جهاد بزرگ افغانان، آزمون دیگر بود که در ورایش، فداکاری و ایثار، بار دیگر وجاهت و حیثیت یک ملت با پیشینه را آشکار می کند. در آن سالیان، هرچند واژه گانی که بار معنایی «درد» داشتند، در روایت حال مردم، جزو ادبیات مستعمل بودند، اما عزت نفس، مردم را در صبوری ایستاده گی، از حافظه ی تاریخی محروم نمی کند. جبهات تنازع، در تمام انواع آن، افغانان را در راه  خدا و میهن، به ایثار می کشیدند.

مقاطعی اند که در بُرش آن ها، گاه بُریده گی از گذشته، به مبدای نو می رسد. حماسه ی جهاد افغانان، جزو میراث های پُرشکوه تاریخ بشر برای آزادی، مسجل است، اما آسیب های جنگ، پیامد دشواری هایی شدند که افغانان با تحمل جنگ، ریسک کرده بودند. دشواری رویایی با یک ابر قدرت، نفس گیرد بود، بنابراین، بسط مفاهیم جهاد، مبارزه و قدرت، از میان جبهه تا عقب جبهات، طیف دیگری از افغانان مجاهد را تشویق می کرد که با کار فکری، فرهنگی و حرمت قلم، بکوشند نقش واقعی توده هایی که قربانی شدند و قربانی می دهند، اصل مبارزه ی مردم با اتحادشوروی باشد.

من تا دو سال قبل نیز طارق بزگر را به جا نمی آوردم. از روی تصادف، یافت نشر مضامینم در سایت «افغان سباوون» که بعداً «دعوت 24» شد، مرا با یکی از سرد و گرم چشیده گان سالیان ایثار، اما اندوه مردم آشنا کرد. من با شهرت «بزگر» ها آشنا بودم، اما نمی دانستم فردی از این خانواده، از روی لطفی که فرهنگی ست، زمینه می سازد تا در نوبت ما، آزمون دیگری سپری شود که در تنازع فرهنگی اش، ثقلت و دشواری محسوس است. من از طریق رسانه ی دعوت، اندوخته های فکری ام را تقدیم می کن و خوشحالم که این سعی، در زمینه ای صورت می گیرد که از شان پیشینه ی نیک بهره مند است. مسرت این که همانند من، در زمینه ی تجربه ی بهم پیوسته ای که افغانیت را اصل می داند، بیشتر می شود، در بستر مطمئن این حدود، به خانواده ی بزگر ها مبارکباد می گوییم! در رسانه ی دعوت می مانم و برای بزگر ها توفیق بیشتر می خواهم که پیشه ی آنان (بزگر) در زمینه ی ملک و ملت، به حاصل نیکو می رسد. تراژیدی فرار مغز ها و ویرانی محاضر مرید و مرشد، افغانان را هوشیار کرده است: فرهنگ و فرهنگی را پاس می داریم!

شرح تصویر:

فرمانده ی نامدار و فاتح بزرگ ترین نبرد جهاد مقدس (فتح خوست)، الحاج مولانا جلال الدین حقانی (رح) با گزارشگر نشریه ی «دعوت».  

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *