برای توجه فرهنګیان امور زنان –
واقعیت مبرهن است که زن نیم از پیکره جامعه افغانی ماست اما با تاسف که این نیم از وجود ما با درد و الم فراوان در جامعه دست و پنجه نرم میکند. خواست زنها را از کجا و با کی محاسبه کنیم؟
اکنون ما وزارت بنام وزارت امور زنان داریم که از تائسس آن تقریبآ ۱۵ سال میگذرد .
پلان ده ساله آن وزارت محترم که حدود یک سال از تطبیق آن سپری گردیده ولی درد زنان را مداوا نه ساخته است.
وزارت زنان تنها در شهر های بزرگ و مراکز آن سیمینارها، و ورکشاپ ها را جهت آکاهی زنان دایر کرده و متباقی ولایات دور دست و ولسوالی ها و مناطق که برای زن اصلآ حق انسانیت قایل نیستند کاری صورت نه گرفته است.
واضح است که در حالت جنگ همه چیز ویران و خراب میگردد، جنگ است که اثرات ناگوار خود را بالای همه عرصه های زندگی مردم ما گذشته است، اما این به معنی نیست که ما به اصطلاح زیر دست علاشه بنشینیم.
با تاسف فراوان که از مطبوعات کشور هر روز اخبار ناگوار از حالت رقت بار زندگی زنان مشنویم و میبنیم که زنان به انواع و اقسام گوناگون آزار و اذیت میشوند.
وجود جنگ، نبود امنیت، ضعف، قتصادی. عدم اگاهی مردم (زنان و مردان ) از حقوق شان و عدم تطبق قانون یکسان بالای همه اتباع کشور و دسایس دشمنان داخلی و خارجی در کشور زمینه را بر تجاوز حقوق زنان ما مساعد میسازد.
پس در موارد که فوقآ به ان ایشاره شده، اګر بهبود به وجود آید و کار جدی صورت گیرد، زندگی زنان از حالت موجود بیرون به مرور یک زمان کوتاه؛ خواهد آمد.
موارد اصلاحی آنرا بطور فشرده پشنهاد می نمایم.
1= به هر اندازه که در مورد صلح و قطع جنگ کار صورت گیرد به همان اندازه بهبود در روابط خانواده گی بمیان می آید. و ما صلح را باید از بین خود و خانواده های خود آغاز کنیم.
2=امنیت تاثیر مستقیم بالای بر آورده ساختن همه آرامان های مردم ما خاصتآ زنان و کودکان ما دارد.
به هر اندازه که امنیت باشد به همان اندازه میتوانیم به اهداف و تطبیق قوانین جهت بهبود در زندگی مردم ما موفق باشیم که آزار و اذیت زنان ناشی از سال های نا امنی و پریشانی مردان است که با حوادث گوناگون در جامعه رو برو شده اند و وقتی که به خانه بر میگردند معمولاً خشم خود را بالای زنان و کودکان خانواده رفع مینمایند.
3=ضعف اقتصادی خانواده و جامعه ما اثرات عمیق بالای روابط خانواده و جامعه دارد.
هرقدر که وضعیت خانواده ها از نگاه اقتصادی نامطلوب و ضعیف باشد به همان اندازه وضعیت زندگی زنان خراب و با خشونت روبرو میشوند. مردان همه عقده های بیرونی خود را بالای زنان خالی میکند و دست به خشونت و ظلم بالای خانم، دختر و خواهر خود میزنند.
اگر زمینه کار و عواید برای مردان مساعد باشد و به اصطلاح دست شان پر باشد زمینه برای خشم و حق تلفی زنان تا اندازه زیاد مساعد نمیشود.
پس باید فابریکه ها ساخته شود– موسسات تولیدی و حرفوی مانند (قالین بافی ، خامک دوزی و….. و زمینه کار برای نیازمندان به وجود آید که بیکاری خود فساد بوده و بخاطر رهای از آن تجار ملی و ثروتمندان کشور با مردم خود همکاری نمایند تا از یک سو تولیدات از خود در کشور داشته باشیم از جانب هم از بیکاری جلوگیری شده تا باشد که در خانواده ها زنان و مردان در پهلوی همدیگر در صلح و صممیت زندگی نمایند.
وقتی که اعضای یک خانواده مصروف کار باشند چه مرد و چه زن، عواید داشته باشند، به نظر من وقت برای خشونت کمتر باقی میماند.
4= همه موارد نقض حقوق زنان ناشی است از نااگاهی مردم ما (زنان و مردان) از قانون ، حقوق خود شان و مکلفیت هایکه در برابر همدیگر دارند.
اگر مردم ما از قوانین الهی و قرانی آگاه باشند خواهند کوشید تا دست به خشونت و ظلم در برابر زنان نه برند، ضمناً ارگانهای که در مورد، مکلفیت دارند مسایل را سطحی و بسیار سر سری میگیرند.
طوری مثال:مسولیت بزرگ که وزارت محترم حج واقاف، وزارت محترم عدلیه، وزارت محترم معارف، وزارت محترم امور زنان و… دارند نه توانسته اند که در مساجد، تکایا ، سیمینار ها ،ورکشاپ ،مکاتب ،و پوهنتون ها و مدارس کشور در هر ولایت و هر ولسوالی مناطق دو ردست کشور یکسان در رابطه به قوانین خانواده گی از نظر دین مقدس اسلام، و قانون مدنی کشور، حقوق و روابط حسنه که در بین اعضای خانواده ها باید موجود باشد اقدامات لازم نمایند و رفع مسولیت کنند. تا هنگامیکه ارگانهای ذیدخل کارجدی شانرا، پیگر و دلسوزانه اجرا نمایند، در غیر آن حالت که داریم دوام خواهیم داشت.
همچنان تا وقتیکه فرد فرد جامعه برای حل این مسٔله آستین واقعی برنزنند اصلاحات را نه خواهم دید. بطور خلص:
مشکلات که جامعه ما در موارد یاد شده دارد از نا آگاهی ما است. اما ما با فقر علمی و اقتصادی که دارم این مشکلات را متحمل میشویم.
اگر در مورد حقوق زنان از طریق مساجد. تکایا. مدارس تعلمی و مراکز که اکثرآ مردان مئسول آن هستند صحبت شود و دررابطه به جایگاه زن در اسلام و جامعه مجالس دایر گردد؛ و مرد حق زن را بیپزیرد هیچگاه ما با قضایایی قطع گوش و بینی، خود در دادن زنان، سنگ سار کردن، بدار اویختین، و تجاوز جنسی رو به رو نه میشویم .
طوریکه لازم است اصلآ دین مقدس اسلام و ارشادات دینی در رابطه به حقوق زنان منظم و سیستماتیک تشریح نشده باید در نصاب تعلیمی معارف از دید دین اسلام و قانون مدنی کشور حقوق زن و جایگاه وی تعریف، تشریح و درج نصاب تعلیمی مکاتب شود. تا جوانان امروز، مصیبت های فعلی را تکرار نکنند.
بحث مهم دوم دررابطه به عدم تطبیق قانون است که قانون متاسفانه یکسان بالای همه تطبیق نه میشود
انانیکه زور و زوردارند در همه موارد میتواند دست باز داشته باشند ولی بدبختانه قشر بی مصاعت و ضعیف است که هر ظلم و ستم را متحمل میشوند برعکس زورمندان از چنگ قانون ازاد و راحت بوده همه موازین و قوانین را زیر پا و لگد مال میکنند.
در مورد لازم است ارگانهای عدلی و قضای کشور مادر سر تا سر کشور قوانین نافذه کشور را یکسان بالای همه اتباع کشور تطبیق و عملی نمایند. و نه گزارند که زورمندان از چنگ قانون رهایی یابند
از طرف دیګر آنانیکه بالای زنان ظلم میکنند و مرتکب جرم در برابر زنان میشوند باید به چنگ قانون سپرده شوند
بحث اخیر اینکه: دشمنان داخلی و خارجی کشور عزیز ما همیشه در تلاش اند که با دسایس و پروگرامهای زشت خود امنیت و ثبات کشور ما را خرچه دار مینمایند و آنانیکه منافع شان در خطر است چه در داخل و چی در خارچ از کشور برضد منافع مردم ما عمل میکنند که یکی از اعمال شوم شان هم حق تلفی زنان و کودکان است
مین گذاشتن در مکاتب، مساجد، تکایا و هر جایکه دست ناپاک شان برسد صدمه میزنند و افکار مردم ما را خرچه دار میسازنده و هم در مناطق که میتوانند مردان را بر ضد زنان وا دار به اعمال زشت کنند از درس، تعلیم، کار و حق زن ایشان را دور میسازند. در مورد اگر همه ارگانهای ذیدخل اقدامات جدی و جدی تر انجام نه دهد خداینخواسته ما و شما شاهد مظالم بدتر از حالت موجود خواهد بود.
لازم است که ما احساسات وطن پرستی ،مردم دوستی، و در نهایت بشر دوستی را که زن هم بشر است در بین همه اقشار جامعه خود طوری تزریق نمایم که دشمن نه تواند در بین مردم ما رخنه وارد و به آرمان شوم خود برسند.آن گاه قدمی در بهبود زندگی زنان ما خواهد برداشت.
پس باید پروگرامهای عملی، تدریسی، و تشریحی از جانب همه آرگانها ذیدخل در مراکز و محلات خاصتآ در محلات که تا اکنون هیچ کاری صورت نگرفته به زود ترین فرصت آغاز نمیایم. تا ذهنیت مردان روشن نشود و زن را مانند خود حق دار نه پندارند و حق زن را از دهن مرد منحیث، پدر، برادر. شوهر و پسر نشنویم به نظر من همین بی عدالتی ها ادامه خواهد داشت.
به امید جامعه سالم و مرفعه برای همه مردم افغانستان و عاری از خشونت بالای زنان