وقتی از بین دو شخص باید یکی را انتخاب کنی و تفاوت بین آن دو شخص (نه و ده) باشد، شاید بسیار متردد شوی. اما، وقتی این تفاوت مثل شب و روز، تاریکی و روشنی، سیاه و سفید باشد، در انتخاب خود دو دل نخواهی شد. ولی، فاجعه هنگامی رخ می دهد که یا با وجود درک این تفاوت جانب سیاهی و تاریکی را بگیری و یا این که تعصب نور چشم ات را بدزدد و سیاه کاری یکی را به نظرت عین روشنایی بنماید.
امروز مردم افغانستان کاملاً در چنین وضعیتی قرار دارند. آن ها باید از میان بیم و امید، بدبختی و رفاه، غرق شدن در فساد اداری و رسیدن به ساحل شفافیت … یکی را انتخاب کنند.
دلایل زیادی وجود دارد که بر اساس آن ها می توان واضحاً گفت که داکتر عبدالله نماد گزینه های اول است و در صورت برنده شدن؛ کشور را به سوی بدبختی، تباهی، فساد و ناامنی سوق خواهد کرد. شماری از این دلایل را به توجه تان می رسانم.
یک، گذشتهء کاری داکتر عبدالله نماینگر چگونگی برخورد وی با مسایل کلان کشوری است. در زمانی که زمام امور وزارت خارجه به دست شان بود، سلیقهء تنظیمی و منطقوی شان معیار تقرر افراد در پست های وزارت و نماینده گی های سیاسی افغانستان در خارج بود. حال اگر زمام تمام کشور را به دست بگیرد، باز همان کار را نخواهد کرد؟ در مقابل، داکتر اشرف غنی احمدزی گذشتهء درخشان داشته، تطبیق قانون و شایسته سالاری در صدر برنامه های کاری گذشته اش قرار داشت.
دو، اکثر کسانی که به دور و بر داکتر عبدالله گرد آمده اند، سابقهء بد نام و آلوده با فساد اداری دارند. شنیده باشید که گفته اند: «به من بگو دوستان ات کی ها اند تا بگویم تو کی هستی.» کسانی که کابل بانک را به افلاس و ورشکستگی مواجه ساختند، آن های که زمین های دولتی و جایداد های مردم را غصب کردند، اشخاصی که از راه های چور و چپاول بیت المال ملیونر شدند، همه و همه پشتیبان داکتر عبدالله اند و طبیعی است که این پشتیبانی به خاطر رضای خدا نیست بلکه در مقابل امتیازات صورتی می گیرد. بزرگترین امتیاز برای این گونه اشخاص معافیت از تعقیب عدلی و قضایی و فراهم کردن زمینه چور و چپاول بیشتر در آینده برای شان، می باشد. پس این که می گوییم داکتر عبدالله افغانستان را در گرداب فساد غرق خواهد کرد، بی دلیل نیست. و اما، داکتر اشرف غنی با دستان پاک از فساد در جلو ما قرار دارد. کسانی که از وی پشتیبانی میکنند، اکثر اهل قلم و دانش و اشخاص وطندوستی اند که بدون مطالبهء کدام امتیازی برایش کار میکنند. هزار ها جوان رضا کار از وقت و امکانات شخصی شان برای پیشبرد کمپاین انتخاباتی داکتر اشرف غنی استفاده میکنند. در بسا از نقاط کشور تاجران وطن پرست با پول شخصی خود پوستر های تبلیغاتی و بینر های تیم تحول و تداوم را تهیه و پخش میکنند. حتی داکتر اشرف غنی تعداد زیاد آن ها را نمی شناسد.
سه، تن بیمار وطن به طبیبی ضرورت دارد که نخست رنج هایش را تشخیص دهد و سپس مداوی لازم را انجام دهد چون تشخیص رنج ها به دانش ضرورت دارد. داکتر عبدالله که طب خوانده است، از مردم شناسی، جامعه شناسی، اقتصاد و سیاست دانش کافی ندارد؛ بناً نمیتواند مشکلات اساسی کشور را به درستی تشخیص دهد. حال آنکه، داکتر اشرف غنی تحصیلات عالی در زمینه های یاد شده داشته، تجربهء کافی از مدیریت دارد. برنامه های که داکتر غنی ارایه کرده است، به این ادعای ما مهر تایید میزند. اگر یک بار منشور تیم تحول و تداوم را مرور کنید، خواهید دید که وی رنج های کشور را به چه خوبی تشخیص داده و برای درمان آنها چه نسخه های کارایی را تجویز کرده است.
چهار، فرار داکتر عبدالله از مناظره و پناه بردن به مجالس عوام دلیلی است به بی برنامه بودن اش. چون مخاطبان مناظره ها اکثراً اشخاص چیز فهم و باسواد کشور اند که طرف های مناظره را محک میزنند اما عوام مردمان خوش باور و زیر بار عواطف اند که با چند جملهء احساساتی میتوان عواطف شان را برانگیخت. برعکس، داکتر اشرف غنی احمدزی همواره رقیب اش را به مناظره دعوت میکند تا مردم با درک تفاوت میان این دو را مشاهده کنند و در انتخاب خود راه خطا در پیش نگیرند.
اکنون انتخاب با شماست. میخواهید وطن را به نادانی، چور و چپاول، قانون شکنی، بدبختی و فساد اداری سوق دهید – یا که – با انتخاب درست کشور را به سوی دانش، ترقی، تطبیق قانون، خوشبختی و شفافیت روان کنید. قبل از رای دهی یک بار به وطن خود فکر کنید.