عبدالله

یکبار دیگر فضای سیاسی افغانستان تیره شد. این تیره گی از آنجا آغاز شد که عبدالله عبدالله راه گردنکشی سیاسی را در برابر خواست و آرمان مردم افغانستان که رای خود را به اشرف غنی تخصیص داده اند، به پیش گرفت و آماده گی برای قبول باخت خود را نشان نداد. به همین خاطر، همین که باخت خود را احساس کرد، بدون صبر و شکیبائی به انتقاد از این و آن پرداخت و از قبول نتیجۀ کهتا حال معلوم هم نیست، گردن کشید که این کار او باعث تشویش بیش از حد برای مردم شریف و نجیب کشور عزیز مان افغانستان شده است. حال چون همۀ مردن برای آیندۀ انتخابات تشویش دارند، لازم میدانیم تا اندک به این موضوع غور نمائیم و با تحلیل ها و پیشبینی های عینی و پوهنتونی خود، دورنمای دقیقتر را برای مردم منظر سازیم و از بلند گرفتن تشویش ایشان جلوگیری نمائیم. بنا بر همین ملحوظ در این مقاله همین موضوع را مورد مطالعه قرار میدهیم و در مورد موضعگیری های گردنکشانۀ داکتر صاحب عبدالله عبدالله و پیآمد های آن میپردازیم، ضمناً کوشش مینمائیم تا راه حل درست را برای حل این وضعیت کشمکش بار در یابیم و برای تیم اصلاحات و همگرائی پیشنهاد نمائیم.

اگر چه نتیایج ابتدائی تا حال بدست نیست، اما بیانیۀ عبدالله عبدالله ، نشان دهندۀ آنست که هراس باخت بر پیکر تیم اصلاحات و همگرائی حکم فراما شده است و پی برده اند که باخت حتمی در کمین ایشان قرار دارد. همین موضوع باعث شده است تا عبدالله عبدالله “آب نا دیده موزه ز پا کشیدن” را مصلحت قرار داده به گردنکشی در برابر تصمیم ملت براید.

اگر چه عبدالله عبدالله در سال 2009 و در دور اول انتخابات 2014 هم آماده قبول نتیجه نبود که بعد از یک سلسله دید و وادید ها و معامله ها، تغییر جهت کلی را اختیار نمود و نتیجه را قبول کرد، اما این بار قضیه خیلی متفاوت از گذشته میباشد، به همین دلیل باید به تحلیل سخنان عبدالله عبدالله پرداخت تا بیبینیم چه آیندۀ درانتظار او میباشد؟ که ذیلاً به ادامه آن میپردازیم:

عبدالله عبدادلله، میگوید ” وظیفۀ ضیا الحق امرخیل باید به تعلیق در آید. اگر نتایج با نفوس و شرایط امنیتی مطابقت نداشته باشد، پس برای ما قابل قبول نمی باشد. هیچ نوع اعتماد در این راستا باقی نمانده است دیگر که ما به حرف و وعدۀ کسی اعتبار کنیم، من شخصاً با معاونین محترم رفتیم خدمت رئیس جمهور افغانستان و هیچ وقتی از آنها تقاضا نکردیم که شما از ما حمایت کنید از هیچ ارگان حکومتی ما تقاضا نکردیم که شما از ما حمایت کنید”.

اولتر از همه باید گفت که موضوعی امر خیل نباید توسط عبدالله عبدالله یاد آوری میشد، زیرا برای رهبری همچو عبدالله، زیبنده نیست تا خود را با رئیس دارالانشأی کمیسیون انتخابات در یک سطح قرار دهد و این کار از نظر دیپلوماسی مردمی کار نا موزون شمرده میشود. دیگر اینکه ویدیو های بعدی و تحقیقات پیشرفته نشان میدهند که امر خیل در تقلب دست نداشته، بلکه اوراق را به مناطق که با کمبود اوراق روبرو بود، انتقال میدادند و از اثر همکاری نکردن پولیس، بدون پوشش امنیتی به راه افتاده بودند و قومندان امنیه کابل هم شواهد عینی را که از نظر جنائی قابل قبول باشد، در دست ندارد. به همین خاطر قومندان امنیه کابل، آمادۀ متجاوب شدن به سوال های خبر نگاران هم تا حال نشده است که این موضوع در نشست 26 جوزای کمیسیون انتخابات به طور واضح معلوم شد. بنااً گفته میتوانیم که عبدالله عبدالله با این کار خود بهانۀ بی بنیاد را برای گردنکشی در برابر نتایج انتخابات به پیشگرفته است، اما آیا این کار جایی را میگیرد؟

در قدم دوم به همه معلوم است که عبدالله عبدالله، صراحتاً به مناطق پشتون نشین اشاره میکند، زیرا ایشان انتظار نداشتند که در روز انتخابات طالبان آتش بس میکنند و مردم را اجازه میدهند تا به پروسۀ انتخابات شرکت کنند که این موضوع بعد از نشر اعلامیه های طالبان در بعضی از ولایات در 23 جوزا رخ داد. (در مورد اشتراک مردم، مخصوصاً ساحات پشتون نشین به شکل تفصیلی در مقاله های بعدی میپردازیم).

بنااً! درد عبدالله عبدالله قابل درک است، زیرا انسان ها در برابر هر پدیدۀ اجنبی عکس العمل نا خود آگاهی را از خود نشان میدهند و همین موضوع در بیانیه ایشان دیده میشود، اما اینرا باید متوجه باشد که تمرد و گردنکشی در برابر رای و آرمان ملت کار خیلی کوچکی باشد که رهبران سیاسی باید از چنین اقدامات بطور جدی خوداری نمایند. دیگر اینکه از هیچ ولایت رای بیشتر از نفوسش نمی آید، زیرا از هر مرکز، به همان اندازه رای (استفاده شده یا سفید) بر میگردد که از قبل تخمین شده است و همچنان باید گفت که عقل انسان این حکم را نمی پذیرد که آرای ملتی که در مناطق نا امن، جان خود را به کف دست گرفته در پروسه انتخابات اشتراک ورزیده اند، را با دمدمی مزاجی و گردنکشی ها قربان بازی های سیاسی کرد.

در کل عبدالله عبدالله چنان وانمود ساخت که او آرای مناطق پشتون نشین و اوزبیک نشین را که بر اساس گزارشات غیر دقیق، 80 یا 90 فیصد به اشرف غنی از طرف مردم تحصیص یافته است، را تقلب میخواند که اینکار باعث دلگرفته گی ملی در برابر او خواهذ شد. شایان ذکر است که در مورد رای و تصمیم پشتون ها در مقاله ای به اثبات رسانیده ایم که پشتون ها اگر رای دهند پس آنرا به جنگسالاران نمی دهند، بلکه به کسی رای میدهند که از علم و عقل کافی برخوردار باشد تا بتواند جواب برای پشتونوالی که در اصل یک علم اجتماعی میباشد ارایه کند که تفصیل آن در لینک ذیل قرار دارد:

http://www.archive.www.archive.taand.com/archives/24830

در قدم سوم باید گفت، نام بردن از رئیس جمهور در این مقطع زمان یک مقدار سوال بر انگیز است، شاید هم میخواهد چهره های که وابستگی خاص با حامد کرزی دارند و به گمان اغلب به امر ارگ با او یکجا شده اند، را از دست ندهد که به همین ملحوظ، مورد بیطرفی و طرف بودن حامد کرزی میگوید “آن کار مردم هست که در موردش فیصله کنند” و به همین شکل از موضعگیری در برابر حامد کرزی خوداری مینماید.

متعاقباً به زبان اندک جنگ طلبانه میگوید “اگر کشور را به بیثباتی میبرند کار ایشان هست، ما از حق و رای مردم دفاع میکنیم”، اما این موضوع هم گنگ باقی می ماند، زیرا به تفصیلش نمی پردازد و معلوم نشد که او به دفاع از آرای کدام گوشۀ از کشور برخاسته است؟ قرینه های نشان میدهند که ایشان در ولایات پشتون نشین و اوزبیک نشین رای بینهایت کم آورده اند و همچنان روشن نمی سازد که او در برابر کی قرار دارد؟ بالای کمیسیون که تا حال شواهد و دلایل عینی بدست نیاورده است و با رئیس جمهور کرزی و تیم ارگ هم در دور دوم انتخابات یکجا شده است و تا حال هم در یک صف قرار دارند و این را هم نمی گوید که اشرف غنی تقلب کرده است زیرا به آن اندازه اسناد ارایه نمی تواند که اشرف غنی را ناکام سازند و میگوید که ناظرانشرا نگذاشته تا نظارت کنند که این هم موضع خیلی ضعیف و دلیل ناموجه ای است.

پس سوال اساسی اینست که عبدالله عبدالله با کی مواجه است و در برابر کی گردنکشی دارد؟

در جواب باید گفت که بیانیۀ عبدالله عبدالله باعث مسایل ذیل میتواند شود و راه حل آن هم به دست عبدالله عبدالله میباشد:

عبدالله عبدالله با این کار، در مخالفت با بیانیۀ روز انتخابات خود قرار گرفت، زیرا در آنجا خود را برنده و در اینجا خود را بازنده ثابت میکند. متعاقباً باید گفت، روز انتخابات تغییر بزرگ را در پی داشت و اشتراک مردم در مناطق شرق، جنوب و شمال افغانستان به مراتب بیشتر از دور اول بود که خلاف انتظار تیم اصلاحات و همگرائی قرار گرفت و باعث شد تا نتایج، خیلی متفاوت تر از گذشته آید. بنااً باید گفت: عبدالله عبدالله با این آغاز، خود را با اشرف غنی و کمیسیون مواجه نکرده است، بل با تمام پشتون ها، اوزبیک ها، هزاره ها و تاجیک ها مخصوصاً با پشتون ها و اوزبیک ها که تقریباً تمامی رای خود را به اشرف غنی تخصیص داده اند، مواجه کرده است. معلوم میشود، عبدالله عبدالله دارای مشاورین خیلی نادرست و چیز نا فهم میباشد که مشوره های ایشان بجز ناکامی چیزی دیگری را به ارمغان آورده نمی تواند و یا هم طور ستراتیژیک میخواهند که اورا از صحنۀ سیاسی کنار زنند و به همین خاطر در دور و پیشش قرار گرفته اند زیرا عبدالله عبدالله، با این گردنکشی، عملاً با ملت دست و گریبان شده است و این کار باعث در انزوا رفتن دایمی وی از صحنۀ سیاسی شده میتواند. نظر به گفتۀ وطنی، عبدالله عبدالله “نزد گرگ رفته میگوید که بیا قرض بابه ات را بگیر”، یعنی برای متوجه ساختن مردم که او به آرای ایشان احترام قایل نیست، تنها مخالفین سیاسی اش و یک تلویزیون افغانی کافیست که ملت را در برابرش قرار دهند و بس!

بنااً گوشزد باید کرد که اینچنین گردنکشی ها، عبدالله عبدالله را با ملت مواجه میسازد، ستراتیژی ” حریف من تنها تقلب است”، آخر به جای کشیده است که باعث ناکامی تاریخی وی میتواند شود. با اطمینان کامل باید گفت که بعد از همین بیانیه، تمام دوستان و همکارانی که با او در دور اول و دوم یکجا شده بودند، پا به فرار میگذارند، حتی معاونین وی هم نمی توانند در این راستا با وی همکار باشند و از موضع وی دفاع کنند، زیرا مسیری او جنگ طلبانه است و جنگ را هیچکس به گردن گرفته نمی تواند، مخصوصاً پشتون ها هزاره های که در تیم او قرار دارند. در اخیر شاید داکتر صاحب عبدالله عبدالله در “غندی نا امن و بی دفاع” تنها باقی ماند و خیر.

در آخر باید گفت که “آغاز ضعیف باعث شکست قوی میشود”، حال عبدالله عبدالله در عمل انجام شده قرار گرفته است، اگر از تیز هوشی کار گیرد و همچو گذشته ها به عقب نشینی سترانیژیک بپردازد و خود را آمادۀ قبول نتیجۀ نهائی سازد، پس کار نیکی کرده است و به همین طور میتواند زمینه برای اشتراک در انتخابات بعدی را به خود آماده سازد، وگر نه انجام این آغاز برایش خیلی قیمت تمام خواهد شد که جبران آن ناممکن به نظر میرسد.

به عنوان اختتامیه باید گفت که با در نظرداشت دلایل فوق، بازندۀ اصلی از هر سو عبدالله عبدالله میباشد نه ملت و نه هم کشور، بنااً نباید هراس کشکمکش بار شدن وضعیت را در دل داشت. داکتر صاحب عبدالله عبدالله، این گردنکشی ها را از برای معامله و تفاهم برای بدست آوردن سهم در حکومت آینده، همچو ادوار گذشته به راه انداخته است نه برای چیزی دیگر، اما اینرا هم باید دانست که این بار با اشرف غنی مقابل میباشد نه با کرزی و اشرف غنی از آغاز تا حال، به هیچ معاملۀ لبیک نگفته است و نخواهد هم گفت، معامله ها با اشتراک در دور دوم، اهمیت خود را از دست داد و حال رای مردم سرنوشت اساسی را تعیین میکند، بهتر است تا همه به یک صدا به آن لبیک گفته از دل و جان قبولش کنیم تا فردا در میان مردم خود از قدر و عزت، برخوردار باشیبم.

0 thoughts on “عبدالله عبدالله و گردنکشی در برابر رای ملت! – محمد علی سمیع”
  1. كران ورور محمد علي ( سميع). ؟
    ستا ليكنه به دير غور او دقيقه توكه ما ولوستل تا حقائق راتول كري او دكا غذ به مخ موراوري دا بهتريني جملي،كلمي يو لوي درس دي كه أجازه راكري زه به دي ته يو شايسته عنوان وركرم
    نصائح بدر به بسر
    زه خبره نه أوز دوم خداي وكري جه عبدالله ستا دنصايحو خخه بند وأخلي او هغي ته عملي بنه وركري
    ته دي زوندي وي ،ستا قلم دي زوندي وي ،ستا مينه او محبت دوطن او دوطن دخلكو سره زوندي أوسي
    مننه.

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *