هر از گاهی که یک انسان متفکر در مورد نابرابری های موجود اجتماعی در جهان می اندیشد پرسش هایی مانند :

_ چرا برخی در جامعه ثروتمند و قدرتمند تر از دیگران هستند؟

_ چرا جوامع امروزی در سراسر جهان به ویژه در افغانستان تا این حد نابرابرند؟

_ چرا اشخاص دارای سطح اقتصادی پایین کمتر بخت رسیدن به پله های بلند اقتصاد را دارند؟

_ چرا با وجود پیشرفت در تمام عرصه در سطح جهان تاکنون هم پدیدۀ فقر حتا در کشورهای ثروتمند و صنعتی ریشه کن نگردیده است؟

هرچند جامعه شناسی و مطالعه تمام جوانب نابرابریهای اجتماعی از حوصله ئ این نوشتار فراتر است اما با آنهم به صورت فشرده به عمده ترین عوامل آن در این مبحث پرداخته می شود و یکی از مهمترین حوزه های جامعه شناسی تفحص در زمینۀ نابرابری های اجتماعی می باشد.

نابرابریها تمام جوامع انسانی از دیرباز تا کنون وجود دارد و حتی در ساده ترین فرهنگها ،که اختلاف در ثروت و دارایی عملاً موجود نمی باشد ، نابرابری میان افراد ، مرد و زن ، پیر و جوان و .. وجود دارد.

جوامع را می توان متشکل از قشر هایی به صورت سلسله مراتبی در نظر گرفت که قشرهای ممتازتر در بالا و قشرهای کمتر ممتاز نزدیک به پایین و پایین تر قرار گرفته اند.

با آن که در حال حاضر مسئله برده و برده داری از جهان ظاهراً برچیده شده است اما حقیت تلخ این است که برده داری در حال حاضر شکل های مدیریت شده را به خود گرفته اند.

هرچند نابرابری های مادی در کشورهای صنعتی تا حد زیادی کاهش یافته است و مالیاتهایی که علیه ثروتمندان وضع گردیده ، همراه با مالیات به دست آمده زمینۀ مزایای رفاهی برای کسانی که به آسانی نمی توانند از عهده تامین اعاشه خویش بر آیند را تأمین کنند.

مگر در کشور ما با وجود کمک های ملیاردی جوامع بین المللی اکنون هم بیش از نصف نفوس کشور زیر خط فقر زندگی می کنند رژیم غذایی مناسب ندارند و در شرایط غیر صحی به سر می برند.

دولت افغانستان از آغاز کار خویش همواره از تلاشها در راستای اشتغال زایی برای شهروندان افغان صحبت نموده است اما در تازه ترین آمار ارایه شده از سوی اداره‌ی مرکزی احصائیه‌ی کشور نتیجه‌ی ارزیابی‌ خویش را در مورد وضعیت مردم که دو سال پیش انجام شده بود، منتشر کرد. بر اساس این ارزیابی در سال ۱۳۹۵ رقم فقر در کشور به بیش از ۵۴ درصد رسیده است. به این معنا که افزون بر نصف نفوس کشور در آمد کمتر از دو هزار افغانی در یک ماه دارند. در این ارزیابی که به همکاری اداره‌ی آیکان و اداره‌ی احصائیه‌ی مرکزی به صورت مشترک انجام شده، نفوس کشور به صورت تخمینی بیش از ۲۹ میلیون و ۶۰۰هزار در نظر گرفته شده است. نتیجه‌ی این گزارش برای حکومت مایه‌ی نا امیدی است، به همین دلیل زمان زیادی توافق عمومی بر سر اعلان این گزارش وجود نداشت.

اما نمی توان تمام این بار سنگین را به تنهایی بر دوش حکومت و دولت مردان گذاشت زیرا در حال حاضر بیش از 22 گروه تروریستی و با حمایت مالی و قوی کشورهای بزرگ مانند ایران ، روسیه ، پاکستان و کشورهای شبه جزیره عرب به شمول عربستان در افغانستان فعالیت دارند و یکی از اصلی ترین چالش در برابر افزایش فقر و بیکاری می تواند همین مورد باشد.

در کنار این مسئله کم آبی و در برخی نقاظ آب خشکی نیز باعث فقر و بیکاری گردیده است زیرا دهاقین و شبانان نیز از این ناحیه به شدت آسیب دیده و به جمع بیکاران پیوسته اند این در حالی است که دولت به شدت در تلاش اعمار بندهای آبگردان در سراسر کشور می باشد.

از سوی دیگر در زمان حکومت حامد کرزی بیشترین کمک ها حیف و میل گردیده و در جیب زورمندان و خاینین ریخت در نتیجه گام مؤثر و مثمر در راستای عملی سازی پروژه های بنیادی روی دست نگرفت.

برخی از مردم می پرسند که چگونه در زمان آقای کرزی پول و امکانات فروان بود و اکثر مردم صاحب کار و بار بودند؟

پاسخ این است که در زمان کرزی دستکم 200 هزار نیروی خارجی در افغانستان حضور داشتند و تمام اکمالات لوژستیکی این نیروها را افغانها به عهده داشتند و ده ها هزار تن از این مدرک ده ها هزار تن دیگر مصروف ترجمانی و نیز تجارت های کوچک با این نیروها بودند. همچین کمک های جهانی به صورت وافر برای حکومت صورت می گرفت و به اصطلاح “از کوهی کاهی” برای شهروندان می رسید  و چندین مورد دیگر از این دست.

اکنون که میزان کمک ها به چندین مرتبه کاهش یافته است علاوه بر نیروی جوانی که همه ساله وارد بازار کار می گردد کسانی که مشغول کار با نیروهای خارجی ها بودند نیز به جمع بیکاران افزوده شدند.

با در نظر داشت آنچه گفته آمدیم اگر اندکی واقع بینانه قضاوت نمائیم حکومت وحدت ملی در عمر کم خویش توانسته است پروژه های کلان را به بهربرداری بسپارد و نیز صدها شرکت تولیدی را در مرکز و ولایات کشور با فراهم آوری زمینه ها برای بازرگانان به ایستاده نماید مگر با وجود این همه تلاش ها دولت افغانستان مکلف است تا در کنار مبارزه با تروریزم در امر کاریابی به جوانان کارهای بنیادی تر دیگر را روی دست گیرد.

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *