مصدق سهاک – 

جنگ در افغانستان با گذشت هر روز می‌رود تا ابعاد تازه‌ای بخود بگیرد و خون‌های بیشتری ریخته شود. با تشکیل حکومت ائتلافی توسط جان‌کری و امضای پیمان امنیتی با امریکا، بال‌های سیاه وحشت و بربریت بر زندگی مردم سایه انداخته و ناامنی‌ها و کشتار غیرنظامیان به شدّت افزایش یافته است.

چنانچه، گزارش تازه‌ی سازمان ملل متحد زیر نام «محافظت افراد ملکی در منازعات مسلحانه» در افغانستان نشان می‌دهد که رقم تلفات افراد ملکی پس از سال ۲۰۰۹ در افغانستان به بلندترین سطح خود رسیده است. براساس این گزارش، ۳۴۹۸ فرد ملکی در سال ۲۰۱۶ در افغانستان کشته شده و ۷۹۲۰ فرد ملکی زخمی شده‌اند.

هرچند، به جرأت می‌توان استدلال کرد ارقام قتل و کشتار افراد ملکی در گزارش ملل متحد بسیار کم و اندک نشان داده شده که قابل قبول نمیباشد و ارائه کننده‌ای رقم دقیق تلفات غیرنظامیان دقیق نیست و صرف ارقام تلفاتی ذکر گردیده که توسط منابع دولتی تائید و یا هم توسط این نهاد بررسی شده، در حالی‌که تلفات صدها و هزاران حادثه‌ی دیگر که باعث کشته و زخمی شدن هزاران تنِ دیگر گردیده، در این تحقیق نیامده است. ورنه ارقام واقعی به بیشتر از ده هزار می‌رسید.

در حقیقت، این تحقیق یک نوعی از پروپاگندا برای منحرف ساختن افکار عامه است که تلاش می کنند ارقام و حقایق واقعی را پنهان و یا هم کم جلوه دهند، و می‌کوشند تا جنایت جنگی که در افغانستان توسط طرفین جنگ صورت می‌گیرد، را پنهان سازند. حالانکه، مردم افغانستان جنگی که امریکا براه انداخته با پوست و استخوان خویش لمس می‌کنند و صبح که از خانه بیرون می‌شوند، امیدی صددرصد برای آمدن دوباره به خانه‌های شان ندارند.

افزایش تلفات غیرنظامیان سیلی محکم بر روی کسانی است که با طمطراق از امضای پیمان امنیتی با امریکا حمایت می‏کردند و آن را مایه‏ی امنیت، ثبات و پیشرفت برای مردم افغانستان می‌دانستند. در حالی‌که این پیمان جزء گسترش جنگ، افزایش تلفات غیرنظامیان، بحران اقتصادی و چیره شدن روزگار سیاه بر سرنوشت مردم افغانستان چیزی دیگری را به ارمغان نیاورده است. در کنار این، بعد از امضای امنیتی با امریکا، ناامنی‌ها از جنوب به شمال افغانستان گسترش یافته و حالا ولایات جنوبی و شمالی در آتش جنگ استخوان سوز می‌سوزند. تعدادی‌ها، پیمان امنیتی را “پیمان قصابی” نام‌گذاری کرده‌اند.

امریکا بعد از امضای پیمان امنیتی تلاش نمود تا عساکر خود را از میدان‌های نبرد بیرون بکشد و تعدادی را از افغانستان خارج و تعدادی دیگری را برای تضمین حاکمیت‌اش در دورن پایگاه‌های نظامی‌اش در افغانستان انتقال دهد و به نحوی میکانیزم جنگ را تغییر داده تا افغان‌ها خون یکدیگر را بریزانند و جنگ را افغانی ساخته است.

حالا هر دو طرف جنگ، یعنی نیروهای امنیتی افغان و گروه‌های مخالف، مسلمان و افغان اند، به یک الله، پیامبر و قرآن ایمان دارند، بسوی یک قبله نماز می‌گزارند؛ ولی خون برادر مسلمان خویش را برای تأمین منافع امریکا می‌ریزانند. بدون شک، این وضعیت به شدت نگران کننده است و به نحوی برادرکُشی به حساب می‌رود. در حالی‌که امریکایی‌ها در پایگاه‌های شان ریختن خون مسلمانان افغان را به تماشا می‌نشینند، بر عملکرد دو طرف لبخند می‌زنند و تلاش می‌کنند تا بیشتر تنور این جنگ آتش بگیرد.

در ضمن، ریختن خون صدها مسلمان در افغانستان به اندازۀ بال پشه هم برای حُکام افغانستان (اشرف غنی و عبدالله عبدالله) ارزش نداشته و برای آن‌ها به یک مسأله عادی مبدل شده است که هیچ احساسات و عواطف انسانی آن‌ها را تحریک نمی‌کند، گویی که همه سنگ شده‌اند. چنانچه، اعلامیه ارگ در پیوند به گزارش سازمان ملل مبین این ادعاست.

اما این مردم شریف و مسلمان افغانستان است در بیشتر از سه دهه بخاطر جنگ‌های نیابتی، استخبارتی و استعماری قربانی می‌دهند و جگر گوشه‌های شان را از دست می‌دهند. مگر آیا زمان تغییر فرانرسیده تا خود را از حاکمیت بیگانگان شرقی و غربی برهانیم و خود سرنوشت خویشتن را بر اساس ارزش‌های اسلامی مان رقم زنیم؟!

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *