اولآ تاریخچه کلمه ویا واژه افغان را باید بدانیم؛ نخست از همه باید گفت که کلمه ” افغان” در طول ادوار تاریخ تنها به قوم پشتون خطاب نشده بلکه بر یک خطه جغرافیایی خطاب شده و میشود و افغان یکی از بخش های آریایی بوده کدام نژاد مجزا از مردم آریایی معمول این منطقه نیست. و بر همه ساکنین این منطقه اعم از پشتون، تاجیک، ازبیک هزاره،
ترکمن، ایماق،بلوچ، گوجر، پامیری، عرب، پشه ای، نورستان، سک و اهل هنود و غیره اقوام ساکن اطلاق می شود. چنانچه کلمه افغان در منابع مهم و معتبر تاریخی جهان مانند تاریخ یمینی (از کهنترین تاریخنامههای ایرانی است) تاریخ
بیهقی؛الکامل ابن اثیر؛ حدود العالم، نوشته های بطلیموس و بخصوص در سفر نامه ابن بطوطه به کرات ذکر شده است. چنانچه ابن بطوطه در سفرش به کابل (سفرهایی طولانی ابن بطوطه از ۷۲۵ هجری قمری آغاز شد و در سال ۷۵۴ هجری قمری پایان یافت و درمجموع ۲۹ و نیم سال به طول انجامید.) مینویسد: “سپس به کابل سفرکردیم در اینجا طائیفهٔ از عجم زندگی میکند که «افغان »نامیده میشوند..
.” کابل از قدیم پایتخت پادشاهان افغان بوده است ازطرفی میدانیم که مردم کابل از قدیم اکثریت مطلق تاجیکها بوده اند و تا زمان سفر ابن بطوطه تعداد پشتونها هنوز در این نواحی انگشت شمار بوده اما مردم کابل خود را افغان می نامیدند. اسناد و مدارك بهجامانده از عهد باستان تایيد مىكند که واژه افغان سابقه تاریخی حداقل هزارو هفصد ساله دارد، چنان كه در دوره قبل از اسلام، سه سند ايرانی، هندى و چينی درباره واژه «افغان» موجود است و اين كلمه مكرر در متون مختلف فارسى و عربی دوره اسلامى هم آمده است. در شهنامه فردوسی که از جمله معتبر ترین کتاب های فارسی شمرده میشود، کلمه افغان به مراتب ذکر شده که به معنی مردم این خطه است، کلمه “افغان” به شهادت شاهنامه به عنوان نام مردم این منطقه سابقه بیشتر از هزار سال دارد. نخستينبارى كه ذكرى از كلمه “افغان” در آثار مكتوب آمده، عنوان «اسوه گانه» در زبان سانسكريت میباشد در داستان حماسى مهابهاراته بهصورت «اسواگا» بهكار رفته است.
معادل فارسى اين کلمه «سواركار نجیب» است که همه گروه های قومى پشتون ،تاجيك، اوزبیک و سایر اقوام ساکن آنرا را در بر مىگيرد. درکتاب اوسـتا او -جـن(Ava-jan)و همچنـين اپ – جـن (Apa-jan) و در سـانسـكـريت او – هـن(Ava-han) و اپ – هـن (Apa-han) به معـنی كشـتن و زدن و افكنـدن و برانداختـن و دفـاع كـردن اسـت. اسـم فاعـلى آن از ريشــه این واژه هـاست، در اوســتا اوغـنــه (Avaghna) و اوغـانــه (Avaghâna) اپـغـنـه (Apaghna) و اپغانه (Apaghâna) و در سانسكريت اوگهنه (Avaghna) و اوگهانه (Avaghâna) و اپگهنه (Apaghna) و اپگهانه (Apaghâna) و بهمعنى افگننده و دفاع كننده و جنگنده وغيره است و براى مردمى جنگجو، دلاور و سلحشور مانند افغانها اين پر افتخار ترین نامى شايسته است كه ديگران به آنان داده اند. در شاهنامه فردوسى نيز دوبار واژه «آوگان» آمده است، كه از سپهكشان عصر فريدون بود: سپهدار چون قارن كاو گان – سپهكش چو شيروى و چون آوگان در جاى ديگر، بازهم در همين داستان فريدون، فردوسى چنين مىگويد: سپهدار چون قـــارن كـاو گــان بـه پـيـش ســپاه انـدرون آوگـان بدین ترتیب، واژه یا کلمه افغان – در زبان های هزار سال قبل آوگان ، اوگان آمده و بعد از هجوم عرب چون در الفبا عربی حرف گاف “گ” وجود ندارد بنآ حرف گاف را بعضاً جیم و اکثراً هم غین تلفظ میکنند مثلاً گاز را غاز می خوانند، کشور پرتگال را پرتغال میگویند بنآ اوگان را هم اوغان خوانده اند و بعداً افغان و در جمع افاغنه در عربی شکل گرفت چون کلمه افغان عربی نیست، بناً افاغنه هم غلط است.
بنآ وقتی یک افغان به خارج از کشور سفرمیکند، درخارج همه آنرا بنام افغان میشناسند ، اگر شما بگویید که من تاجیک هستم، فکر می کنند که اهل تاجیکستان هستید و این هم جعل و دزدی اسم و هویت یک کشور دیگر است.و اگر بگویید ازبیک هستیم آنها فکر می کنند که از ازبیکستان هستید.
آیا شما واقعاً به یک تاجیک بنام افغانستان که افغان است، افتخار می کنید یا به یک تاجیک – تاجیکستان? ایالات متحده آمریکا از نژاد و ملیت های مختلف تشکیل شده است ولی وقتی که درقلمرو یک کشور و دولت زندگی می کنند و افتخار تابعیت اش را دارند همه آمریکایی خطاب میشوند.
پس ما افغانیم نه افغانستانی ! تاجیک تاجیکستان خود را تاجیک میگوید و ازبیک ازبیکستان خود را ازبیک میگوید نه تاجیکستانی یا ازبیکستانی.
در عرف بينالمللى نيز مراد از كلمه «افغان»، «ملت افغانستان» است، نه قوم «پشتون». از همين رو هر تبعه افغانستان در خارج از كشور بهصفت «افغان» شناخته مىشود. بنابراین کشور ما افغانستان است و ما افغانیم و این ادعایکه کلمه افغان متعلق بیک قوم است ادعایی کاملا بی اساس، مغرضانه، پوچ و بی بنیاد است و کسانیکه واقعا فروخته شده هستند علیه این نام پاک و پر افتخار و وحدت اقوام ما قد علم کرده اند قابل مجازات قانونی اند چون در قانون اساسی برای اتباع افغانستان، افغان خطاب شده است.
لهذا برای تحکیم ملت شدن در کشور ترجیح بدهیم که هویت ما به کشور ما منسوب باشد. پس ما افغانیم و تا یک نفر افغان است ، زنده افغانستان است. افغان بالاتر از پشتون است افغان بالا تر از تاجیک است بالا تر از ازبیک است بالا تر از هزاره است بالاتر از پشه ای، بلوچ و سک و اهل هنود.و….است. چون این ها همه افغان اند.
اگر بینی که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینی گناه است
مآخذ؛ ۱- حبیبی، عبدالحی، مجله آريانا، شماره سوم، سال بيست و هفتم، جوزا و سرطان ۱۳۴۸ شمسى، ص ۱. ۲- مرى لوئيس افغانستان شناس معروف، کتاب سرزمين و مردم افغانستان، ترجمه مرتضى اسعدى، چاپ اول: ۱۳٦۸، ص ۵۲. ۳- فرهنگ، مير محمدصديق، افغانستان در پنج قرن اخير، چاپ ۱۳٧۱، ج ۲، ص ۳۳۱. ۴- مجله سخن، ص ۱۲٦۵-۱۲٦۳. ۵- همانجا، ص ۱۲٦۵ از صفحه داک
بلکل واژه یی افغان به سرزمین و جغرافیه افغانستان در تاریخ بسیار قدیم استفاده شده، در آن وقت همه باشندهای این سرزمین پښتون بودند ، ولی در او اخر در عصر چنګیزخان و بعدآ در عصر تزار روس، بسیار از اقوام مغلوستان و اسیایی میان به افغانستان هجوم اوردند و پښتونها انانرا در خاک خود مهربانه پزیرفتند و برای شان کلمه مهاجر و بیو طن صدا نکرد ، بلکه به جای ان کلمه مهربانه مطابق به کلتور پر ارزش پشتونها به انها وطندار خطاب نمودند ، انهای کی کلمه یی افغان مترادف پشتون میخوانند اصلا از تاریځ واقیعی شان خوب اګاه استند.
مزدوران شرپسند نه تاریخ ګرا هستند ونه منطق پذیربلکه به آن میمانند که میګویند : پیش کله ای خر یاسین خواندن، پس لازم است تابالای
این شرپسندان و باغیان باید قانون الهی تطبیق و مؤدب ګردانیده شوند تا از جفن وبغاوت بپرهیزند و عبرت شوند برای دګران و شدیدا سزاوارند
سلام،
محترمین چندتا وکلاءی ولسي جرګهءافغانستان که از چندې باشاره ې … با نوشتن نام نامي (افغان) در تذکرههای الکترونیکي مخالفت میورزند ، باساس نوشتهء فوق مطابق قانون اساسی به څارنوالې ؛محکمه وبعداََبه مجلس پاسداران، و یا کولاب تاجيکستانوف فرستاده شوند!!