استاد محمد ظریف امین یار

رییس جمهور داکتر غنی به نماینده گی دومین کشور فاسد عازم لندن میشود و میخواهد در کانفرانس مبارزه علیه فساد اداری اشتراک و سخنرانی کند. این درحالی است که دو موضوع مهم در لندن بوقوع افتاده است. موضوع اول اظهارات تمسخر آمیز آقای کامرون صدراعظم برتانیا در باره افغانستان است و موضوع دوم سقوط افغانیت یک عده برادران هزاره مقیم در لندن میباشد. در ارتباط به موضوع اول باید گفت ، اینکه حکومت افغانستان مقام دومین کشور فاسد را در جهان از آن خود کرده، قطعاً دست آوردن مطلق افغانها نیست بلکه در این شرم بزرگ آمریکا و برتانیا مستقیماً شریک اند. چرا که طرح کانفرانس بن و حکومت دموکراتیک افغانستان بعد از سقوط رژیم طالبان کاملاً محصول ذهنیت امریکا و برتانیا بود. نه تنها که طرح حکومت افغانستان محصول دستگاه سیاسی آمریکا و برتانیا بود بلکه امور حکومتداری ۱۵ سال تا اکنون نیز تحت نظارت این دو کشور قرار دارد. اما اینکه اکنون بعد از ۱۵ سال جنگ با طالبان و القاعده و دیگرمخالفین سیاسی ، به مصرف رسیدن بیلیونها دالر، متحمل شدن تلفات گسترده افراد ملکی و نظامی و فعالیتهای طاقت فرصای نهاد های خارجی و داخلی در کشور؛ آمریکا و برتانیا از یکطرف اهداف بنیادی حضور شان را در افغانستان بدست نیاوردند ، از جانب دیگر قادر به تشکیل یک حکومت مردم سالار، شفاف، مقتدر و خودکفا برای افغانستان نشدند؛ در ذات خود بازتابد دهنده ناکامی و ناکارآمدی دیدگاه سیاسی و سیاستهای نامعقول این دو کشور در افغانستان است.

یک ریشه اطلاعات و یک مقدار گزارزش ها و مدارک مؤثق کافی موجود در حکومت و بیرون از حکومت حکایت میکند که آمریکا و برتانیا عمداً در مبارزه به فساد اداری در افغانستان کم کاری کرده و نه خواسته اند تا مفسدین در افغانستان محاکمه شوند. حتی بعضی گزارش ها حاکی از تمویل مالی قوماندان ، جنگسالاران و مافیای اقتصادی و سیاسی توسط حکومت ایالات متحده آمریکا و برتانیا نیز است.من متیقن هستم اگر آمریکا و برتانیا واقعاً اراده و تعهد برای ساختن افغانستان می داشتند، امروزه ما شاهد این چنین انکشافات شرم آور در امور حکومتداری نمی بودیم. پس افتخارات حکومت دموکراتیک و هم شرم ساری های آن مربوط به هردو طرف یعنی افغانستان و آمریکا و برتانیا میشود.

موضوع دوم سقوط افغانیت یک عده برادران هزاره در لندن است. مبارزه مدنی و مسالمت آمیز حق هر شهروند افغانستان است اما توهین به رییس جمهور کشور آن هم در یک کشور خارجی غیر قابل تحمل و مطلقاً پذیرفتنی نیست. اولاً که داکتر غنی مقایسه با تمام دولتمردان و سیاسیون دوره کرزی شخصیت شفاف تر است، ثانین مبارزه برادران هزاره با رییس جمهور خودشان در کشور خودشان است. شکایت کردن های بیهوده به خارجیان نه تنها که نتیجه مثبت نخواهد داشت بلکه خلاف ارزشهای اخلاقی و مردمی سالاری نیز است .همچنان این نوع فعالیت های نامعقول پیام ناگوار برای کشورهای خارجی دارد و سقوط اصل افغانیت را نیز نمایان میکند. در اصول افغانی ما مشکلات خود را خودمان در داخل کشور حل می کنیم. چند روز قبل شکایت سرور دانش به سفیر آمریکا در باره پروژه انتقال لین برق ۵۰۰ کیلو ولت از سالنگ به کابل و امروز نوشتن شعار های نامناسب برای خوش آمدید گفتن به رییس جمهور افغانستان در لندن هردو سقوط افغانیت را در بین سیاسیون و تبار هزاره نشان میدهد.

ملی گرا بودن از خود خاصیت دارد و قطعاً به شعر و شعار نمی شود! قومی که خود را ملی می گوید باید ویژه گیهای ملی گرا بودن را در رفتار های خود و در مبارزات خود بازتاب دهند. اولویت اصالت و اصل قربانی برای وحدت، همبستگی و توسعه کشور را باید فرا بگیرند. باید بدانند که از همه چیز مهمتر و مقدم تر افغانستان و منافع افغانستان است و هیچگاه در برابر منافع کشور معامله نکنند یا هم قرار نگیرند. شعار های غیر افغانی مثلاً «پول مالیات برتانیا نباید به افغانستان فاسد مساعدت شود» یا هم شعار های «پول مالیات به غنی فاسد دیگر منع گردد» نشان میدهد که هزاره ها اصلاً منافع کشور را تا هنوز تعریف نتوانسته اند یا هم برای اهداف ضد افغانی فعالیت می نمایند. کسی نیست بپرسد برادر اولاً که شما انگلیس نیستیند و دوم اگر پول مالیات برتانیا به افغانستان مساعدت شود ، به شما چه زیانی می رسد؟ دیگر اینکه اگر افغانستان دوم کشور فاسد در جهان است این برای شما نیز شرم آوراست چون شما نیز افغان هستید. پس بعوض آنکه هم خود را و هم ملت را بی آبرو کنید بیایید در کشور خود تان و در اینجا برای اصلاح نظام و نجات افغانستان مبارزه کنید.

به نظر من بزرگترین ارزش برای یک کشور میهن دوستی و وحدت است. من میهن دوستی را برای افغانها ارزشی بزرگتر از دیگر عقاید و گرایشها میدانم و معتقدم یگانه راه نجات کشور در وطن دوستی و وحدت است. به هر صورت سخن زیاد و فرصت کم است، میخواهم سخن فرجامین را این چنین بنوسیم. «تا زمانیکه روحیه وطن دوستی و افغانستان گرایی در بین اتباع کشور بوجود نیاید و تمام مردم افغانستان نپذیرند که افغانستان کشور مشترک ما است و اندیشه میهن دوستی می تواند وحدت ، همبستگی و ترقی را بوجود بیاورد ، دست یابی به سعادت و کامیابی در افغانستان امکان پذیر نخواهد بود».

استاد امین یار

کابل
12 می 2016

2 thoughts on “سقوط افغانیت در لندن !/ نگارنده: استاد ظریف امین یار”
  1. استاد ګرامى!
    ايا بجز از يكعده محدود افغانها در خارج شما بين انها روحيه وطندوستى و ملى ګرايى را ديده ايد؟ ايا بخاطر پذيرفتن كيس پنادهنده ګى شان از كدام حركت ضد كشور، تاريخ ومنافع ملى شان دريغ ميكند؟
    حقيقت تلخ است ؟
    شريفاً نه اګر بګويم نه اينها و نه هم عده ديګر را يا افغان و يا وطندوست بسازين؟

  2. افغانستان د فسادهیواد نه، خود ښاغلئ پانامه پپیرکامِرون اوامریکې له خوا جوړ شوئ له مافیاووډک حکومت د فسادحکومت دی وائي(غل ـ غل پیژني)۰
    بل په افغانستان کې ډیرپردیپاله په تیره بیا دایران کړۍ په غوږ مرییان دي چې زمونږ له بېوزلو خلکو غلا کوي او دغه غلا شوې پانګه دخپلو باداران په کڅوړو کې پټوي، د دې فساد جړلې په بهر کې دي نه په افغانستان کې۰
    افغانستان زمونږ( خـــــوږ کــــور) دئ، په هر حالت ئې د ذره، ذره خاورې درناوئ پکاردئ۰
    مړه او سر کوزي دې وي زمونږ د ستړي کنډواله شوي هیواد افغانستان اوجګړې ځپلي افغان ولس دښمن۰

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *