اخیراً، وزارتِ صحت عامۀ افغانستان اعلام کرد که حدود ۹٪ (تقریباً ۳.۲ میلیون) نفوس این کشور تمایل به خودکشی دارند. این در حالیست که سالانه حدودِ ۳۰۰۰ تن در افغانستان دست به خودکشی میزنند. گفته میشود که ولایت هرات با بیشترین آمارِ اقدام به خودکشی به ویژه در میان زنان و دختران شُهرتِ افغانستانی دارد که در سال ۱۳۹۷ به تعداد ۴۰۰ مواردِ اقدام به خودکشی در ریاست صحت عامۀ آن ولایت ثبت شده و از میان آن، ۵ تن آن جان خود را از دست دادند.
خودکشی پدیدۀ کاملاً نا آشنا در فرهنگ و جامعۀ افغانستان بودهاست و اکثریت قاطع جمعیت افغانستان با این پدیدۀ تازه وارد مخالف هستند. با وجودیکه، ناهنجاریهای اجتماعی، مهاجرت، معلولیت، خشونتهای خانوادگی و فقر از جمله عوامل خودکشی عنوان میگردد؛ اما، بزرگترین و اساسیترین عوامل خودکشی به فقدانِ امنیت فکری، سکینت قلبی و آرامش روحی افراد تعلق میگیرد. ازینکه انسانها همواره در تلاش رسیدن به سعادت(خوشبختی) در زندگی میباشند؛ بناء اگر، در راهِ رسیدن به سعادت با مشکلاتِ کاملاً لاینحل روبرو شوند، آخرین چارۀ کار را در خودکشی دیده و ممکن گمان کنند که تنها مرگ میتواند آنها را از منجلابِ این بدبختی نجات داده و به سعادت برساند.
چنانچه، کسانی هستند که خودکشی را به مثابۀ یک تجربۀ جدید در زندگی خویش امتحان میکنند. تعدادی دیگری از فرطِ استرس (فشار زیاد) و دیپریشن (افسردگی) در ساحۀ کاری، خانواده و اجتماع دست به خودکشی میزنند. تعدادی هم هستند که حتی در اثر ناکامی عشق، راه نیافتن به تحصیلات عالی و ناکامی در گرفتن وظیفه به چنین عملی اقدامی میکنند. و نیز کسانی هم هستند که حتی با شنیدن “از نظرم دور شو!” از سوی نزدیکان خویش، خود را برای همیش از نظر آنها دور میکنند.
ازینکه چرخِ جهان کنونی بر محورِ نظام کپیتالیزم(سرمایه داری) در حرکت بوده؛ از دولتداری گرفته تا کمپنیهای بزرگ دنیا و از دیدگاههای افراد جامعه گرفته تا برقراری روابط آنها با یک دیگر بر اساس این مفکوره استوار گردیده است. کپیتالیزم، انسانها را در کسبِ منفعت و رسیدن به سعادت دنیوی تشویق میکند. بناء تحت چنین نظام نباید از رشد روز افزون پدیدۀ خودکشی تعجب کنیم، زیرا افراد در صورت نرسیدن به منفعت و سعادت دنیوی به آخرین نقطۀ که همانا خودکشی است، خود را میرسانند. در واقع، در حالاتی که انسانها اعمال خویش را بر مبنای معنویت و روحانیت(ارتباط دادن اعمال به خالق طوریکه او تعالی بر همه اعمال انسانها شاهد باشد) تنظیم نکنند، معنویت جای خود را به مادیت – موادی که به چشم میخورد و در لابراتوار ساینسی قابل آزمایش باشد – خالی میکند.
در حقیقت، از بهر مادیتِ محض جهان امروز به دهکدۀ وحشت برای انسانهای روی زمین تبدیل شده است. از افزایش خودکشی و رُشد میزان مرضِ ایدز گرفته تا گسترش ویروسهای مُهلِک، از قتل و کشتارهای بیرحمانه گرفته تا خرید و فروش انسانها، از استعمالِ بمهای شیمیائی گرفته تا نسل کشیهای مداوم، از رُشد فقر گرفته تا افزایش فساد اخلاقی و اداری، از رُشد قاچاق مواد مخدر گرفته تا افزایش میزان مصرفِ مواد مُخدر… همه و همه ناشی از تنظیم اعمال بر مبنای مادیت بوده و از دست آوردهای خاصِ نظام کپیتالیزم در یک جامعه میباشد – که افغانستان در نخستین پلههای آن قرار دارد.
در اصل، جامعۀ متمدن امروز راهِ مرگ را برای افراد کوتاه ساخته و فضاء را طوری عیار کرده که آنها بتوانند به راحتی خود را بکُشند. اکثریت کشورهای غربی کشتارگاه های مخصوصی را ایجاد کردهاند که در آن افراد میتوانند طبق تمایل شان(ذریعۀ تابلیت، پیچکاری، ساتور، مرمی، بم، ریسمان، شمشیر و چاقو…) برای خودکشی ثبت نام نموده و به روز خودکشی خود منتظر میباشند؛ به همین خاطر است که سالانه بیش از یک میلیون انسان در اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند.
در آخر، گفته میتوانیم که اگر تمامی صفحات تاریخی جهان را ورق بزنید، هیچگاهی بشریت در چنین جهالت و گمراهی دست و پا نزده است که در چترِ نظام سرمایه داری در آن دست و پا میزند. چون فکر سرمایه داری، ارزش های را به جامعۀ انسانی تحویل میدهد که در آن رقابت، حرص، بخل و پیشی گرفتن از یکدیگر یک امر ضروری میباشد. در حالیکه، پیروانِ اسلام به ارزشهای از قبیل ترحم به نفس، مثبتاندیشی، صبر، مهربانی، خُنثی بینی، احترام به دیگران، انسانیت و پابندی به احکام الهی … و امثالهم تشویق میشوند. در آن سوی معادله، میبینیم که فضای کپیتالیزم تعداد کثیری از انسانها – به شمولِ مسلمانان – را در گروِ رسیدن به سعادت دنیوی قرار داده و آنها را سرگرمِ زینتهای دنیوی و منافع مادی ساخته تا جائیکه آنها به کلی معنویت(آخرت) را فراموش کردهاند؛ در نتیجه، بعید نیست که کسانی که دنیا و رسیدن به منافع دنیا را اساس قرار دادهاند، در صورت نرسیدن به اهداف تعریف شده، ایستگاۀ آخر زندگی خویش را خودکشی میبینند و تیر خلاص به زندگی شان میزنند.
محمد سلیم کاکر
نویسنده و استاد پوهنتون