خلیل ایمان-
کالبد شگافی قضایای افغانستان از سال 2001 بدین سو، نشان میدهد که افغانستان بیشتر از انکه از مشکلات مالی و حتی مداخلات عریان و همه جانبۀ خارجیها رنج ببرد، از عدم همکاری صادقانه و متعهدانه رهبران و بزرگان احزاب و اقوام بایکدیگر برای خروج از بحران و تلاش آنها برای تضعیف همدیگر دچار مشکل شده است؛ حوادث و اتفاقات متعدد طی این سالها نشان داده است که حد اقل بخشی از انرژی رهبران ما صرف، حذف و تضعیف یکدیگر شده است.
در این میان رهبران و نخبهگانِ که تلاش کرده اند، با شیوههای جدید رهبری، به دور از گرایشات مذهبی و قومی وارد کارزار سیاست در افغانستان شوند؛ بیشتر آسیب پذیر بودهاند، چون از ریشه و بنیه با آنها سر سازگاری نداشتند و آنها از این رهبران جوان در هراس بودند. برای چیدن بساط و حذف این چهرهها از کارزراز سیاست، تلاش شده است تا از هر طریقۀ ممکن و امکانات بدست داشته علیه ایشان توطیه چینی صورت گیرد.
در این میان حنیف اتمر یکی از چهرههای است که توانسته است در سالهای گذشته در عرصۀ سیاست و مدیریت لیاقت و شایستگی بیشائبۀ از خود نشان دهد. اتمر سخنور خوبی است و از لحاظ متانت و مدیریت نیز در سطح بلند قرار دارد. از لحاظ کاری در پستهای که ایفای وظیفه نموده است؛ نسبت به سایر همتایان و رقیبای خود بهتر و خوب درخشیده است. وی جزء کسانی میباشد که نسبت به دیگر همرزمانش احساس وظیفهیی بیشتری نموده است.
اقای حنیف اتمر یگانه وزیری بود که فورم ثبت جایداد را خانه پری وبرخلاف اختلاسگران و وزیرا ن خلطه پر کن … پاکی و تقوا سیاسی خود را نشان داده است.
بر همهگان مبرهن است که مافیا حکومت کرزی را احاطه کرده بود، افراد و اشخاص وابسته به مافیا نمیتوانستند حتا یک نفر غیرخودی را تحمل کند. این ادعا وجود دارد که اطرافیان کرزی کسانی بودند که در غصب زمین، فساد و حتا چور و چپاول دست داشتند. افرادی که در چهار اطراف کرزی جمع شده بودند اکثرا پیشینۀ جهادی داشتند و تفنگسالارانی دیروزی بودند که جامه بدل کرده بودند. اینها توان و ظرفیت همگرایی با دیگران را نداشتند؛ برای اینکه توانسته باشند همه مسایل تنها و تنها در محور خودشان دور بزند، انگشت انتقاد را بطرف آقای اتمر نشانه گرفتند و گویا اینکه وی کمونست است علیهاش توطیه چینیها را آغاز کردند که بالاخره توطیه کار داد و باعث استعفای آقای اتمر از سمت وزارت امور داخله شد.
در آن زمان رسانههای داخلی و خارجی دلیل برکناری اتمر را ناشی از اختلافات کرزی و اتمر دانستند؛ اما حقیقت این بود که در آن زمان امرالله صالح و اتمر، هردو قربانی فشارهای ایران و پاکستان شدند. در ضمن کرزی از محبوبیت روز افزون آقای اتمر در هراس بود و از طرف دیگر نخبهگان فاسد که در آن زمان ارگ را محاصره کرده بودند؛ فضا را به افراد مانند اتمر و دیگر تکنوکراتهای جوان تنگ ساختند.
اینکه کرزی از لحاظ شخصیتی به تیوری توطیه باورمند بود، گفته میشود، دلیل اساسی هراس کرزی از اتمر به روابط اتمر با آمریکا و کشورهای اروپایی بر میگردد. هراس کرزی از این بود که مبادا حنیف اتمر به عنوان بدیل وی مطرح گردد و نامبرده به شکل تدریجی از عرصۀ سیاست خارج گردد.
آقای کرزی نیز با همین شیوه؛ یعنی حمایت بی دریغ امریکاییها، در جلسه بن انتخاب شد. وی همیشه از تکرار سناریوی مشابه در مورد اتمر هراس در دل داشته است.
در سیاست افغانستان این یک رسم عام است که رهبران سیاسی و دولت مردان افغان برای حفظ قدرت سیاسی خود، اشخاص و افراد نیرومند را در کنار خود رشد نمیدهند تا مبادا روزی علیه خودشان کودتا و قیام نمایند. کرزی نیز مانند همتایان پیشین خود این ویژگی را داشت و مصلحت نظام را قربانی ابقای سیاسی خویش می کرد.
با بکار آمدن حکومت جدید، ظاهرا کرزی خلع قدرت شد و آقای اتمر بحیث مشاور شورای امنیت حکومت وحدت ملی ایفای وظیفه میکند، عدۀ از تحلیلگران بر این باورند که سایۀ سنگین کرزی هنوز هم مانع بسیاری از کارها و سیاست های حکومت جدید شده است و شخص مانند اتمر را در کنار رییس جمهوری جدید که مصمم به اصلاحات و ریفورم میإباشد تحمل کرده نمیتواند. چون اتمر با روی کار امدن رییس جمهور غنی بحیث مشاور شورای امنیت رسک بزرگی را قبول کرد و پیمان امنیتی را با ایالات متحده امریکا به امضا رسانید، این شجاعت اتمر باعث خشم مخالفان درونی و بیرونی وی شد، و از همان روز بر علیه وی به توطیه چینی پرداختن.
حالا اشارۀ میکنم به گروهها و شخصیتهای مخالف اتمر
در جامعۀ افغانی و در کل جهان سوم نقش افراد و نخبهگان در تحولات خوب و بد برجسته است، این نخبه گان هستند که میتواند مسیر توسعه و رشد را سرعت بخشد و یا آن را به سکتهگی مواجه سازند، اشرفغنی که گفته میشود بیشتر به جوانان راه میدهد و اتمر نیز در بین مدیران جوان از احترام برخوردار میباشد و تا امروز راز موافقیت او نیز اتکا بر نیروی جوان و کار فهم بوده، از اینرو مخالفان اقای اتمر را به چند گروه تقسیم کرده میتوانم:
نخست، رییس جمهور غنی یادآور بود که بعد از به قدرت رسیدن میخواهد ریاست جمهوری را به یک نهاد تاثیرگذار تبدیل کند. در راستای همین سیاست بود که با آمدن اقای اتمر شورای امنیت طوری که ما فعالیتهای آنرا از طریق رسانهها میشنوئیم، توانسته با ارگان امنیتی جلسات منظیم داشته باشد، پلانها و استراتیژیهای این نهادها را مرور کنند، و کمی و کاستیهای که وجود داشت آنها را برطرف نماید، همآهنگی در بین نیروهای امنیتی طبعیتا به ضرر یک عده آدمهای فرصت طلب تمام میشود، چون آنها در اوضاع آشفته و سردرگم میتوانستند استفادهجویی کنند، که با همآهنگ شدن کارهای امنیتی این گروهها ضرر میکنند. چون در اینصورت باید آنها پاسخگو اعمال و کارهای خود باشند. تصور کنید، شخصیکه در طول سیزده سال گذشته به هیچکس و هیچ نهادِ پاسخگو نبوده است، چگونه میتواند به یکبارگی پاسخگو شود؟
دوم، گروههای فرصت طلبِ هستند که در جریان حکومت کرزی از امکانات و امتیازات خاصِ برخوردار بودند. در این میان پولهای که در خریطههای سیاه از ایران و دیگر کشورها به ارگ سرازیر میشد، نیز سهم خود را داشتند، که با روی کار آمدن حکومت جدید جلوی این پولها گرفته شد، و تلاش بر این است تا ریاست جمهوری به یک نهاد حسابده و کارا تبدیل شود، تا با امکانات و هزینۀ اندک بتواند کارهای خویش را به پیش ببرد، کسانیکه در این پولهای به باد آورده سهم خود را داشتند، سهم ایشان سر به نیست شد. برای ایکه این افراد بتواند دوباره از حاتمبخشیهای ارگ مستفید شوند و سد بزرگ که همانا اتمر شمرده میشود را از راه بردارند به تبلیغات گسترده و زهراگین رو آروده اند.
سوم، در زمان حکومت کرزی قدرت از طریق کانالهای قومی توزیع میشد، و در رأس هر کانال قومی یک تیکهدار قومی قرارداشت، اکثر این تیکهداران قومی در گرد وبر خود افراد فاشیست و قومگرای را جا داده بودند، این گروههای فاشیست و قومگرای متعلق به تمام اقوام افغانستان بودند، که با ایجاد تنشهای قومی میخواستند موج نفرت را علیه اقوام دیگر ایجاد کند و بعدا با احساسات مردم بازی کرده سوار این موج شوند و بالاخره به این شرط که این موج را خاموش میسازند از حکومت پول میگرفتند. این افراد بعد از بدست آوردن پول تا زمانی خاموش میشدند. حالا که آن راهها بر روی شان بسته شده است، از طریق فیسبوک، مطبوعات چاپی و تلویزونها در مقابل حکومت مخصوصا به ضد اتمر زهر پراگنی میکنند.
علت چهارم بسیار آشکار است، و آن اینکه کشورهای همسایه ایران و پاکستان همیشه در تلاش هستند تا در نظام و حکومت افرادی نفوذی خود را داشته باشند، چون آنها نمیخواهند که در افغانستان نهاد سازی صورت گیرد و حکومت به پای خود ایستاده شود، همیشه در تلاش این هستند که چگونه میتوانند، در داخل حکومت از ستونهای پنجم خود استفاده کرده، در بین نخبهگان سیاسی شکافها را هر چه بیشر سازد، و در این میان آنها به اهداف که میخواهند افغانستان هیچ گاه صاحب موقف و موضع گیری های مستقل نشود.
Hello,
That is right that mr. Atmer is an active;professionel, experienced & a best director and manager that showed his practical CV in last years & nowadays.
But , someone may thinks that mr.Ghani should omit the abusers of previous govt. including mr. Carzai etc… from activity and propagandas as well as the in-terim governers!, medias …
محترم خليل ايمان صاحب واقعا همين طور است که شما تحليل بجا ومعقول کرديد وطن پرستان وانسانها ی دلسوز به وطن بايد متوجه يي چنين عملکردهای دشمنان که عليه ساختار سالم جامعه وکادرهای وطن پرست قرار ميګرد درنطفه خنثا ونابود سازد.
Dear writer
Haneef Atmatmar is the crown of honor and respect for Afghan nation.He is a well respected personality. I and my college strongly support him hence he need supporting compain at all times.without him the national unity government will collapse certainly.
Regards
Habib Rahmat
I strongly supportMr.Atmar
He is my ideal leader a good politician and top manager. He is able to save Afghanistan from the present unstable situation
Regards
Habib Rahmat
تحلیل خوب و بجا من با شما موافق هستم اتمر صاحب مرد اهنین است واونشالله ز همه دسیسه ها سر بلند وسرخ رو بیرون می شود ما با شم هستیم
Mr. Atmar is more than whatever visible. Spelling silence against his political opponents in current context does not depicts his weakness, but prove his self-efficacy and strong personality. His success is definite if he fly with both wings self and Zakhilwal.
Besmil