غلام حضرت نادری
شهید داکتر نجیب الله، رییس جمهور پیشین افغانستان پس از تکیه زدن به کرسی ریاست جمهوری و خروج قشون سرخ شوروی، طرح آشتی ملی را اعلام کرد، با سخنرانیهای گسترده و عام پسند و روشنگرایانه آینده کشور را پیشبینی کرد و طرح رسیدن به افغانستان با ثبات و آرام را برای مردم تشریح کرد.
او در سال 1366 قانون اساسی افغانستان را اصلاح کرد، در آن آزادیهای فراوان به مردم داد، فعالیت و تشکیل احزاب سیاسی را باز گذاشت، خودش در گردهماییها اشتراک کرد و عملا نشان داد که با تفاهم و آشتی میتوان مردم آرام و کشور مرفه داشت.
احترام به دین مقدس اسلام یکی از نکات بارز بود که در قانون اساسی جدید ذکر شد، نکتهیی که بیشتر گروههای مجاهدین و تندرو در افغانستان آنرا بهانه کرده و علیه نظام کابل جنگ و مخالفتها را آغاز کرده بودند. داکتر نجیبالله شعار میداد که ما مسلمان هستیم و کشور اسلامی است، پس افغان – افغان را نمیکشد و مسلمان علیه مسلمان سلاح بر نمیدارد.
او در سخنرانیهای مشهور خود اعلام کرد که همه بهانه مجاهدین خروج شوروی افغانستان بود؛ شوروی برود با دولت کابل به ریاست داکتر نجیب الله مصالحه میکنند؛ پس از خروج شوروی، رییس جمهور شهید افغانستان اعلام کرد که اکنون شوروی نیست و بیایید در کنار هم به سوی انتخابات و نظام مردم سالار حرکت کنیم؛ اما همین گروههای تندرو و مجاهدین بهانههای مختلف دیگر را روی دست گرفته و همه سعی خود را کردند تا نظام به ریاست او را سقوط بدهند.
بیشتر جبهههای مخالف آقای نجیب، برنامه آشتی ملی را نشانهی ضعف قدرت او پس از خروج شوروی دانستند و حملهی سنگینی را بر جلال آباد راه اندازی کردند؛ اما این حمله با قدرت دولت مرکزی شکست فاحش خورد.
پس از این رویداد برخی از گروههای تندرو یقین کردند که نظام سست و ضعیف نیست بلکه رییس جمهور میخواهد مردم را در کنار خود داشته باشد و احزاب به سوی انتخابات گام بردارند؛ اما آشتی ملی او را هرگز برخی چهرههای جنگ جو قبول نکردند و نخواستند درک کنند.
گلبدین حکمتیار که اکنون با حکومت وحدت ملی مصالحه کرده یکی از چهرههایی بود که به بهانههای مختلف آشتی ملی را نپذیرفت. به گفتهی خود داکتر نجیب الله که در یکی از سخنرانیهای خود گفته است: حضور شوروی را سبب قدرت دولت مطرح کرد، شوروی که رفت سردی زمستان را دلیل بقای نظام کابل بیان کرد، حمله ننگرهار هم که شکست خورد نپذیرفت که دولت از موقف قدرت میخواهد آشتی ملی را عملی کند، نه موقف ضعف و ناتوانی.
خودسریهای جنرال دوستم، از سران ارشد حکومت داکتر نجیب الله در شمال از دلایل دیگر ضعیف شدن حکومت داکتر نجیب الله است. احمدشاه مسعود و نپیوستن دیگر اعضای جمعیت وقت نیز عامل برگزار نشدن انتخابات در کشور بود.
اکنون که سالها از آن زمان میگذرد، جنگهای داخلی افغانستان را وایران کرد، داکتر نجیب الله به دار آویخته شد، اعراب، روس، امریکایی، چچن و ایران کشور را به باد فنا دادند، داراییهای باستانی و سرمایههای ملی کشور نابود شدند، تازه برخی از چهرهها پذیرفتند که داکتر نجیب الله برحق بود کاش آشتی ملی را عملی میکردیم.
گلبدین حکمتیار پذیرفته است که حمله بر ننگرهار ناحق بود و سیاستهای داکتر نجیب الله برای آینده کشور درست بوده است. با تصرف شهر کابل توسط طالبان و جنگهای داخلی خونین، تمام دار و ندار مملکت و مردم از بین رفت و اکنون که شانزده سال از نظام جدید میگذرد حکومت نتوانسته بخشی از آن داراییها را بازگرداند.
اگر آشتی ملی عملی میشد، اکنون همچنان پوهنتون کابل میزبان محصلان خارجی برای تحصیل میبود و این یک مثال کوچک از آبادانی و قدرت افغانستان در منطقه میتواند باشد.
آشتی ملی عملی نشد و افغانستان قرنها به جای پیشرفت به عقب رفت.
روزنامه سرخط