور اول رای خود را به دو کاندید پیشتاز تخصیص داده بودند، تقسیمات و پیوست های جدید را با تغیر کلی جهت فکری یکی این تیم ها همچو دور اول با جبین گشاده میپذیرند؟ این تغیرات دارای چه بستار و ساختار میباشد؟ آیا تغیرات جدید ممثل خواست مردم که برخلاف ادامۀ وضعیت (زلمی رسول) بود، رای خود را به داکتر عبدالله عبدالله داده بودند، آماده میشوند تا دوباره به عبدالله عبدالله رای بدهند؟ در اخیر به عنوان آخرین سؤال، سرنوشت “حلقۀ غلامی ارگ” که بیشتر از همه از طرف تیم داکتر صاحب عبدالله عبدالله مورد نشان قرار میگرفت، به کجا رسید و در دور دوم انتخابات، کی آنرا به گردن دارد؟ به همۀ این سؤال ها بطور کوتاه در ذیل پرداخته میشود.

اولتر از همه باید تذکر داد که دستۀ بزرگ حزب اسلامی که در دور اول با زلمی رسول بودند، همه و همه بدون کدام اعتنا به زلمی رسول، حمایت خود را از داکتر اشرف غنی اعلان نمودند، بعد از آن، تقریباً دو ساعت بعد از پیوستن داکتر زلمی رسول به تیم عبدالله عبدالله، احمد ضیأ مسعود در منزل خود تمام بزرگان کمپاین تیم اعتدال، برابری و سازندگی را که در رأس دارالانشأ های مرکز و ولایات قرار داشتند، گرد آورده عمل زلمی رسول را شدیداً تقبح نمود و بیخبری و عدم حمایت خود را در مورد اعلان نمود و به تمام دوستان و همقطاران خود ابلاغ کرد تا انتظار تصمیم درست و آگاهانۀ او را داشته باشند، به همین خاطر چنانچه در تصویر بالا مشاهده میشود، تنها زلمی رسول و معاونه صاحبه اش قرار دارد و معلوم میشود چهره های باقی مانده با ایشان نیستند زیرا زلمی رسول از پشتیبانی مردمی به تنهائی خود برخوردار نیست، مخصوصاً اگر تیم و مردم که بر مبنای دیدگاه ادامه وضعیت با او یکجا شده بودند، در پهلویش نباشند.

دوم اینکه تذکر دادیم، مردم به ادامه وضعیت و بستار های تقسیم قدرت فعلی علاقۀ نشان ندادند، به همین ملحوظ به دو تیم که خواهان تغیر نظام، قانون اساسی و بستار های تقسیم قدرت بودند، رای دادند تا باشد که سرنوشت خود را اندک دگرگونتر رقم زنند، بناً در صورت آمدن زلمی رسول و گل آغا شیرزی، تیم اصلاحات و همبستگی در مسیر سابقۀ خود باقی نمی ماند و شاید که مردم خود را از دست بدهد زیرا باز هم باید گفت که مردم به آرمان تغیر وضعیت رای داده اند نه به آرمان داشتن رئیس جمهور سمبولیک به نام عبدالله عبدالله با ادامه وضعیت. شاید هستند بعضی از حلقات که تنها میخواهند عبدالله عبدالله رئیس جمهور شود به هر صورت که باشد، اما به یقین که مردم و توده ها به میل ایشان حرکت نمی کنند و دوباره فکر نموده تصمیم خواهند گرفت.

سومین چیزیکه توجه همگانی را به خود خواهد جلب کرد، موضوع “حلقۀ غلامی ارگ” که در گذشته به گفتۀ تیم اصلاحات و همگرائی (از رهبر تا پیرو) در گوش زلمی رسول بود، میباشد که در دور دوم به کی تخصیص داده شده است و کی آنرا به خوشنودی تمام به گوش انداخته است.

حال اگر این حلقه وجود داشت و قرار گفتۀ همه، زلمی رسول آنرا بگوش انداخته بود پس حتماً از گوش زلمی رسول گرفته شده و به گوش شخص دیگر انداخته شده است. صاحبان این حلقه، همواره در جستجوی جستجو بودند و اند تا بتوانند خود را و تیم خود را در قدرت حفظ داشته باشند و نگذارند افغانستان شاهد تغیرات عملی در دستور العمل های سیاسی و اداری خود شود و همین که داکتر زلمی رسول بر خلاف دوستان و همقطاران نزدیک خود، با الفاظ خیلی دلکش و دلنشین رهبری داکتر صاحب عبدالله عبدالله را بر سر قبول نموده است، خود نشان دهندۀ آن میباشد که عبدالله عبدالله حلقه را به گوش انداخته و به صدای ارگ لبیک گفته است تا بتواند به نحو خود را رئیس جمهور سازد و تیم ارگ را هم جا بجا نگه دارد. و اگر حلقۀ وجود نداشت و پدیدۀ حلقه را ایشان برای رونق بخشیدن بازار کمپاین خود به میان آورده بودند، پس باید گفت که اشتباه کرده اند زیرا امروز اگر این حلقه وجود داشته باشد و یا نه، در خیال و تصور مردم چنان نقش بسته شده است که گویا عملاً عبدالله عبدالله آنرا به گوش دارد که این کار باعث ضربۀ قوی انتخاباتی به پیکر تیم اصلاحات و همگرائی شده میتواند.

چنانچه ائتلاف های جدید هر دو تیم پیشتاز را در خطر فروپاشی و باخت قرار داده میتواند که در مورد آن در مقالۀ قبلی (1) تذکر رفته است، اما از آنجائیکه زلمی رسول، بنا بر گفته های کاندیدان پیشتاز انتخاباتی کاندید ارگ بود، سؤال بزرگ انتخاباتی برای دور دوم بود که بنا بر همین ملحوظ بالایش در این مقاله نظریه پردازی کردیم. از آنجائیکه پیشبینی های سیاسی با نتیجه ها مطابقت کامل نمی داشته باشد، باید روند انتخابات دور دوم را از همین حالا بطور خستگی نا پذیر تحت مطالعه و بررسی قرار دار که چه تغیرات دگر بر اوضاع اضافه میشود و سخن به کجا میرسد.

نویسنده: محمد علی “سمیع”

1.. عبدالله عبدالله و اشرف غنی در بحران مثلث مقدس ناممکن:

http://www.archive.www.archive.taand.com/archives/24442

—————————————————

د لیکوالو له نظر سره د تاند د دریځ یووالی ضروري نه دی

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *