درنگی بر سوال بیجای مجری طلوع نیوز از ضیاءالحق امرخیل، رییس دارالانشاء کمیسیون مستقل انتخابات

افغانستان به اساس مفردات قانون اساسی این کشور خانه مشترک همه اقوام ساکن آن است که حقوق همه نه به حسب قوم و زبان؛ بلکی طبق اصول پسندیده شده تابعیت این جغرافیای خاکی محفوظ بوده و طبق قانون با آنان برخورد صورت میگیرد. هیچنوع امتیاز دهی و یاهم محرومیت بر اساس زبان و قوم در کشور صبغه قانونی ندارد و همه یکسان در مطابقت با نظام و جامعه مکلفیتها و امتیازاتی را دارا میباشند.

زبان منحیث اصل و بنیاد روابط که حیاتی ترین وسیله افهام و تفهیم بین انسانها میباشد، رکن مهم جوامع بشری بوده که همه داد و ستد و روابط مدیون آن است. جهان با داشتن میلیاردها نفر نفوس، مدیون عنصری به نام زبان است که رابطه بین انسانها را ایجاد کرده و پیشرفتهای حیاتی را به بار آورده است.

افغانستان منحیث یک بخشی از جهان و افغانها منحیث یک بخشی از جامعه انسانی، همانند سایر ناطقین دارای بیشتر از ۳۲ زبان میباشد که هر کدام از خود گوینده گانی دارد و بدون شک به غنای زبانی این کشور افزوده است. طبق اصول قانون اساسی افغانستان دو زبان پشتو و دری زبانهای رسمی این کشور بوده و هر زبان دیگر در یک منطقه که اکثریت مردم با آن تکلم مینمایند زبان رسمی سوم دانسته شده است.

کشور ما خوشبختانه طی بیشتر از یکدهه اخیر همانند سایر بخشها در قسمت زبانها نیز دستاوردهای را دارا میباشد. برای بار اول در تاریخ افغانستان قانون اساسی به زبانهای که معمولاً اقلیت دانسته شده مقام زبانهای رسمی سوم را داده و دو زبان رسمی پشتو و دری نیز پیشرفتها و خدماتی را شاهد بوده است؛ اما با وجود آن هم به دوام جبرهای تاریخی که بعضی از زبانها چه از لحاظ انسجام اداری و چه از لحاظ برخورد اجتماعی مورد غفلت قرار گرفته بودند در همان منزلتی قرار دارند.

از جمله زبانهای که مورد این جبر تاریخی قرار گرفته اند، یکی هم زبان پشتو میباشد که متاسفانه با همه داعیه ها و انتقاداتی که مبنی بر درقدرت بودن پشتونها برای ده ها سال میباشند، از قلم و زبان باز مانده است. متاسفانه به هر نیتی و هر هدفی که بوده از صدها سال بدینسو با زبان پشتو منحیث زبانی که برایش نه موردی در کار کردهای اداری و نه هم جایی در مذاکرات سیاسی وجود داشته باشد، برخورد شده است.

در پهلوی سایر انتقادهای که صدها سال حکام افغانستان پشتون بودند، هیچکسی به این نکته توجهی نکرده که این حکام چرا پشتو را از ارگ بیرون کشیدند و به مصداق گفته های بعضی ها آن را زبان مرگ ساختند. بیرون کشیدن پشتو از ارگ و رسمیات حالت را به جایی رساند که هر کسی از هر منطقه و هر گوشه کشور اگر به رسمیات رو میاورند یا میاوردند باید در پهلوی پشتو زبان دیگری را که دری است باید بیاموزند و حد اکثر به آن تکلم نمایند. در نتیجه این کار متاسفانه نه تنها اینکه توجه به زبان پشتو کم شد، علنا حساسیتهای در قبال آن به وجود آمد.

امروز کار به جایی رسیده که اگر یک پشتونی به زبان خود صحبت می کند، این عمل مستقیما مربوط دانسته میشود به موضوعات قومی و لسانی که به اصطلاح عام تعصب نامیده میشود. متاسفانه از برخوردهای ده ها سال گذشته حکام و بعضی از مردم با این زبان افغانها، امروز صحبت کردن با آن نشانه تعصب دانسته شده و متکلم بدون اینکه خواص، اصول کاری و وفاداری اش به کشور مطالعه شود مستقیما مورد پرسش قرار می گیرد.

تعصب از نگاه دین مقدس اسلام یک عمل نهایت مردود و حرام دانسته شده که بدون شک مبادرت به آن شایسته هیچ مسلمانی نیست؛ اما برخورد متفاوت و مغرضانه با زبانها نیز عمل غیر اجتماعی، غیر دوستانه و حتی غیر ملی گرایانه تلقی می گردد.

برخورد یک گرداننده تلویزیون طلوع نیوز با ضیاوالحق امرخیل رییس دارالانشا کمیسیون مستقل انتخابات نوعی از این برخوردهای ناشایسته و خشن با زبان پشتو که یکی از زبانهای بزرگ کشور ما است، میباشد. این فرد که خود نقطه یی به زبان دیگر مردم ما در میزهایش صحبت نه می کند، به بسیار چشم سفیدی از آقای امرخیل انتقاد کرد که گویا تنها به زبان پشتو صحبت مینماید و شاید این علامتی از تعصب در وجود آقای امرخیل باشد. وی با اینکه خود در توضیحی فصیحانه یی بعد از این پرسش تکلم به زبان مادری را حق هر انسان دانست، خوب کرد و جبری را شکستاند که همه از سالها منتظر آن بودند.

در افغانستان همه روزه مقامات حکومتی از رییس جمهور گرفته تا اعضای کابینه، اعضای شورای ملی و تک تک افراد حکومتی و غیر حکومتی در صحبتهای رسمی و کاری شان فیصدی اندکی را نیز پشتو صحبت نه می کنند. از دست گرداننده گانی همچو گرداننده طلوع حتی مقامات پشتو زبان لب به دری می گشایند و از ترس قاضیان بیسواد و بی فکری مانند گرداننده طلوع از اتهام متعصب بودن فرار می کنند، بی خبر از اینکه اگر مقامی دری زبان به کوچی ها هم دری صحبت کند و به مردم کنر، هلمند و هرجای دیگری از افغانستان که باشنده گان ذره یی از دری نه میفهمند هیچ کسی آنان را به تعصب و مشکل داشتن با دیگر زبانها متهم نه می سازند.

از سالهاست که این سوال در دل اکثر مردم افغانستان پنهان مانده بود که صحبت به زبان مادری برای یک پشتون چرا نشانه تعصب است و صحبت نکردن به زبان پشتو برای یک فرد یا مقام غیر پشتون نمونه ملی بودن؟ طلوع که در اکثریت نشرات خود پشتو زبانان را به دری گفتن وادار میسازد و گوینده گان پشتو زبان آن نیز مکلف اند که با مقامات و سیاسیون پشتو زبان دری مصاحبه نمایند، چرا خود سر در گریبان فرو نه می برند و این سوال را که از هر دو سوی مصاحبه حق صحبت کردن به زبان مادری را گرفته است از خود نه می کند که از یک مسوول نهایت با کفایت و تحصیلکرده پشتو زبان مینماید؟

در عین حال هیچگاه طلوع و رسانه های دیگر از یک مقام غیر پشتو زبان نه پرسید که صحبت نه کردن به زبان پشتو ثبوت تعصب شان است و باید به آن زبان نیز صحبت کرد. اینها مانند تفرقه افگنان دیگر این جامعه، تنها متوجه یک روی سکه هستند و تنها پشتونها را تحت ذره بین شان قرار داده اند که اگر به میل شان صحبت نمایند خوب و اگر نه هم متعصب اند و هم لیاقت بودن در یک مقام دولتی را ندارند.

برخورد دوگانه شبکه های تلویزیونی مانند طلوع راه را به تفرقه بی سابقه در افغانستان باز کرده است. ترویج مصطلحات بیرونی، ترویج فحشا و بی حیایی و در اخیر ترویج تفرقه بین افغانها هدف نهایی این شبکه مغرض می باشد که مقابله قانونی با آن وظیفه هر افغان آگاه می باشد.

رشد رسانه ها بدون شک یکی از دستاوردهای مهم مردم افغانستان در بیشتر از یک دهه اخیر است، اما داشتن رسانه های مغرض و ماجرا جو به جای دستاورد خطر بزرگیست برای سلامت اجتماعی و حیاتی مردم ما. طلوع در چند سال فعالیتش هم از سوی مردم افغانستان، هم از سوی شورای ملی، هم از سوی ستره محکمه و لوی څارنوالی و هم از سوی نهادهای مختلف دیگر متهم به نقض اصول دینی و کشوری ما شده؛ اما متاسفانه هیچگاه برخورد قانونی با آن صورت نگرفته است.

چند روز قبل که گرداننده اش مضحکه صحبت نکردن به دیگر زبان با آقای امرخیل را به میان آورد نیز مورد هزاران انتقاد قرار گرفت که تنها به گفتن اینکه این یک سوال بود و طلوع از عکس العملهای به وجود آمده در قبال آن متاثر است کاری نه کرد. بغاوت این چنینی در یک کشوری که هر موضوع آن هزاران حرفی برای گفتن دارد به جای نزدیکی مردم، تفرقه را میان شان بالا میبرد که امید نظام موجود این حساسیت را درک کرده و با آنکه ناوقت است در مقابل آن اقدام اصولی نماید.

در اخیر این را وظیفه اخلاقی گرداننده گانی میدانیم که اگر وجدان شان را برای یک پشتونی که دری صحبت نه می کند آزار داده برایش از تعصب نام می گیرد، حد اقل سر در گریبان برده از ده ها کسی که ذره یی در زنده گی شان پشتو صحبت نکرده و در زبانها بی سواد کامل نیز بپرسند که صحبت نه کردن شان به یکی از بزرگترین زبانهای کشورش نمونه تعصب شان می باشد.

6 thoughts on “زبان و یک قربانی بزرگ/ راستین”
  1. این گناه افراد چون فاروق وردک، رحیم وردک، رحمت الله نبیل، داودزی و ده ها افراد دیگر دولتی دیگر است که سخن به جای رسیده که حتی ایشان حفظ کرسی خویش را در تکلم به زبان فارسی میدانند. آیا این تنها باید علیشا پکتیاوال قوماندان اسبق امنیه کابل و امرخیل رئیس دارالانشای انتخابات باشد که به زبان خود صحبت نموده و ثابت سازد که پشتو نیز زبان این خاک است و یا اینکه وظیفۀ هر فرد دولتی و غیر دولتی است که باید زبان خودرا در دفتر و کوچه و موتر و هر جای دیگر صحبت نماید؟ اگر کار به همین منوال دوام نماید، دور نیست که دشمنان داخلی و خارجی افغانستان این کشور را از همین ناحیه به سوی تجزیه بکشانند و این کار فرد فرد پشتون است که با گفتن زبان مادری خود حق آنرا ادا نموده و نگذارند افراد چون پدرام، حفیظ منصور و تلویزیون های چون طلوع وغیره که در خدمت اجنبی ها هستند، به چنین چیزی دست رسی پیدا کنند.

  2. همچو گرداننده متعصب و بقایای انگلیس و این تلویزیون فاشیستی طلوع که از ایجاد تا الحال با پول امریکا سپس با حمایه مالی یهودان برنامه های خویش را به بیش میبرند توسط شخصی بنام سعد محسنی که وی یک شخص فاشیست و فاحش است همیشه برنامه های غیر اخلاقی، که خلاق قانون اسلامی است نشر میکند علاوه بر آن تلویزیون طلوع همیشه با مشوره یهودان به بی اتفاق ملت غیور افغانستان دامن میزند که یکی از نمونه های آن همین سوال فاشیستی گرداننده بود که از شخصیت خوب کشور ما آقای امرخیل پرسان کرد در حالی آن حق وی بود که به هر زبان خود را راحت احساس میکرد صحبت نمایید اما این گرداننده بی فرهنگ و مزدور یهود به شکل از اشکال توسط این رسانه فاشیست آرامی مردم افغانستان را نمیخواهد، ما مسلمان هستیم ما افغان هستیم و به زبان پشتوی خود افتخار میکنیم هیچ آله کثیف مانند طلوع و کارمندان ذلیل آن نمیتواند که بین ملت افغانستان تخم نفاق را کشت نماید زیرا این یهودان او دشمن مردم افغانستان دیگر نابود شدند و انشا الله که نابود میشوند.

  3. همچو گرداننده متعصب و بقایای انگلیس و این تلویزیون فاشیستی طلوع که از ایجاد تا الحال با پول امریکا سپس با حمایه مالی یهودان برنامه های خویش را به بیش میبرند توسط شخصی بنام سعد محسنی که وی یک شخص فاشیست و فاحش است همیشه برنامه های غیر اخلاقی، که خلاق قانون اسلامی است نشر میکند علاوه بر آن تلویزیون طلوع همیشه با مشوره یهودان به بی اتفاق ملت غیور افغانستان دامن میزند که یکی از نمونه های آن همین سوال فاشیستی گرداننده بود که از شخصیت خوب کشور ما آقای امرخیل پرسان کرد در حالی آن حق وی بود که به هر زبان خود را راحت احساس میکرد صحبت نمایید اما این گرداننده بی فرهنگ و مزدور یهود به شکل از اشکال توسط این رسانه فاشیست آرامی مردم افغانستان را نمیخواهد، ما مسلمان هستیم ما افغان هستیم و به زبان پشتوی خود افتخار میکنیم هیچ آله کثیف مانند طلوع و کارمندان ذلیل آن نمیتواند که بین ملت افغانستان تخم نفاق را کشت نماید زیرا این یهودان او دشمن مردم افغانستان دیگر نابود شدند و انشا الله که نابود میشوند

  4. نویسنده محترم ! احساس تان قابل قدر است. زنده باد افغانان وطن پرست ووفادار به وحدت ملی
    شرمنده باد متعصبین و طرفداران نفاق ملی که حتی با نام افغان وافغانیت تعصب دارند

  5. برای تک تک پشتو زبانها متاسفم .بروید ببینید که کــــــــــــــــــردها چکونه برای زبان خود می جنگنند نه زبان که هویتشان.برای رمتعصبین متاسفم برای هرکه زبانش پشتو است وبا ان تکلم نمی کند متاسفم همه انها خواب هستند .وقتی بیدارشوند خیلی دیر شده
    من از تمام پشتو زبانها می خواهم این تلویزیونها را تحریم کنند واصلا به برنامه هایش نروند وصحبت نکنند.
    بروید استقلال کردستان را ببینید 500سال برای زبانشان وهویتشان جنگیدند.و شما؟.بروی ببینید چرا جمهوری اذربایجان از ایران جداشد؟چرا ترکهای ایران وکردها ناراضیند؟ببینید پان ایرانیسم چه برسرشان اورده؟
    اگ پشتو زبانها بیدارنشوند به زودی حرف زدن به پشتو جرم محسوب می شود .باید نصف وزارت خانها مکتوباتشان پشتو باشد ونصف دری. وهمینطور تدری در پوهنتون بید نصف به نصف شود.ای کاش مردم بیدارشوند .حیف وقتی بیدارشوند می بینند هیچ چیز ندارند
    .همه چیزشان ازشان گرفته شده.ای کاش 100نفر فقط این را بخوانند وبرای حقشان بجنگند

  6. Languages Always follow their own natural course of progress and ultimately language/s that spoken the most thrive. Due to sheer numbers of Dari/Farsi and Urdu speakers in the neighborhood, Pashtu language geographically squeezed between the two aforementioned giants and as such constantly under pressure.

    Political boundaries may have influence languages slightly, but overall progress of the language disregard such divide.

    A good example is the English language that although divided by several oceans, but still on top and expanding. On the other side of the coin, regardless of how hard Afghanistan, Iran and Tajikistan governments each try to claim or disconnect the language spoken in their countries, Dari/Farsi and Tajiki will always remain the same language.

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *