مصطفی عمرزی

كافي ست رويداد ناهنجاری از يك آدرس مشخص و منفرد پشتوني رونما شود، آنگاه خواهيد ديد تراوشات مغز هاي ميراث مداحان درباري كه كارنامه ي فرهنگي آنان، اجازه نداده است اين سلسله، سري در امور خير نيز داشته باشند، براي چند سال آينده، حتي استراتيژي خواهند ساخت تا ضمن ترويج فرهنگ ابتذال، مقال پشتون ستيزي را گرم نگهدارند و از اين طريق‌، فشار براي كسب امتيازات نامشروع و سر سيري لقمه ي پنج سيري را با جرثقيل خارج، در جلو دهانشان نگهدارند كه اگر خورده هم نتوانستند، تا زمان تعفن و گنديده گي، دستانشان براي چپاول بيشتر، درگير دهانشان نباشد.

در اين اشاره كوتاه، هدفم بر جلب توجه وطنداران در اين است كه دقت كنيد دشمنان نادان و بيمار ما از هيچ فرصتي براي تاختن بر ما و كاستن از شان ما كه در نهايت، كاستن از سهم ما خواهد بود، تغافل نمي كنند؛ بنابراين اگر حضور اجتماعي، سياسي و فرهنگی خويشرا بر محوريت جريان هایي كه از داعيه ي قومي ما دفاع ميكنند و در حركت هاي ديموكراتيك، مدني ، رسانه يي و فرهنگي در موضع حقوق بر حق قوم ما ايستاده اند، متمركز نماييم، يكي از فوايد آن، همين خواهد بود كه با تبارز جريان هاي مدني، فرهنگي و خلاصه انساني ما، جلو نابكاري ها و زشت كرداري هاي خواهيم ايستاد و سد ايجاد خواهيم كرد كه دشمنان ما با كار گروهي، ايجاد وحدت فرهنگي- رسانه يي و با استفاده از حمايت هاي بيگانه گان، مترصد فرصت اند تا ولو به اندازه ي نقطه اي نیز بستر بسازند تا شمار ديگر آنان ضمن تاراج، همچنان بهانه داشته باشند که دست ما براي رو نمودن خيانت هاي آنان، كوتاه بماند.

فرصت هاي ايجادي و ناشي از وجود مشكلات، وقتي زمينه ميسازند تا دشمن پشتون، بي مضمون نماند، يك رويداد گذشته نيز مي تواند بهانه اي شود براي پيوند دادن احمد شاه بابا با جريان طالبان و يا آن مخالفان مسلح كه اگر اصل ماجرا را ريشه يابي كنيم، دورتر از حاكميت تنظيمي نميرود؛اما منتقد ما را به هيجان مي آورد كه با فراموش كردن تمامي شاخصه ها و ويژه گي هاي زماني و مكاني كه هيچ قرن و اعصاري را همانندي نمي دهد، براي كوبيدن و در حقيقت توهين ما، گذشته را با حال وصله زند و با اين پاره پوره، از ستر وصله هاي بدتركيب خود و گذشته اش لذت ببرد.

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *