و بالاخره، بزرگترین پایگاه های نظامی بریتانیا و آمریکا (باسشن) و (لیدرنک) به نیروهای افغان واگذار گردید؛ نشانه ای از ختم فعالیت های جنگی ناتو در افغانستان. بعد از سیزده سال، نیروهای رزمی بریتانیاو آمریکا هر یک با ۲۳۹۴ و ۴۵۳ نفر تلفات، از جنگ رودررو با تروریست ها، در افغانستان فاصله می گیرند.
نیروهای امنیتی افغان در حالی مسئولیتتأمین امنیت کشور را بر عهده می گیرند که حملات طالبان و تروریستان بین المللی در افغانستان روزبه روز گسترش می یابد. راکت پراکنی ها و حملات انتحاری در کابل مبین این امر است. از سوی دیگر در هفت سال گذشته روز تا روز تلفات سربازان افغان در جنگ هافزایش داشته است. تنها در هفت ماه اول سال جاری بیش از چهار هزار سرباز افغان در جنگ کشته شده اند که نسبت به تمام سالهای حضور نیروهای ناتو در افغانستان بیشتر بوده است. حملات طالبان و مخالفین مسلح دولت در سطح قریه ها و ولسوال های افغانستان گسترش یافته و ساحه حاکمیت دولتی به مرکز ولسوالی هادر مناطق دور دست کشور محدود شده است.
برسی ها نشان می دهد که تقویتتروریستان و مخالفین مسلح دولت، یکی از عوامل عمده این بی ثباتی امنیتی است. از سوی دیگر، عدم تجهیز و تمویل درست نیروهای امنیتی افغان و ضعف استخباراتی از عوامل دیگر این بحران می باشد. هنوز نیروهای امنیتی افغان به نیروی هوایی و توپخانه ای مجهز نشده اند. حتی در همین هفته اخیر ما شاهد این بودیم که در صورت عدم پوشش هوایی، نیروهای پولیس در ولسوالی های افغانستان تونایی سرکوب طالبان مسلح را نداشته اند.
متاسفانه که افغانستان ناتوان ترین(حلقه استخباراتی) در جهان شناخته شده است. بحث ضعف سازمان استخباراتی افغانستان به اندازه ای نگران کننده است که قبلا استخبارات نظامی بریتانیا هشدار داده بود که اگر ناتو در این قسمت همکاری همه جانبه نکند، افغانستان یک بار دیگر به “پناهگاه هراس افگنان جهانی “مبدل خواهد شد. این در حالی است که استخبارات کشورهای همسایه به شدت در افغانستان فعال بوده و تمامی اطلاعات عملیاتی نیروهای افغان را به زودترین فرصت ممکن به دست می آورند و براحتی در اختیار مخالفین مسلح دولت نیز قرار می گیرد.
با این حساب، وابستگی تجهیزاتی و استخباراتی از چالشهای عمده نیروهای امنیتی افغان برای مبارزه با تروریستان بین المللی و مخالفین مسلح داخلی کشور می باشد. ظواهر امر و افزایش حملات مخالفین مسلح دولت و تلفات غیرقابل باور نیروهای امنیتی ما نشان می دهد که دولت به هیچ صورتی آماده این انتقال مسوولیت نیست. این نگرانی نیز وجود دارد که با ختم سال ۲۰۱۴ میلادی ما شاهد افزایش حملات و گسترش حضور تروریستانِ مورد حمایت استخابارات منطقه باشیم.
این نگرانی زمانی شدت می یابد که هنوز هم معلوم نیست که دولت چه برنامه ای برای بعد از خروج نیروهای خارجی روی دست دارد. انتخابات افغانستان همه چیز را تحت تأثیر آورد که تمامی برنامه های تکمیلی انتقال مسوولیت های امنیتی را به بنبست مواجه کرد و تمامی فکر و ذکر مسوولان روی این پروسه تمرکز یافت بود. جنگ فرسایشی طالبان و کمبود بودجه لازم برای این مبارزه از نگرانی های دیگر نیروهای امنیتی افغان می باشد که بعد از کنفرانس ولز نگرانی و تعهد به پرداخت سالانه بیش از ۵ میلیارد دالر به نیروهای افغان تا اندازه ای کاهش یافته است.
اما نگرانی اصلی در مصرف درست و به موقع این پول می باشد. فساد اداری گسترده و ظرفیت پائین طرح و تطبیق پلان های درست برای استفاده از این امکانات نیز نگران کننده است. سیزده سال است که دولت افغانستان حتی در بخش های نظامی توان مصرف پول را ندارد و مقدار زیادی از پول های کمک شده نیز به دلیل فساد گسترده به جیب چند شخص رفته است.
از حکومت افغانستان و جامعه جهانی این انتظار وجود که بعد از سال ۲۰۱۴ میلادی نه تنها اکتفا به تجیز و تمویل نیروهای امنیتی افغان نماید، بلکه در راستای ارتقای ظرفیت نیروهای امنیتی و به خصوص استخباراتی افغانستان اقدامات جدی انجام دهند. نیروهای امنیتی و به خصوص استخاباراتی ما از یک نیروی سیاسی به یک نیروی اوپرتیفی متعهد به منافع ملی کشور تبدیل شوند و حمایت هوایی و استخباراتی ناتو در چهارچوکات توافقات انجام شده با کشورهای عضور به شکل درست و اساسی تطبیق شود. در کوتاه مدت، دولت افغانستان باید در راستای ایجاد همآهنگی بیشتر نیروهای مختلف امنیتی کشور، در یک برنامه مشخص، صلاحیت و مکلفیت های این نهاد را مشخص و در چوکات مشخصیصورت گیرد.