محمد شفیق همدم
- مذاکرات بینالافغانی یک واژه دلنشین است، اما حکومت وحدت ملی و طالبان از این واژه تعریفهای شخصی خود رادارند. طالبان میگویند که مذاکرات بینالافغانی منحصر به حکومت نمیشود و ممکن پیشنهاد کنند که با نمایندههای سیاسی، اشخاص متنفذ و رهبری حکومت در قالب «طالب با ملت» مذاکره خواهند کرد، نه طالب با حکومت.
- در صورت فشار بیشتر طالبان حاضر خواهند شد که با حکومت مذاکره کنند. باوجود اینکه تا اکنون این گزینه را ناممکن جلوه میدهند اما چنین گزینه ممکن است و تنها نیاز به فشارهای بیشتر دارد. سؤال اساسی اینجاست که آیا ملت، احزاب سیاسی، حرکتهای مدنی و مردم با مذاکره میان حکومت و طالبان موافق خواهند بود یا خیر؟ چون هیات های که حکومت در گذشته تعیین نموده اعتماد ملت را شکست و تا هنوز حکومت نتوانسته که چنین اعتماد بزرگ را از ملت کسب کند.
- حکومت موقت که اصل تمام این مذاکرات را تشکیل میدهد، یک موضوع قابلبحث است. باوجوداینکه حکومت کنونی با تمام قدرتش از تداوم و تمدید این حکومت دفاع خواهد کرد، اما ایجاد اداره موقت در صحبتهای بینالافغانی امکان بیشتر خواهد داشت.
- ایالاتمتحده آمریکا در هر حالت به صحبتهایش با طالبان ادامه خواهد داد. باوجوداینکه طالبان مذاکرات مستقیم با حکومت را رد کردهاند، اما مذاکرات میان حکومت با طالبان بحث مشروعیت این روند است.
سرنوشت روابط افغانستان و آمریکا چی خواهد شد؟
- امریکا میخواهد که حتی در صورت توافق صلح با طالبان نیز در افغانستان باقی بماند، اما با پیمانهای کوچک و نقش متفاوت. حضور آمریکا فقط منحصر به پایگاه نظامی بگرام و سفارت این کشور در کابل خواهد بود. شخصاً به این باور هستم که حضور فیزیکی نیروهای ایالاتمتحده آمریکا درهرصورت به نفع افغانستان است، بالخصوص برای نظارت و تطبیق توافق صلح حضور آمریکا میتواند که به تمام جناحهای درگیر ممد و مؤثر واقع گردد.
- اگر آمریکا مجبور به ترک افغانستان شود، هیچ تضمینی برای تداوم کمکهای اقتصادی، انکشافی، نظامی و مالی این کشور برای افغانستان وجود نه خواهد داشت. افغانستان تا هنوز خودکفا نشده و به کمکهای میلیارد دالری ایالاتمتحده برای سالهای متمادی نیاز دارد و هد اقل تا نیم دههای دیگر هیچ بدیلی برای این کمکها وجود ندارد.
- باوجوداینکه تا هنوز روی توافقنامه دوجانبه امنیتی و توافقنامه مشارکت راهبردی ایالاتمتحده آمریکا و افغانستان بحث صورت نه گرفته است، اما این توافقنامهها توسط حکومت و نمایندههای مردم افغانستان تأیید گردیده است، لذا بهتر خواهد بود که در توافقنامه صلح برای حفظ این دو توافقنامه تأکید صورت گیرد تا سرنوشت روابط آمریکا و افغانستان واضح گردد.
بازیگران جدید در روند مصالحه کیها خواهند بود؟
- بعد از نهایی شدن مذاکرات میان ایالاتمتحده آمریکا و طالبان و در جریان مذاکرات بینالافغانی سازمان ملل متحد منحیت یک سازمان بیطرف و میانجی برای نهایی نمودن توافقنامه وارد صحنه خواهد شد. سازمان ملل متحد که درگذشته بارها در حل منازعات افغانستان ناکام بوده است نمیتواند تضمین صلح و ثبات در کشور گردد، اما حضور این سازمان در چنین روندها یک عرف و امر لازمی پنداشته میشود.
- در کنار دیگر فعالیتهای سیاسی سازمان ملل متحد در صورت امکان روی ایجاد حکومت موقت، همکاری برای برگزاری لویه جرگه و انتخابات همکاری خواهد کرد. کشورهای چون پاکستان، امارات متحده وعربستان سعودی نیز در نقشهای مختلف از جمله بازیگران روند صلح خواهند بود.
- در قضایای مشابه أفغانستان، مللمتحد نیروهای حافظ صلح خود را برای حفظ و انفاذ توافقنامههای صلح وارد کشورها میسازد، اما برخلاف کشورهای دیگر نیروهای حافظ صلح ملل متحد در افغانستان هیچگاه تضمین چنین کار را نمیتواند کند و چنین مأموریت به پول هنگفت ضرورت دارد. پس افغانستان برخلاف اکثریت کشورهای دنیا میزبان چنین نیروها نخواهند بود.
در صورت مخالفت حکومت افغانستان با روند صلح چی واقع خواهد شد؟
- اگر حکومت افغانستان با روند صلح برای تداوم قدرت مبارزه کند و بالای ایالاتمتحده آمریکا فشار وارد کند در چنین وضعیت حکومت محبوبیت و حمایت خود را از دست میدهد و امکانات سه گزینه آتی است:
- نظر به قانون اساسی تاریخ حکومت وحدت ملی در اول جوزای ۱۳۹۸ بهپایان میرسد. انتخابات ریاستجمهور تا هنوز سه ماه به تعویق افتاده است. در این صورت مدت حکومت وحدت ملی رسماٌ بهپایان میرسد و تمیز حکومت منتخب از میان برداشته میشود. این موضوع میتواند به طالبان دستباز دهد و ایالاتمتحده را وادار سازند که با ایشان بدون تخطی قانونی وارد توافق شوند.
ایالاتمتحده آمریکا با طالبان توافق دو جانبه نموده و قبل از انتخابات و یا هم اتمام دور حکومت وحدت ملی این توافقنامه را نهایی نموده و خروج نیروهای خود را از افغانستان آغاز خواهد کرد. - آمریکا مثل توافقنامه دوجانبه امنیتی زمینه انتخابات بهموقع را آماده نموده و توافقنامه صلح میان حکومت جدید و طالبان را نهایی خواهد نمود.
موارد مذکور فقط احتمالات و گزینههای قابلبحث است، نه کدام راهبرد و پا لیسی. چون نخستین مسوده صلح میان طالبان و داکتر زلمی خلیل زاد، نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا، برای صلح افغانستان نهایی گردیده است و تا هنوز این مسوده با ملت شریک نهش ده است لذا در مورد این احتمالات نوشتم. مبنی بر تمام اساسات حقوق بشری، قانون اساسی افغانستان، قوانین نافذه ایالاتمتحده آمریکا و اصول مذاکرات حل منازعات مردم افغانستان باید که از تمام محتویات این مسوده آگاه بوده و در مورد این تصمیم حیاتی نظریات خود را شریک سازند. این مسوده در مورد این ملت رنجیده و قربانی جنگهای تحمیلی است، نه در مورد چند تن سیاسیون. هیچ شخص، هیچ مقام حکومتی و هیچ کشوری صلاحیت و اجازه هیچ نوع معامله را در عدم آگاهی ملت بزرگ أفغانستان، ندارند.
در نهایت، باید تاکید کرد که صلح بیبدیل است، اما تنها توافق با طالبان به معنی صلح نیست. شخصاٌ به این باور هستم که صلح آنوقت به افغانستان بر خواهد گشت که توافق صلح با طالبان با حضور آمریکا در کشور برای نظارت و حراست از این توافق صورت گیرد.
نویسنده محمد شفیق همدم
پژوهشگر امور سیاسی
Twitter: https://twitter.com/shafiqhamdam
پژوهشګر صیب طالب له ملت سره مذاکره نه کوي طالب وایي چی هر څه ماته راپریږدئ او تاسو که تسلیمیږئ ښه او ښه که نه وي له مخی به مو ټول ختموم. د افغان حکومت او افغان ملت د خلاصون لاره دا ده چی ټول سره یو شي او ټول د حکومت په چوکاټ کي له طالب سره مذاکره وکړي که نه طالب د پاکستان هغه پروژه ده چی وایي باید افغانستان وران شي او افغان ووژل شي.