امروزه مسله خط فرضی دیورند نزد اکثریت افغان ها یک مسله حل شده است و نیاز برای بحث در این مورد دیده نمی شود . مردم افغانستان خط دیورند را به عنوان یک خط فرضی می شمارند و از آنجاییکه این خط فرضی است نیاز نیست که بر آن بحث صورت بگیرد.
مردم افغانستان در طول تاریخ به گونه یی از یک قسمت از جغرافیایی شان محروم شده اند و این محرومیت به اساس یک سند بی اعتباری که هیچ گونه ارزش حقوقی در سطح بین المللی ندارد صورت گرفته است.
مسله محرومیت افغان ها از یک حیطه یی از جغرافیایی شان از نخستین روز تولد برای اطفال این کشور گوش زد میشود که یک بخش از افغانستان روی اجبار به کشور دیگر واگذار شده است و این مسله چیزی نیست که از ذهن افغان ها فراموش شود . امروز یک کودک در دور افتاده ترین نقطه یی افغانستان نیز مسله دیورند را یک موضع حل شده میدانند و هر گز آماده نیستند که یک بخش از جغرافیایی افغانستان را تحت هر عنوان به خاک کشور دیگری محسوب کنند.
اما در برخی از موارد برخی از سیاسیون گفته های نیز در مورد این خط داشتند اما آنان هیچگاهی نمیدانند که مردم افغانستان هرگز آماده نیستند که در این مورد حتی بحث داشته باشند چه رسد به به رسمیت شاختن یک خطی که هیچگونه ارزش حقوقی در حال حاضر ندارد.
در طول تاریخ بسیاری از مردم های جهان به اجبار ازهم دیگر جدا شده اند اما این اجبار بوده که میان آنان خط کشیده است و این خط ها نمی تواند هرگز در احساس و رابطه های آنان تاثیر بگذارد .
افغان های آن سوی خط فرضی دیورند اکنون نیز خود را افغان می پندارند و هیچگاهی خود را وابسته به نظام پاکستان نداسته اند از همین رو این منطقه همواره در حاشیه بوده و هیچگونه حمایتی از سوی نظام حاکم در پاکستان بر آن نمیشود . بدون شک که افغان های دو سوی خط دیورند در یک مقطع مهم یک تصمیم جدی در مورد این خط خواهند گرفت .
حکومت افغانستان نیز هیچگاهی این خط را به عنوان خطی جدای میان دو ملت ها نشناخته است . این خط در سطح لویه جرگه ها رد شده است.
و هراز گاهی که این مسله از هر جناحی که مطرح شده است حکومت های افغانستان بحث بر این مسله را به صراحت کلام رد کرده اند و هیچگاهی حاضر به گفتگو در این مورد نشده اند . دیورند یک مسله حل شده است و نیاز به بحث در این مورد ندارد و هیچ قدرتی نمیتواند که روی این مسله بحث کند تنها کسانی که میتوانند در این مورد بحث کنند مردمان دو سوی خط دیورند هستند و تصمیم نهایی در این مورد را آنان میگیرند . اگر چه حکومت پاکستان در چندین سال پسین دست به حملات راکتی بر برخی ولایت در امتداد خط دیورند میزند و در آن برخی از افغان ها کشته و زخمی شده اند اما حکومت افغانستان به این مسله بسیار محتاطانه برخورده است و هر گز واکنش آنچنانی نشان نداده است . هدف حکومت پاکستان از حملات راکتی بر ولایات کنر ، نورستان و ننگرهار این است تا حکومت افغانستان را مجبور کند که دست به حملات مشابه بزند و نظامیان پاکستانی که بیشترین شان پنجابی ها هستند به گونه یی وا نمود بسازند که گویا آنان برای نجات افغان های آنسوی خط دیورند آمده اند و بتوانند حمایت آنان را به دست بیاروند . اما همواره واکنش حکومت افغانستان این بوده که در حملات متقابل نباید به افغان های آنسوی خط دیورند آسیب برسد . حکومت و مردم افغانستان هیچگاهی مردمان آنسوی خط دیورند و ایالت خیبر پشتخواه را بیگانه نداسته بلکه آنگونه یی که با یک افغان از بدخشان برخورد میکند با آنان برخورد میشود و این حس همواره در رگ و پود همه افغان جاری خواهد بود.
و در شرایط کنونی بحث روی همچو موضوع هیچ نیاز نیست و در شرایط مناسب که افغانستان داری یک حکومت مقتدر باشد مطرح ساختن این مسله میتواند قابل حل باشد . هیچ خاکی در کشور دیگری تا ابد نمانده است قسمی که کریمیه را روسیه پس از دیر زمانی به دست آورد بدون شد که مسله کمشیر و دیورند نیز حل خواهد شد.
تشکر از تحلیل عالی تان