با گذشت هر روز زمان برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دارد نزدیک و نزدیکتر می گردد و فعالیت های سیاسیون نیز بیشتر متمرکز به سرنوشت افغانستان پس از حکومت وحدت ملی معطوف گردیده است.
اعلام حضور احزاب ، جریان های سیاسی و ائتلاف ها از موضوعات داغ رسانه و نقل هر مجلس شده و چهره های تکراری 17 سال گذشته یکبار دیگر پس از تفریح و استراحت چندین ساله به تحرک در آمده و هر کدام به نوبه خود سنگ وطن و هم وطن دوستی را به سینه می کوبند.
در ممالک متمدن و معتقد به دیموکراسی سیاسیون، رهنما و همکار حکومت در امر بهبود رسیده گی به حکومت داری بهتر می باشند و منافع ملی همواره بر منافع فردی ترجیح داده، به خاطر رسیدن به این مرام سال های دشوار زیاد و درد سرها را تحمل می کنند و حاضر اند برای حصول حق شهروندان کشور خویش پای چوبه دار بروند اما یک وجب از منافع ملی به عقب نمی روند؛ اما در کشور ما چگونه؟
متأسفانه در کشور زخمی ما افغانستان مسئله بر عکس آنچه که گفته آمدیم می چرخد.
سیاسیون افغانستان تا زمانی که بر اریکه قدرت تکیه زده ، ده ها محافظ در اطرافشان حلقه زده ، ده ها واسطه دولتی ، سایر امکانات و پول های وافر بیت المال در اختیار شان قرار دارد همه جا گل و گلزار است ، آب از آب تکان نمی خورد و علاوه بر این که صدای ملت به گوش شان نمیرود حتا از دیدن چهرۀ شهروندان کشور عار دارند مگر به محض این که بنابر هر دلیلی از قدرت برکنار می شوند دست و آستین را برای تخریب و تضعیف نظام بالا می زنند که شوربختانه در این امر هموطنان دنباله رو و بی برنامۀ ما نیز این سیاسیون دلال صفت را یاری و همراهی می کنند.
به تازه گی و پس از اعلام موجودیت ائتلاف بزرگ افغانستان آقای حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان حمایت اش را از این جریان ظاهراً سیاسی اعلام داشته و دید و بازدید ها را با چهره های خسته کن و معامله گر دو دهه اخیر آغاز کرده است.
من به عنوان یک شهروند افغانستان به شدت تحت تأثیر وجدان خویش قرار می گیرم که چگونه و با کدام رویی این چهره ها گردهم می آیند و زیر نام حمایت از افغانستان متحد به دیدار همدیگر شتافته و عکس های فیسبوکی می گیرند، زیرا تجربه چندین دوره حاکمیت جناب کرزی مانند آیینه برای همه روشن است و مردم افغانستان به وضاحت می دانند که آقای کرزی کدام کار های بنیادی را برای مردم و آیندۀ افغانستان انجام داده است.
آیا گاهی آقای کرزی از خود نمی پرسد که در طول چندین سال زمام داری و با وجود سرازیر شدن ملیاردها دالر کمک های غربی به افغانستان چه خدمتی انجام داده است.
در این جا چند مورد از خیانت های عمدۀ آقای کرزی را در زمان حاکمیت اش انجام داده به صورت فشرده خلاصه می سازم:
_ ترویج بروکراسی ، رشوت ، فساد اداری و جا دادن افغانستان در سدر فاسد ترین کشورهای دنیا.
_ حیف و میل ملیاردها دالر کمک های امریکا ، غرب و جامعۀ جهانی که به افغانستان صورت می گرفت.
_ ترویج فرهنگ معافیت در حکومت داری ، حمایت و در آغوش کشیدن جنگ سالاران.
_ ازدیاد کشت ، تولید و قاچاق مواد مخدر .
_ حمایت از مافیای مواد مخدر و رقصیدن به دهل قاچاقچیان.
_ حمایت از گروه طالبان و برادر خواندن افراد این گروه که در اوایل حکومت کرزی شمار مجموعی افراد این گروه به صورت منسجم به 1000 تن نمی رسید.
_ راه اندازی قتل های زنجیره یی و حذف مهره های مهم و تأثیر گذار ملی در امر تسریع صلح افغانستان، با دسیسه های گوناگون.
_ تشویق افراد فاسد به خاطر اختلاس و دزدی به صورت آشکارا و در حضور رسانه ها. ( آقای کرزی دریکی از سخنرانی هایش گفته بود که پول را از هر طریقی که بدست می آورید بیاورید اما مهم این است که از افغانستان بیرون نکنید).
_ خاموشی در برابر مظالم نیروهای خارجی و حملات شبانه که در اثر آن ده ها هموطن ملکی ما شهید و زخمی گردیده اند.
_ رهایی طالبان زندانی و حتا عاملین انتحاری به بهانه های گونگون از زندان های کشور و ده ها موارد عمده دیگر…
اما با وجود این همه خیانت در قبال سرنوشت مردم افغانستان باز هم با سفید چشمی تمام در رسانه ها ظاهر می گردد و رهبری حکومت فعلی را به باد انتقاد می گیرد.
آنچه نوشتم بدین معنا نیست که حکومت فعلی را برائت داده و بگویم که عاری از هرگونه اشکالات می باشد این بدان معناست که عامل اصلی و اساسی بد بختی های امروز افغانستان و دشواری های فعلی در حکومت داری افغانستان آقای کرزی و کابینۀ نا کار آمد وی می باشد زیرا در طول بیش از 12 سال حاکمیت حتا یک پروژۀ زیربنایی را در کشور عملی نکردند.
ایجاب می کند تا دولت کنونی افراد کابینۀ آقای کرزی و در رأس شخص کرزی را به خاطر تمام موارد فوق الذکر به دادگاه معرفی نموده ، در کنار صلب حق تشکیل ائتلاف ها و فعالیت های سیاسی ، حساب این همه خیانت هایی را که در قبال افغانستان دردمند مرتکب شده اند ، را آنها بپرسند.