منبع روزنامه محور
ډاکتر عطاء الله –
افغانستان محتاج اثبات هويت، جايګاه جهانی و داشتن موقف با عزت در جهان است. ولی متاسفانه درين اواخر با هويت ملی و بين المللی اين وطن بازی ها صورت ګرفته که باعث بدنامی افغانستان در دهکدهی جهانی شده است. مواد مخدر، فساد اداری و جنايت های سازمان يافته اين بدنامی را چندين برابر ساخته است. حکومت افغانستان در سيزده سال ګذشته بار ها به خاطر اين لکه های سياه به تهديد انزوای جهانی روبرو شده ولی حکومت دايم اعلام نموده که مصمم است تا در مقابل اينها مبارزه نموده و خواهان افغانستان سربلند می باشد.
مبارزه حکومت عليه پديدههای ذکر شده تنها شعار مانده و در سيزده سال نه تنها اين که نتواسته ګراف آن را پايين بياورد بلکه به ګونهی روز افزون ګراف رشد آنها بلند می رود. سوال اساسی اينجاست که مشکل در کجاست؟
ګره اساسی مشکل:
اساس ساختار نظام در افغانستان در سيزده سال ګذشته ګرايش های قومی، سمتی، زبانی و حتا مذهبی تشکيل می داد. حکومت ګونهی شرکت سهامی داشت که اساس اين مشکل آن از زمان نخستين نشست بن برجا مانده است. در آنجا بود که دواير حکومتی و وزارتخانهها بين ګروههای ګوناګون تقسيم شد. هر ګروه در ادارهی تحت سلطهی خويش خود مختار بود. يعنی حکومت مرکزی به رهبری رييس جمهور کرزی نمی توانست در وزارت که به يک ګروه سپرده شده کاری را انجام نمايد.
پس از نخستين انتخابات تاريخ افغانستان حکومت رنګ ديګری ګرفت. مسايل وحدت و يکپارچګی ملی مطرح شد. در آن زمان بود که حکومت يک ګام غلط ديګری برداشت. اينګونه که اګر وزير يک وزارت از قوم پشتون می بود بايد معينان اش از قوم تاجک، ازبک يا هزاره تعين می شد. اګر وزير از قوم تاجک يا هزاره می بود تعين معينان بطور معکوس اجرا می ګرديد.
اين اقدام نادرست حکومت بجای اين که نمايانګر وحدت ملی باشد، راهی بسوی رقابت های قومی ايجاد کرد. وزيران مامورين را از قوم خود و معينان از قوم خود بدون کدام معيار خاص انتخاب می نمود. بدينګونه اداراه ها به ميدان نبرد سرد و ګاهی هم تا سرحد نبرد ګرم می رسيد.
ګروه های تشکيل شده در دواير دولتی افغانستان به جای اين که کاری را برای افغانستان انجام دهد، سالها به رقابت های شخصی پرداختند، که اين خود باعث بلند رفتن فساد اداری در افغانستان و بلند شدن غوغای جهانی شده است.
وزارت امور خارجه
در تمام کشورهای جهان معمول است که وزارت امور خارجه سنګر اصلی حفظ منافع ملی کشورها در سطح بين الملل شمره می شود. به طور معمول نخبهګان ملت در وزارت های امور خارجهی کشورها ګماشته می شود تا از منافع ملی کشور ها به خوبی دفاع نموده و هويت ملی کشور متبوع اش را در جهان به اثبات برساند. اين ګام ها در جهان بعنوان اصول اساسی ساختار وزارتخانه های خارجهی کشور ها محسوب می ګردد. افغانستان به مثابه یک کشور عقب مانده به رعايت چنين اصول بیشترين نياز دارد.
اګر به تمامی سيزده سال بپردازيم شايد اين نوشته ګنجايش اين همه را نداشته باشد ولی آخرين فاجعه چګونه اتفاق افتاد؟
آخرين فاجعه:
اين مرحلهی فاجعه بار مصادف با تقرر آقای ضرار احمد عثمانی به حيث وزير امور خارجه بود. پيش از اين وی به حيث وزير مبارزه عليه مواد مخدر ايفای وظيفه می نمود. از برکت آقای عثمانی بود که افغانستان در جهان نخستين مقام توليد کنندهی مودا مخدر را بدست آورد. و اين مقام را چندين سال حفظ نمود. به همين دليل بود که رياست جمهوری افغانستان وزارت امور خارجه را به وی اهدا کرد.
نخستين همتای که وی با آن روبرو شد، وزير خارجهی عراق، هوشيار زيباری بود. به ګفتهی دوستان در وزارت امور خارجه حين ملاقات وی دايم از ترجمان استفاده می نمايد به ګفته آنان وی بدون زبان دری به هيچ زبانی ديګری تسلط ندارد. در آغاز ملاقات وی با ګفتن بسم الله الرحمن الرحيم، شروع کرد. و ترجمان اش از ترجمه ی سخنان اش( بسم الله الرحمن الرحيم، را ترجمه نکرد) وی ( آقای عثمانی) به ترجمان اش ګفت که بسم الله الرحمن الرحيم را ترجمه نکرديد! وزير امور خارجه عراق پاسخ داد: ” آن را می دانم”.!
حين ملاقات با حسن روحانی رييس جمهور ايران، وی به سوالات رييس جمهور ايران به قسمی پاسخ داده که ګويی افغانستان تحت سلطهی ايران باشد، نه کشور مستقل. حسن روحانی در ملاقات ذکر شده چندين بار کوشش کرده تا موافقتنامه امنيتی کابل واشنګتن را انتقاد نمايد. آقای عثمانی حتی چندين بار بی پاسخ مانده است.” به اساس ګزارش تهيه شده از ملاقات توسط رياست دوم سياسی وزارت امور خارجه”
جابجا نمودن افراد ناخوانده در وزارت به حيث ديپلومات جنايت ديګریست که آقای عثمانی آنرا مرتکب شده است. با وجود کسر بودجه وی حدود شصت نفر کارمند را جديداً به وزارت به حيث کارمند رسمی مقرر نموده در حاليکه وزارت نه ګنجايش آنرا داشت و نه هم نيازی به آنها بود.
افراد جابجا شده در وزارت از اقارب نزديک آقای عثمانی می باشد. وی تا هنوز پنج رياست مهم و چندين معاونيت کليدی را به افراد خود که تنها معيار انتخاب آن چاريکاری بودنش است سپرده است که هر يک آنها را به طور مختصر به معرفی می ګيريم.
۱ . نجيب فهيم: اين شخص که از اقارب نزديک آقای عثمانی است و زمانيکه وی به حيث وزير امور داخله ايفای وظيفه می نمود، نجيب فهيم مشاور ايشان بود. زمانيکه آقای عثمانی به سمت وزير امور خارجه ګماشته شد، آقای نجيب فهيم را به وزارت امور خارجه آورد بخاطر اين که وی به بست پايين قناعت نمی کرد، لذا بست ديګری بنام رياست پاليسی به وی ايجاد ګرديد. رياست پاليسی در وزرات امور خارجه رياست فرمايشی پنداشته می شود. زمانیکه معينيت سياسی و چندين رياست سياسی در وزارت وجود داشته باشد، ايجاد رياست پاليسی يک ګام بی معنی و خلاف مديريت واقعی است. شما خود فکر کنيد که تعيين تمامی پاليسی های وزارت از وظايف معينيت سياسی و رياست های سياسی می باشد. و تمام پاليسی های اداری از وظايف معينيت اداری، رياست اداری و رياست منابع بشری می باشد. در چينين حالتی ايجاد رياست بنام رياست پاليسی چه معنی دارد؟
۲ . شعيب حبيبی: شخصی است که بدون، چند کورس کمپيوتر دانش بیشتری ندارد، وی بخاطر اين که از چاريکار است و از اقارب نزديک آقای عثمانی می باشد، به حيث معاون تحريرات رياست دفتر ګماشته شده است. ارزش معاونيت تحريرات در اين است که تمامی پيشنهاد های وزیر به رياست جمهوری و تمامی مکاتيب مهم از آنجا می ګزرد. وزير امور خارجه کارهای پنهانی غير قانونی زياد دارد. بخاطر اين که اين کار ها از روی مکاتيب افشا نګردد، شعيب حبيبی را به حيث معاون تحريرات رياست دفتر ګماشته تا اسرار غیر قانونی وزير به بيرون سرايت نکند. قرار است شعيب حبيبی به زود ترين فرصت خانواده اش به استفاده از قدرت آقای عثمانی از طریق وزارت امور خارجه به اروپا بفرستد تا در انجا سکونت اختيار نمايد.
۳. سالم وحدت: اين شخص به حيث رييس آرشيف ګماشته شده. ارزش رياست آرشيف در اين است که تمامی مکاتيب، احکام و پيشنهادات که از وزارت بيرون می رود ويا از بيرون به وزارت می آيد در قدم دوم از آرشيف می ګزرد. بخاطر اين که در اينجا هم اسرار غير قانونی وی افشا نګردد، رياست آرشيف به وی سپرده شده است. آقای وحدت نيز از چاريکار می باشد و از اقارب آقای عثمانی به شمار می رود.
۴. سمير بدرود: رياست منابع بشری وزارت امور خارجه به آقای سمير سپرده شده است. تمامی تقرری های کارمندان در وزارت و در سفارتخانه های افغانستان توسط رياست منابع بشری صورت می ګيرد. اين رياست در وزارت رول عمدهی را بازی می کند. به همين دليل تنها به کسی که از چاريکار است سپرده شده است. سمير بدرود قبلاً در سفارت افغانستان در هنګری ايفای وظيفه می نمود. زمانيکه آقای عثمانی به قدرت رسيد، وی را به حيث رييس منابع بشری مقرر نمود.
۵ . محمد امان امين: رياست قونسلی تنها ترين رياست وزارت امور خارجه است که نمايانګر تصوير وزارت در بيرون است. مراجعين زيادی دارد و زمينهی فساد اداری و اخذ رشوه در آن نسبت به ديګر شعبات وزارت بيشتر مهياست. محمد امان امين که یکی از اعضای خانوادهی آقای عثمانی است به حيث رييس امور قونسلی ايفای وظيفه می نمايد. اسناد رسيده به دست نويسنده نشان می دهد، که در رياست امور قونسلی فساد اداری به اوج خود رسيده. شواهد نشان میدهد که تخلف ها از قبيل صدور ويزه های غير قانونی و غيره در آن رياست بی سابقه بوده و هنوز هم جريان دارد.
۶ . احمد شکيب مستغنی: به حيث رييس اطلاعات عامه و دفتر سخنګو ايفای وظيفه می نمايد. شايد شما بار ها برخورد و طرز سخن ګفتن ايشان را در کنفرانس های خبری ديده باشيد. قضاوت بدست شما ولی اسناد نشان می دهد که درجهی تحصيلی وی بکلوريا است. در حاليکه وی ادعا دارد که وی از پوهنتون پونهی هندوستان سند ليسانس بدست دارد. وی در حالی به اين سمت ګماشته می شود که وزارت در داخل خود مامورين بر حال دارند که در رشتهی ژورناليزم تا سطح دکتورا تحصيل نموده ولی آنها بخاطر اين که چاريکاری نيستند، به آن رياست راه نيافتند.
قاچاق انسان در وزارت امور خارجه:
حدود ۶۰ تن کارمند جديد التقرر وزارت امور خارجه اکثراً دارای درجه تحصيلی بکلوريا می باشد. وزارت امور خارجه وزارتی است که از تمامی مسلک ها به متخصصين نياز دارد. تنها اين شرط پوره کردن که شخص رشتهی حقوق را خوانده بايد در وزارت امور خارجه باشد، لازم نيست. وزارت امور خارجه نه کدام محکمه است و نه هم څارنوالی که تمام فارغان حقوق در آن جابجا شود. آقای ضرار احمد عثمانی از روز اول اش در وزارت امور خارجه کوشيده تا افراد سر کوچه و سرک را و يک تعداد فارغان پوهنځی حقوق را در وزارت که اکثريت کامل آنها از چاريکار می باشد جابجا نمايد.
يک تعداد از کارمندان ديګر بخاطر داشتن اين هدف که در اروپا يا امريکا سکونت اختيار نمايد، از وزارتخانه های ديګر تبديل شده و خلاف هر ګونه قوانين در سفارتخانه های افغانستان به حيث ديپلومات ګماشته شده اند. آنها نه تنها اين که تعهد به وطن ندارد، در پهلوی نداشتن علاقه به وظيفه استعداد وظيفوی نيز ندارند. اقای ضرار احمد عثمانی اينګونه افراد را تنها به خاطر اين آنها را به آن کشورهای غربی بفرستند، تنها و تنها رول يک قاچاقبر انسان را بازی می کند.
در وزارت امور خارجه در مرکز چندين نوع مامورين وجود دارد: کارمندان رسمی، بالمقطع (قراردادی) و اجير. در اين ګروه ها تنها کارمندان رسمی می توانند به حيث ديپلومات به خارج از کشور فرستاده شوند.
در سفارتخانه های افغانستان دو نوع مامورين وجود دارد: ديپلوماتان و کارمندان محلی. ديپلوماتان از داخل وزارت امور خارجه انتخاب می ګردد و به کشور ها فرستاده می شوند. کارمندان محلی طوریکه از نام اش ��ويدا است، طبق نياز سفارت در قدم نخست از افغانان مقيم آن کشور و در قدم دوم از اتباع اصلی آن کشور استخدام می ګردند. اما اقای عثمانی به عوض این که یک کارمند محلی را در آنجا به پول اندک استخدام نمايد، افراد سر کوچه و سرک را به آنجا به عنوان کارمند محلی به نمايندګیهای سياسی افغانستان در خارج می فرستند، آنها به جای اين که در آنجا کارمند محلی باشد، فرار می کنند و در کوشش به دست آوردن تابعيت آن کشور می شوند. اين کار بی نهایت مشابه به قاچاق انسان است. شواهدی در دست است که اقای عثمانی چندين تن را بعنوان کارمند محلی در سفارت خانه های افغانستان حکم داده است. معلوم نيست که در اينګونه معاملات آقای عثمانی به چه مقدار درآمد خواهد داشت. زيرا در اينګونه اقدامات غير قانونی هيچ کس حاضر نخواهد بود، شخصيت خود را زير سوال ببرد.
توزيع پاسپورت های سياسی به اقارب و دوستان وزير امور خارجه موضوع ديګریست که راهی را به اينګونه قاچاق انسان آسانتر ساخته است. پاسپورت سياسی راهی را برای اخذ ويزهی کشورهای مهم آسانتر می سازد. به ګفتهی دوستان در وزارت امور خارجه تمامی دوستان و وابستګان وزير به وزارت مراجعه می کنند تا پاسپورت سياسی را دريافت نمايند. وزير هم بی چون و چرا حکم صدور پاسپورت سياسی را بر خلاف قوانين برای آنها صادر می کنند. پاسپورت سياحتی و خدمت در سفارتخانه های کشورها از هيچ نوع ارزش برخوردار نيست. صدور پاسپورت های سياسی به هر ګونه افراد ارزش پاسپورت سياسی افغانستان را نيز از بين خواهد برد.
ديپلوماتان عادی ميتوانند در صورت داشتن سفر رسمی از پاسپورت های سياسی شان به ګونهی رسمی استفاده نمايند. آقای عثمانی چندی پيش شخصی را بنام رحيم فراهی در رياست آرشيف وزارت امور خارجه به حيث مامور رسمی مقرر کرد. ګفته می شود که رحيم فراهی برادر صميم فراهی وکيل مردم فراه در ولسی جرګه می باشد. آقای رحيم فراهی هنوز ۱۰ روز را در وزارت سپری نکرده بود که آقای عثمانی برايش حکم صدور پاسپورت سياسی صادر کرد و ايشان را برای تفريح به مسکو فرستاد. ګفته میشود که صميم فراهی وکيل ولسی جرګه در مسکو کارخانهی توليد بوت دارد و روابط تجارتی آقای عثمانی با ايشان باعث ګرديده تا برادرش به زود ترين فرصت پاسپورت سياسی را بدست آورده و به منظور تفريح عازم مسکو شود. جالب بودن موضوع در اينجاست که چګونه یک کارمند که هنوز ۱۰ روز ماموريت را تکميل ننموده به تفريح میرود و پيشنهاد رخصتی تفريحی اش نیز توسط آقای عثمانی امضا می ګردد.
اينګونه اقدامات در مرکز حفظ منافع ملی افغانستان روابط افغانستان را با جهان خدشهدار می سازد. جايګاه و هويت ملی افغانستان را در سطح بين المللی به چالش می کشاند و خيانت ملی پنداشته می شود. بجای اين که آقای عثمانی به څارنوالی و محاکم معرفی شود هنوز هم بعنوان وزير در جايش قرار دارد و به کارهای غير قانونی خود ادامه می دهد. وکلای ولسی جرګهی افغانستان نيز مصروف کاروبار شخصی خود هستند، کسی نيست از وی بپرسد: اين همه قانون شکنی ها برای چيست؟
موضوع با پخش اسناد ادامه دارد.
برادر محترم وقتیکه حبیب الله کلکانی مشهور به بچه سقاو به ارګ داخل شد ، مردم را خواست وبرایشان بیانیه ای تاریخی ایراد نمود که بچه بازی ، سګ جنګی ، کوک جنګی آزاد و مکتب بند…… در آخر از مردم خواست تا بمناسبت اشغال قدرت شعر بسرایند، یکی از شاعران معروف فی البدیهه فرمود:
دور دور ماست
که حلقه بدور کیر ماست
بنا امروز حلقه بدور …. عثمانی است. طبق فرموده شما تهداب در بن کج ګذاشته شد. در وزارت خارجه ابتدا عبدالله جان همچو کار های خود سر را انجام داد که تا امروز 70 درصد کارمندان وزارت از خویشان و دوستان ایشان تشکیل میدهد. کی از عبدالله خان پرسید که از عثمانی خواهد پرسید؟
چرا اکثر کارمندان وزارت را فارغان پوهنځی حقوق وعلوم سیاسی تشکیل میدهد ؟ به پاسخ باید ګفت که درین پوهنځی رشته دیپلوماسی وجود دارد و تا حدودی فارغ التحصیلان را به مسایل دیپلوماسی بلد مینماید. اما استخدام کارمندان باید به اساس لیاقت، نمرات پوهنځی ، تجربه کاری وفاداری به مردم و کشور باشد نه به اساس سمت، قوم، خویشاوندی و چاریکاری بودن. این عمل جرم و خیانت به نظام کشور است و مسولین و مرتکبین آن باید به سخت ترین و اشد مجازات محکوم ګردند.
برادر محترم داکتر صاحب عطا الله!
تشکر فراوان از شما که ما را از حقایق خبر نمودید. ارزو مندم که منحیث یک افغان به این کار نیک تان ادامه دهید تا هما هموطنان مان از خیانت های ضرار احمد عثماني خبر شوند. باز هم از شما تشکر و خدا کند که به این سلسله ادامه بدهډ. در امان خدا باشید.
حامد ننګرهاری