انکشاف تکنالوژیک، از انحصار استفاده کاسته است. در بخش رسانه ها، شبکه های اجتماعی که به سهولت و رایگان در دسترس قرار دارند، تنوع موضوع را به حد مرور خصوصی ترین مسایل زنده گی می رسانند. به این اساس، اوقات زیادی صرف ارتباطاتی می شوند که اگر تعریف نشوند، اندازه ی زیان های آن ها خیلی بیشتر از مفاد است.

طی چند سال اخیر، کاربرد شبکه ی اجتماعی فیس بوک به گونه ای کسل کننده و یکنواخت شده است. تاثیرات روانی مسایلی که بر اثر گرایش های مختلف، گاه به عمد بزرگ نمایی می شوند یا بر اثر علاقه و منظور خاص تعمیم می یابند، مخاطب را اگر از اعتماد به نفس لازم و آگاهی های همه جانبه بهره مند نباشد، خسته یا آزرده می کنند. استفاده های مغرضانه از شبکه های اجتماعی به پیمانه ای در دور کردن مردم موثر بوده اند که باید اعتراف کنیم کلان ترین پروژه های خارجی که از زمان تجاوز شوروی آغاز می یابند نیز در رقابت با دستگاه های شرپراگنی شبکه های اجتماعی نمی توانند قرار بگیرند.

تشخیص خوبی ها و تفکیک آدرس ها برای هرکسی میسر نیست. از کنار این حقیقت نمی گذرم که آسیب هایی اجتماعی گسترده ی استفاده از شبکه های اجتماعی در ذهنیت دهی منفی به نفرت عمومی دامن می زنند، اما جنبه های ذوقی و تفریحی شبکه ها نیز در کنار کسالت یکنواختی، اوقاتی را ضایع می کنند که اگر فرصت تدقیق استفاده از فیس بوک را یافتید، میزان زمانی را که هدر داده اید، مساوی به فرصت های مدیدی بوده است که اگر فقط به مطالعه ی کتاب اختصاص داده شوند، شاید به اندازه ی یک دوره ی تحصیلی در پوهنتون، مفاد داشته باشد.

عدم دقت در ماهیت و نوعیت شبکه های اجتماعی که به سهولت در دسترس قرار دارند، از تشخیص و تفکیک آن ها می کاهد. ما بیشتر از فیس بوک استفاده می کنیم، زیرا این شبکه با زمینه های گسترده و وسیع مخاطب و کاربر زیاد دارد، اما اگر به یافت داده هایی که منتقل می شوند بنگریم، مشاهده می شود که در برابر هزاران ساعت وورد به فیس بوک، افزون بر استرس ناشی از تحول رویداد ها، آن چه به عنوان خوراکه ی فیس بوکی دریافت می کنیم، در حد کمترین معلوماتی ست که صورت علمی و کامل فرهنگی آن ها فقط با پرداخت وجوه قابل ملاحظه به دست می آید.

فقر فرهنگی و معدود بودن آدرس های افراد و اشخاص متشخصی که بتوانند نیاز های مهم افغانان مخاطب را برآورده کنند، شبکه های اجتماعی افغانستان را با کمترین عامل موثر فرهنگی معرفی می کنند.

چنان چه گفتم استفاده های مغرضانه به گسترده گی مخاطب یا مشتریان می افزاید، اما کیفیت پایین داده ها از اهمیت آدرس ها می کاهند. مثلاً صفحه ی داکتر عبدالله در فیس بوک به سه میلیون مخاطب رسیده است. اگر موضع سیاسی او را کنار بگذاریم و از بازی های رقابت صرف نظر کنیم، در این صفحه هیچ چیز به درد بخوری که به گونه ی بنیادین، منطقی و علمی اثر بگذارد وجود ندارد.

شبکه های اجتماعی با سهولت استفاده ی کاربران، اما با اهداف خاص فعالیت می کنند. باوجود گسترده گی فیس بوک در میان افغانان و استفاده هایی که از توویتر و در این اواخر از انستاگرام می شود، شبکه ی «پن ترست» را می پسندم. این شبکه با موجودی میلیون ها تصویر، هرچند مخاطبان زیاد ندارد، اما با محیط رنگین تصاویر و سهولت هایی که باعث می شوند از میان میلیون ها تصاویر آن، کلکسیون های دلخواه ساخت، حداقل در یک مورد بهتر از سایر شبکه های اجتماعی است.

چهره ی من بد نیست. می توانم با هر نوشته ای که منتشر می کنم، تصویری از خودم را نیز ضم کنم، اما توجه به ارزش کیفی کار فرهنگی، باعث این تامل می شود که برای کمک به خواننده و انتقال مفاهیم، بهتر است عنصر مستند تصویری را از یاد نبریم.

قلمفرسایی در مورد یک موضوع تاریخی، هر قدر هم با توان ادبی نویسنده به همراه باشد، چون ضعف های زبان نوشتاری آشکار است، جای تصویر را گرفته نمی تواند. به این دلیل مثل «شنیدن کی بود مانند دیدن» یا وجیز چینایی «ارزش یک تصویر، بیش از ده هزار کلمه است»، محک می زنند.

شبکه ی اجتماعی «پن ترست» با میلیون ها تصویر، یک مورد استفاده ی خوب دارد. چنان چه وب سایت ها و شبکه ی یوتیوب با موجودی موضوعات مختلف، اکثراً عاری از جنبه های استفاده ی عامه اند، بنابراین ذوق، سلیقه یا دنیای شخصی یک فرد که اثرات مثبت ناچیزی بر دیگران دارند، آن ها را متاثر نمی کنند.

شبکه ی پن ترست، با وجود آن که کاربرد عامه دارد، اما محتوای آن با مجموعه هایی تصویری، به مخاطبان، به ویژه به فرهنگیانی کمک می کند که با نشر آثار شان می کوشند رنگینی، تنوع و محتوا، ارزش کیفی زحمات آنان را بیشتر کنند.

با هر تحقیق یا نوشته ای که منتشر می کنیم، تصاویری که منظر آن ها را مستند می کنند، سهولت آگاهی ها و تاثیرات ژرف ذهنی را بیشتر می سازند. با توضیح تاریخی پیرامون کتیبه ی حمورابی، تصویر این اثر تاریخی در نقش ماندگار آن در ذهن، کمک می کند.

سفارش می کنم برای مستندسازی و توجه به اثرات شگرف عناصر دیداری، کمی از اوقات تان را در جا هایی نیز هزینه کنید که میزان زیان آن ها کمتر باشند.

من از موجودی شبکه ی اجتماعی پن ترست، استفاده ی اعظمی می کنم. هرچند رشد و میزان مخاطب در آن کمتر از سایر شبکه هاست، اما دنیای تصویری آن که تقریباً می شود گفت همه چیز دارد، کیفیت آثاری را که منتشر می کنم چند برابر می سازد.

از تصاویر شبکه ی اجتماعی پن ترست برای مستندسازی نوشته ها، مقالات، تحقیقات و حتی سلایقی استفاده کنید که به جای تصاویر تکراری یا ژست هایی یکنواخت، منظور را به راحتی منتقل می کنند.

صفحه ی من در شبکه ی پن ترست با بیش از 50 البم و صد ها تصویر، بیش از همه سهولت هایی را به میان آورده است که در جهت تعمیم نوشته هایم منتشر می کنم. به استثنای معدود تصاویری که در صفحه ی من در پن ترست وجود دارند و سهم من در غنامندی این شبکه است، در حدود 3000 تصویر آن را در فرصت هایی که به دست آوردم، از میلیون ها تصویر این شبکه تنظیم کرده ام.

اختصاص اوقاتی از صرف هزینه های زمانی که روی فیس بوک یا شبکه های اجتماعی وقت گیر دیگر صورت می گرفت، باعث شد تنوع دنیای مجازی را با سایت های پُر محتوا و آدرس هایی دنبال کنم که حداقل در صورت استفاده ی رایگان نیز چند برابر بیشتر از فیس بوک یا امثالهم مفاد دارند.

یادآوری:

لینک صفحه ی من (مصطفی عمرزی) در شبکه ی اجتماعی پن ترست.

https://www.pinterest.com/mustafaomarzai/

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *