انتشارات غیر دولتی افغانی، بیش از چند دهه، حفره هایی را پُر کرده اند که بر اثر ایدیالوژیک شدن نظام های افغانستان، چاپ و نشر کتاب با «میلان» به نفع رژیم ها و به زیان مردم، خلاء ایجاد می کردند.
در حاکمیت کمونیستی، در کنار چاپ آثار ایدیالوژیک، صد ها عنوان کتاب از اتحاد شوروی وارد می شدند و شماری از دست اندرکاران فارس زده ی رژیم، صد ها عنوان کتاب را با چاپ کاپی از نسخه های ایرانی، به فروش می رسانیدند که هرچند در گستره ی ادبیات، خالی از مفاد نبودند، اما تعمیم مفاهیم فارسیسم را با نشر آثار متمم آن با فرصت ها و بهانه های گسترش فرهنگ، به زیان فرهنگ افغانی نیز پخش کرده اند.
انتشارات افغانی با هجرت افغانان در خارج، مفهوم عام و غیر انحصاری دولتی می شود. اکنون که در حدود چهار دهه از فعالیت مهمترین های آن ها (دانش خپرندویه تولنه و بنگاه انتشارات میوند) می گذرد، صد ها عنوان کتاب فرهنگیان افغان با انواع صحافت، زیب کتاب خانه های افغانستان شده اند.
اسدالله دانش (معروف به اسد ساپی) با تاسیس انتشارات «دانش خپرندویه تولنه»، با نشر بیش از 2500 عنوان کتاب، در جایی ایستاده است که به ویژه با نشر انبوه کتاب به زبان پشتو، نه فقط از حامیان فرهنگ افغانی ست، بل دستگاه نشراتی او، تکیه گاه و امید آن فرهنگیان افغان شمرده می شود که در بیش از سی سال، فقط خواسته اند بی طرفانه افغان بمانند.
بخشی از خاطرات خوش فرهنگیان ما با چاپ کتاب در جهت حمایت از فرهنگ افغانی، مشمول بنگاه انتشارات میوند و الحاج نصیر عبدالرحمن نیز است. همانند نشر دانش، از محیط هجرت تا کنون، افغانان زیادی مشکور اند که بخشی از زحمات آنان از یک آدرس نشراتی افغانی، با رعایت مصالح و منافع افغانان منتشر شده اند. بدون شک، فعالیت انتشارات میوند در حمایت از فرهنگیان ما، مهم و ستودنی است.
با اهمیت فعالیت دستگاه های نشراتی غیر دولتی در میان افغانان، اینک در کشور، ده ها آدرس نشراتی داریم که با نام های دانش خپروندویه تولنه، بنگاه انتشارات میوند، مستقبل، خیبر، اکسوس، مومند، مازیگر، افغان و … به گونه ی مستقیم و غیر مستقیم، دولت و مردم را کمک می کنند؛ افکار عامه در جهت نیاز ها و ارزش های فرهنگی ذهنیت بیابند.
در واقع با تعمیم اندیشه ی افغانی از آدرس انتشارات افغانان، هرچند در مقایسه با هجوم فرهنگی و سیلاب نشرات ضد افغانستان که اینک با استخدام چند کتاب فروش و ناشر، از درون نیز در جان ما افتیده اند تا شیرازه ی وحدت فکری ما- به ویژه به نفع فارسیسم عقب مانده- بگسلد، در حالی که از مزایای بی شمار نشرات غیر دولتی افغانی بهره بُرده ایم و نشانی هایی بوده اند که فارغ از فساد دولتی، کارشکنی ها و رقابت های منفی بازداری فرهنگیان از نشر آثار، امید های زیادی ایجاد کرده بودند تا روند کار فرهنگی، بیشتر و مطمئن تر شود، متاسفانه سایه ی دشواری ها به گونه ی بسیار تار، روی نشرات خصوصی افغانی افتیده و پس از چند دهه برای اولین بار، ناشران متعهد افغان، دچار کاهش شدید نشراتی شده اند.
در هر بار ملاقات در دفتر اسد الله دانش (مسوول انتشارات دانش خپروندویه تولنه) از این که این یکی از بزرگترین و متعهدترین ناشران افغان، دست خالی مانده است تا با عدم توان چاپ آثار نو فرهنگیان افغان، رسالت خویش را همانند گذشته ادا کند، متاسف می شویم.
همین اکنون دانش خپروندویه تولنه با در اختیار داشتن بیش از 300 عنوان کتاب نو فرهنگیان افغان، به شدت دچار ضعف مالی ست. بنابراین، صف در انتظار فرهنگیان ما برای چاپ کتب شان، در درازنای ردیف، به نومیدی می رسد. شرایط نابسامان چند سال اخیر، چنان بر انتشارات دانش سایه افگنده اند که نبود بازار فروش و ضعف قدرت خرید مردم، هزاران جلد کتاب چاپ شده ی این انتشارات را در انبار ها و گدام های انتشارات دانش در کندهار، ننگرهار، کابل و پشاور خاک می دهد که بر اثر آن، بخش بزرگ سرمایه ی مالی انتشارات دانش، از دوران افتیده است تا مسوولان این دستگاه نشراتی قادر نشوند آثار جدید و در واقع رسالت خویش در تامین نیاز های فرهنگی و رقابت با هجوم نشراتی بیگانه را به درستی انجام دهند.
بر عکس، هجوم فرهنگی به ویژه با پول سفارت ایران، حتی در بازار رکود کتاب افغانستان، مزدوران آنان را اجازه می دهد با چاپ انبوه و صحافت قیمتی، ضمن تورید کتاب هایی که اگر مذهبی اند، حتی کمتر از ده درصد جاذبه ی افغانی ندارند (مذهب تشیع) و اگر غیر مذهبی باشند، صرف نظر از فواید معدود کتب ادبی، آلوده گی فکری را به زیان وحدت مردم ما با محتویات جعل تاریخ و فارسیسم عقب مانده، تعمیم می دهند.
صف های طولانی فرهنگیان افغان، از چند ماهی ست که در عقب انتشارات میوند در انتظار اند و نصیر عبدالرحمن، با تحمل نه فقط چای تعارفی که با انبوه دوستان او، خود مصارف اضافه ی مالی ست، باعث شده اند هراسان باشیم که اگر وضعیت چنین ادامه یابد، در شرایطی که دستگاه دولتی برای تامین نیاز های فرهنگی و اجرای نقش خویش در حمایت از ارزش ها و منافع ما، بسیار ناکار آمد است و اگر کسانی استند تا کاری کنند، قربانی تعیینات ائتلافی می شوند و در نتیجه اضداد متخاصم با رد فعالیت های یکدیگر، اجازه نمی دهند منافع علیای مملکت در دستور کار باشد، ناتوانی دستگاه فرهنگی غیر دولتی، فاجعه ی دیگری ست که بیشتر از همه به زیان مردم و کشور ما تمام می شود.
با نگارش این مقاله، هشدار می دهیم که کمترین بی توجهی در برابر دستگاه های نشراتی بی طرف و حامی افغانان، روند افغان ستیزی و افغانستان ستیزی را در حالی شتاب می دهد که زیر شدت فشار رسانه های مزدور و کتاب فروشان و انتشارات استخدامی، در حالی که ضمایم ضد افغانی آن ها با تورید انبوه کتاب، مانند کیک و خسک در جان مردم ما افتیده اند تا در هر فرصت و هر لحظه، وحدت و اتفاق ما را آسیب بزنند، به دولت مردان- به ویژه به کسانی نیز هشدار می دهیم که در 17 سال اخیر، حتی برای زیرپوش های خود پروپوزل نوشتند و برای منافع خویش آزرم را به رسمیت نمی شناختند.
استند افراد زیادی که با انواع انحصار، از گدایی به آقایی رسیده اند، اما این همه زیر چتر و به نام افغان و افغانستان بود. اینک که بار دیگر در مسیر دشواری افتیده ایم، توقع داریم اگر کارنامه ی 17 سال گذشته ی دست اندرکاران با میلان به خیانت ها و بی کفایتی ها، آنان را جزو شرمساری های تاریخ خواهد کرد، حداقل با استفاده از فرصت، در پی جبران مافات برآیند و در کمترین توجه، مردم و افغانان متعهد را در حالی کمک کنند که اگر این مملکت باقی ست، می دانیم استوار بر آرا و اراده ی وطندوستان آگاه آن خواهد بود.
از مسوولان محترم، بی طرف و کسانی که آلوده نیستند و تعداد شان کم نیست، می خواهیم با سفارش هدایت از رییس جمهور غنی، کمیسیونی توظیف و با تداخل افغانان فرهنگی و متعهد که در امر پابندی بر افغانیت، شناخته شده باشند، حداقل با پایین ترین رقم میلیونی (یک میلیون دالر) از بودجه ی دولتی و یا اگر می توانند جلب کمک های خارجی، به گونه ی عاجل و بی نهایت ضروری، از فرهنگ و فرهنگیان ما حمایت کنند.
ناشران متعهد افغان، طالب خیرات نیستند، اما اگر ممکن شود، دولت با حمایت مالی، مقداری از کتاب های انتشاراتی را که در ذیل، نام های آن ها را به عنوان آدرس های کاملاٌ متعهد به افغانیت خواهم آورد بخرد و با فروش بدون مفاد، نصف بها و یا هم کاملاٌ رایگان در اختیار کتاب خانه ها، نهاد های آموزشی و فرهنگی قرار دهد. با این مامول که با مقطعه یی بودن، دولت را تحت فشار دایمی قرار نمی دهد، زیرا ممکن با فراهم شدن شرایط خوب ناشی از حمایت، ناشران افغان دچار زیان متداوم نشوند، نه فقط کسانی را کمک کنیم که سال هاست با کمک به فرهنگیان ما خیر اند، بل مستقیم و غیر مستقیم، افغانستان و افغانان را کمک کنیم.
امیدوارم مسوولان، با درک اهمیت مساله، متوجه باشند که هرگونه اغماض بر دشواری هایی که گریبان انتشارات افغانی را گرفته اند، خالیگاه های فکری به زیان مردم و به نفع بیگانه در حالی بیشتر می شوند که روند تهاجم فرهنگی دشمن با شدت نشرات رسانه یی، چاپ کتاب و تورید، خیلی بیشتر از ظاهر تجارت و کار رسانه یی- فرهنگی ماست. در چنین شرایطی، چنان چه تذکر داده ام، در حالی که پاسخ دولت، خیلی ضعیف است، اگر نهاد های غیر دولتی فرهنگی و بی طرف که تا اندازه ی زیادی پاسخگوی نیاز های مایند نیز تضعیف شوند، کاملاٌ آشکار است که کی ها زیان می بینند و نتیجه اش چیست.
اگر پیشنهاد ما، مورد قبول واقع شد، امیدواریم کمیسیون ایجاد شده، کاملاٌ مبرا از عناصر ائتلافی و مُخل که با انواع تعهد به بیگانه، دستگاه اداری افغانستان را ناکارا و فاسده کرده اند، با استفاده از تخصیصه ی کمکی که باید ویژه شود، از انتشارات زیر که در امر کمک به فرهنگیان افغان، وضاحت و حیثیت دارند، ضمیمه ی آن چه از این قلم مانده است و باید کاملاٌ مشخص شود که نشرات آن ها به نفع افغانیت است، کتاب بخرند.
فهرست انتشارات متعهد افغانی درخور حمایت و کمک عاجل:
- دانش خپروندویه تولنه، 2- بنگاه انتشارات میوند، 3- انتشارات خیبر، 4- انتشارات مستقبل، 5- انتشارات مومند، 6- انتشارات مازیگر، 7- انتشارات اکسوس و 8- انتشارات افغان.
شرح تصاویر:
من (مصطفی عمرزی)، الحاج اسد دانش (موسس و صاحب انتشارات دانش)، استاد اسدالله غضنفر (مشاور فرهنگی رییس جمهور غنی)، عبدالجبار ثابت (لوی سارنوال پیشین) و ابراهیم ایمان (نویسنده) در دفتر مرکزی انتشارات دانش در سالنگ وات- کابل.