افغانستان بعد از اعلان نتایج قسمی و ابتدائی انتخابات، وارد مرحلۀ خیلی جالب مبارزات انحصار قدرت از راه انتخابات، شده است. از همان اول برای همه معلوم بود که داکتر صاحب عبدالله عبدالله و داکتر صاحب اشرف غنی احمدزی، دو چهرۀ هست که در صورت رفتن انتخابات به دور دوم، به رقابت میپردازند. بعد از اعلان نتایج ابتدائی، کارشناسان مسایل انتخاباتی دوباره شروع به نظریه پردازی ها کردند و نظر به دیدگاه های خاص خود پیشبینی های گوناگون را برای مردم در رسانه ها بیان میدارند. از آنجائیکه در افغانستان محققین و کارشناسان بیطرف وجود ندارد، غالباً افراد در رسانه ها ظاهر میشوند که در یکی از تیم های انتخاباتی، آشکار یا پنهان مصروف کمپاین میباشند و در جریان صحبت در تلویزیون ها هم از دیگاه خاص دفاع نموده کوشش مینمایند تا اذهان عامه را به نحوی به جانب خود بکشانند. این چنین رفتار ها باعث میشود تا طرفداران این کاندید ها که در کوچه و بازار و یا هم پتی و پلوان شب و روز در تعقیب نتایج انتخاباتی هستند، برداشت های خیلی یکجانبه و غیر واقعیی را مطابق به مدهوشی سیاسی خود که در جریان انتخابات دامنگیر همگی میباشد، به فکر خود راه داده برای دور دوم انتخابات خود را آماده سازند. این برداشت های یکجانبه و غیر واقعیی باعث میشود تا قضاوت های منفی و غیر منطقی بالای فضای مبارزات انتخاباتی در میان مردم، حکمفرما شود و نتایج انتخابات را کاملاً خلاف انتظار طرفداران یکی از کاندید ها به بار آورد که در این مقاله به اینها میپردازیم.

شایان ذکر است که در این مقاله به افکار و برنامه های تیم داکتر اشرف غنی میپردازیم زیرا قرینه ها نشان میدهند که اشرف غنی و تیمش شروع به برنامه ریزی کمپاین خود برای دور دوم کرده اند اما داکتر عبدالله عبدالله کوشش دارد تا انتخابات در دور اول به پایان رسد زیرا او برندۀ کامل میباشد و به همین لحاظ انتظار نتایج نهائی میباشد.

اشرف غنی در دور اول:

 چنانچه به همه معلوم است، در افغانستان مردم در مورد انتخابات و مسایل سیاسی از بابت غرق بودن در نشۀ قومی و زبانی بطور ناخودآگاهانه تصمیم میگیرند که در بیشترین موارد چنین رفتار های شرطی، باعث پشیمانی و سردرگمی فکری در میان مردم، بعد از انجام کار میشود که طرفداران اشرف غنی که بیشتر پشتون ها هستند، هم در همین کشتی یکجا با دیگران سوار هستند اما با اندک مدهوشی بیشتر زیرا ایشان خود را اکثریت میشمارند.

چون رای بشکل قومی و زبانی تقسیم شده است، کاندیدان تنها با ایجاد ائتلاف های جالب و خطرناک، میتوانند رای اقوام دیگر را هم به خود تخصیص بدهند که نمونۀ خوب آن همین دو کاندید پیشتاز فوق الذکر میباشد، اما همیشه کاندیدان پیشتاز در قدم اول رای مرکزی خود را از قوم ویا زبان خود بدست میاورند و در دست دوم از ائتلاف های گوناگون که کاندیدان پشتون از پشتون ها و کاندیدان تاجیک از تاجیک ها قسمت بزرگ رای خود را بدست آورده بعد با رای ائتلاف ها تکمیلش میکند.

در دو دور گذشته که حامد کرزی سردمدار مبارزات انتخاباتی بود، خیلی بخوبی توانست مثلث پشتون-هزاره-اوزبیک را شکل دهد و خود را برندۀ انتخابات سازد. حامد کرزی سیاستمدار است که در سیزده سال گذشته دارای بهترین تحلیل ها در مبارزات بدست آوردن و حفظ نمودن قدرت، بوده است زیرا او میدانست اگر تکیه به رای یک گروه که الزاماً پشتون ها میبود، کند پس بدون شک که بازندۀ میدان هم میبود زیرا پشتون ها با وجود که خود را اکثریت میگویند، از لحاظ اجتماعی و امنیتی دارای استعداد نیستند که به تنهائی، اکثریت خود را به اثبات برسانند و اگر پشتیبانی هزاره ها و اوزبیک ها را با خود نداشته باشند پس باخت حتمی را روبرو میشوند. و اگر قدرت سیاسی را از دست بدهند پس اکثریت بودن شان در سر تا سر دنیا زیر سوال خواهد قرار گرفت که نتیجۀ قابل دید آن، در نتیجۀ انتخابات فعلی بصورت آشکار نهفته است.

نویسنده ها و کارشناسان غیر مسلکی پشتون در سال های اخیر با داشتن موضعگیری های احساساتی و عاطفی، جامعه پشتو را از لحاظ فکری خیلی مدهوش و نشه ساخته اند. این موضعگیری ها همیش در چارچوب ادبیات قطبگرا در برابر دیگر طرف های سیاسی در کشور صورت گرفته است و همیشه به نحو مخالفت در برابر حضور اقوام دیگر در حکومت، صورت گرفته است و اینکه چنین افکار آهسته آهسته در میان پشتون ها عام شد، اعتبار سیاستمداران سطح اعلی سیاسی ایشان در میان دیگر گروه ها اندک متزلزل شد که به همین دلیل، نامدار ترین کاندید پشتون ها که اشرف غنی هست، نتوانست در جایگاه کرزی قرار بگیرد و قسمت چشمگیر رای هزاره ها و اوزبیک ها را از آن خود نماید. نباید فراموش شود که داکتر زلمی رسول هم قسمت قابل ملاحظۀ آرای پشتون ها را از آن خود نموده است که آنهم ضربه اش به اشرف غنی وارد شده استف اما با آن هم برنده شده نمیتوانست.

در کل نتایج دور از انتظار انتخابات، یکباره حراس سرتاسری را در میان پشتون ها برپا کرد. پشتون ها که زیر تأثیر صحبت های کارشناسان نشنلست خود رفته بودند و ادعای 60 تا 70 فیصد نفوس افغانستان را میکردند، با پیشی گرفتن عبدالله عبدالله از اشرف غنی، سخت دست و پاچه شدند زیرا داشتن ولسمشر پشتون یگانه اصل هست که دلالت بر اکثریت بودن ایشان میکند و نمیگذارد تا افکار گوناگون در نظام سیاسی کشور حکمفرما شود. خوب، از همین رو پشتون ها آغاز به تحلیل و ارزیابی نازل بودن رای اشرف غنی کردند. بعضی ها انگشت انتقاد را بطرف عبدالله عبدالله بلند نموده، بر او اتهام تقلب را وارد میکنند، اما بعضی دیگر متوجه مشکل اساسی پشتون ها شده، انگشت انتقاد را به طرف جامعه لجام گسیختۀ پشتو بلند نموده، کوشش به انسجام و یکجا سازی پشتون میکنند که در این مورد داکتر عبدالواسع قانع در مقالۀ تحت عنوانښتانه، طالبان، حزبیان او سیاست،) به بی اتفاقی پشتون ها اشاره کرده چنین مینگارد: “ پښتنو ته د پخوا نه په هیواد کې د یو شمیر نورو قومونو لخوا د “غول” کلمه کارول کیده. هغه وخت به ما فکر کاوه چې ددې کلمې کارول د توهین په مقصد استعمالیږي، خو اوس فکرکوم چې دا کلمه د واقعیت له مخې کارول کیږي” (1) و بعد از این مقدمه، به تشریح جامعه پاشیدۀ پشتون ها میپردازد که خیلی دقیق میباشد.

آنعده پشتون های که مخالف روند انتخابات نیستند و طرفدار اشرف غنی و یا هم زلمی رسول بودند، با مدهوشی اکثریت بودن و تداوم تاریخی حاکمیت بیشتر از دونیم قرن پشتون ها، چنان فکر میکردند که “اگر رای دهند یا ندهند، ولمسمشر همیشه از اکثریت تعین میشود” و چندان سهم فعال در انتخابات از خود نشان ندادند مخصوصاً در مقایسه با اقوام غیر پشتون افغانستان.

اشتراک ننمودن پشتون ها در انتخابات دو مشکل تخنیکی دیگر هم دارد که یکی آن چالش های امنیتی در مناطق پشتوننشین میباشد که حتا باعث شد بیش از هزار مرکز انتخاباتی در روز انتخابات باز نشود … و دوم آن اجازه ندادن قشر اناث به اشتراک در انتخابات میباشد.

در مورد اثبات کم اشتراک کردن پشتون ها یک فرد پشتون در ذیل خبر که تحت عنوان “د انتخاباتو یو شمیر نورې پایلې اعلان شوې- بیا هم عبدالله عبدالله مخکې دی، صفحۀ فیسبوکی ویبسایت تاند، یک کامنت گذاشته بود که نمونۀ خوب در رابطه بوده میتواند: متن نوشته شده چنین میباشد “که انتخابات دوم دوری ته لاړ شی زما کورنۍ نه فقد ما رایی ورکړی وه د دوم ځل لپاره د کورنۍ ټول غړی چی تعداد اته کسه ټول به رایی ورکړی“(2).

تمام قرینه ها نشان میدهند که “پشتون ها جنگ را مزاق میپندارند الی وارد شدن ضربۀ محکم به سرشان، بعد پی میبرند که در میدان جنگ واقعیی قرار دارند اما آنوقت کار تمام میباشد”، چنانچه بعد از اعلان نتایج انتخابات، پی بردند که اشرف غنی کاندید بینهایت عالی پشتون ها، از اثر مشکلات داخلی فوق الذکر ایشان رای قابل ملاحظه را بدست نیاورده است و از همه مهم اینکه داکتر عبدالله عبدالله که بقایای ائتلاف شمال هست، برندۀ میدان میشود.

جا دارد علایم باخت و برد اشرف غنی را در دور آینده هم مورد مطالعه قرار دهیم تا به همه روشنتر گردد.

اشرف غنی در دور دوم:

بستار ها و ساختار های باخت اشرف غنی را در دور دوم از سه جناح باید مورد مطالعه قرار داد: اول اینکه پشتون ها در کل از لحاظ اجتماعی و سایسی، به دو دستۀ خیلی ناهمگون تقسیم شده اند که یکی آن همان افراطی های جنگجو، دهشت افگن و وحشت افگن و طرفداران ایشان میباشد و در سر هوای آزادی بدون قید و شرط انسانی را میپرورانند. ایشان پیرو چنان دیدگاه هستند که کرزی، عبدالله و غنی همه بطور یکسان واجب القتل میباشند و هیچ تفاوت ندارد کی، براریکۀ قدرت کابل تکیه میزند زیرا ایشان میگویند “آمریکائی ها و کرزی که بالای ما حکومت نتوانست پس داکتر عبدالله عبدالله به هیچ وجه بالای ما حکومت نمیتواند”.

دوم آنعده پشتون های که طرفدار دولت و یا هم امروز طرفدار اشرف غنی هستند، اما دوچار مشکل فکری و امنیتی هستند، نمیتوانند به پای صندوق های رای رفته شرنوشت خود و کشور خود را تعین کنند. مشکل امنیتی ایشان همان گروه های حراس افگن پشتون است که فضای زندگی تمام پشتون ها را در افغانستان به فلاکت و در به دری برابر کرده اند و مشکل فکری آن باشد که پشتون ها فکر میکنند ایشان اکثریت هستند و اگر رای بدهند یا نه، کاندید مورد علاقۀ شان کامیاب میشود که چنان نیست زیرا کمیت که کیفیت مطابق به عصر و زمان خود را به نمایش قرار ندهد، جز کتلۀ بزرگ و بیجان چیزی دیگر پنداشته نمیشود، مخصوصاٌ در حال حاضر که رای کمکی که از هزاره ها و اوزبیک ها برای کاندید پشتون میرسید، عملاً به دو بخش تقسیم شده است و مسؤلیت عمومی در این انتخابات در گردن خود ایشان افتاده است.

 جناح سوم ساختار های باخت اشرف غنی، مربوط به طبقۀ منورین و کمپاینر های که در دور دوم برای اشرف غنی کمپاین میکنند، میباشد. این تیم بعد از اعلان نتایج ابتدائی شروع به رقم زدن افکار طرفداران خود کرده است و برای پنهان نمودن ضعف ها و مشکلات که در بالا به آن بحث نمودیم، چنان مینمایند که اگر تقلب صورت نمیگرفت پس اشرف غنی در دور اول برنده میشد که این کار خیلی به ضرر ایشان تمام میشود و معنی آن، همان ناکامی اشرف غنی در دوم انتخابات میباشد.

چرا؟!

جواب این چرا خیلی کوچک است و همین چرا است که بحث یکجانبۀ ما را به مقایسوی تبدیل میکند و احتمال باخت اشرف غنی را به یقین تبدیل میکند.

حال که مقایسۀ اشرف غنی با داکتر عبدالله مطرح میشود پس کوتاه باید گفت، این دو کاندید نظر به دلایل فوق، قابل مقایسه نیستند زیرا عبدالله عبدالله با مشکلات که اشرف غنی روبرو هست، مواجه نیست. طرفداران عبدالله عبدالله با دل و جان و شور و هیجان، بدون کدام تحدید امنیتی و مشکل فرهنگی، زن و مرد و پیر و جوان در روز انتخابات به پای صندوق های رای رفته، رای خود را میدهند و اگر بحث اکثریت و اقلیت را مطرح کنیم پس باید گفت که “سیاهی لشکر نیاید بکار، دوصد مرد جنگی به از صد هزار”، یعنی اگر از لحاظ کمیت کم باشند پس از لحاظ کیفیت برتری چشمگیر را دارا میباشند زیرا همه به یک رهبر لبیک گفته اند و ده کاندید را از یک گروه معرفی نکرده اند که همین برتری های تخنیکی باعث میشود تا عبدالله عبدالله در دور دوم انتخابات برندۀ قطعیی اعلان شود و اشرف به باخت دوباره روبرو شود.

اما به یک صورت!

اما به یک صورت علاقه مندان اشرف غنی، میتوانند کادید مورد نظر خود را از باخت قطعی به کامیابی احتمالی نزدیک سازند! چنان باشد که اگر اجتماع پشتونها و منورین سیاسی طرفدار اشرف غنی، به تمام موارد یاد شده توجه دقیق و جدی نمایند و آنچه حقیقت است به سمع مردم خود برسانند و به انسجام و انتظام مردم برای اشتراک همگانی در انتخابات به پا خیزند و از همه مهمتر اینکه کوشش نمایند تا حرکت های مردمی را جهت حمایت از انتخابات در آن مناطق که در دور اول مسدود مانده بود، به راه بیاندازند پس میشود که اندک دیگرگونتر از امروز قضاوت نمایم وگر نه اشرف غنی هیچ چانس برای برنده شدن در دور دوم را ندارد و پشتون ها بعد از دونیم قرن حاکمیت شاهی و یک دهه حاکمیت قانونی برای اولین بار قدرت را بشکل مسالمتآمیز به تیم و دیدگاه غیر پشتون تسلیم مینمایند که این کار در نظام های مردمسالار یک اصل پذیرفته شده و قابل قبول است، اما سؤال مهم و قابل توجه آنست که در دولت آینده پشتون ها با ادعای اکثریت چطور میتوانند در موقف اقلیت سیاسی باقی بمانند که جواب آنرا بعد از آغاز کار دولت جدید بصورت عملی خواهیم دید.

نویسنده: محمد علی “سمیع”

مسؤل بورد افغانستان در مرکز تحقیقاتی سیاست امنیتی و دفاعی، کشور هنگری شهر بوداپست:

http://www.bhkk.hu/index.php?lang=hu

پاورقی:

 1.  داکترعبدالواسع قانع [22/04/2014]: پښتانه، طالبان، حزبیان او سیاست، تاند،

http://www.archive.www.archive.taand.com/archives/23815

2. موضوع فوق که بدون وارد کردن تغیر به اینجا نقل شد، را در لینک ذیل میتوان یافت:

https://www.facebook.com/taandpashto/posts/552116374906006

—————————————-

د لیکوالو نظر د تاند د دریځ ښکارندويي نه کوي.

17 thoughts on “اشرف غنی برنده نمیشود اما به یک صورت! – محمد علی سمیع”
  1. پښتنو په خلا صو غوږو یی واوری او ځان اما ده کړی که یی نکړی تد ریجی مرګ درته را روان ده

  2. جناب سمیع صاحب بسیار یک تحلیل خوب کردی ومن ۱۰۰ در۱۰۰ بااین تحلیل موافق هستم

  3. کاملا اشتباه کردي اکر راي ۷ کانديد پشتون ها را حساب کنيد ۳.۸ ميلون ميشود و از عبدلا همراه با راي تقلبيش به ۳ ميلون ميشود. با وجوديکه پشتون ها مشکلات زياد دارد. شاهد نتيجه دور دوم خواهد بوديم.

  4. سلامونه
    واقعت چه حقيقت مو ليكلي دي او حق ويل ترخه وي.

    د ناداني جهالت خودخواهي د نه يوالي حاصل همدا دي چه شوراي نظار به پكلونو په د بدخت او بي اتفاق قوم چه پشتانه سي حكومت او باداري به پري كو.

    دا يو شه دندان شكن درس دي پشتون ته چه اوس به معلم عطا مجيب الرحمن رحيمي د عبدالله وياند او نور ستميان جمع شوراي نطاريان د قانون او ديمكراسي له مخي به خپلي حكومت داري ته دوام وركوي او پشتانه به ورته سپري سروگي گوري او يو بل ته به تهني وركوي چه ته خلقي يي ته حزبي يي ته طالب يي ته مسلمان نه يي ته سيكولار يي او داسي نوري اوتي بوتي او مزي عيشونه قدرت به شوراي نطاريان كوي،
    جناب حكمتيار او طالبنو ته داوايم چه تاسي گوري چه جهاد پري ندي چه د مبارك دين اسلام په خطر كي ده او كه تاسي نياست نو د دنيا مسلمان به اوبه ويسي او يا به عيسوي او يهودي سي،
    د قندهار تيكدارانو ته دا وايم چه تاسي اوس په درختانو كي سيبان گوري . او عادي پشتونو ته داوايم چه همداسي د فيل په غوژ كي ويده وسي چه راويش نسي.

    هيله ده چه د گران تاند چلونكي زما دا كومنت خپور كي زكه نور د حالت پوزي ته راوستي يم د خپلو پشتنو دبي اتفاقي

    بيا هم په هيله د يوالي او سمسور افغانستان

  5. I 100000 % agree Pashtoons need to unit or they will be soon gone , Abdul wants to divide Afghanistan change it to Khar asan. Pashtoon will become a slave minority.

  6. محمدعلي سمیع دهندسي مقایسي لرویه داثابته کړه چه عبدلله ګټونکی او اشرف غني بایلونکي دی داډول نتیجه ګیری اکثرآ غلطي راوتلي وي ځکه دتحلیلونکي شخصي نظر وي اوله حقایقوسره سر نه خوري . لمړی داچه لیکوال کوښښ کړی دی داثابته کي چه عبدالله دټولوتاجکو اوفارسي ګویو خلګو نماینده دی اویا اشرف غني دټولوپښتنو نمایندګي کوي باالکل غیرواقعي نتیجه اخیستنه ده . اوسني انتخابات دافغانانو دشعوردبیداری اولوړوالي اندازه ښیې چه دنورو وختونو په پرتله دقومونو، سمت اوژبي مسئله ورته حل سوي اودافغانستان ترقۍ سولي اوامنیت په خاطر رایه صندوقونو ته لویدلي ده نورنوداپښتون اوداتاجک اوهزاره خلګ نسي غولولاي ځکه داسیاست اوداتجارت ډیرکلونه تجربه سوه خلګوبیله ناخوالو بلڅه حاصل نکړه نوځکه دداسي محاسبواوتحلیلو پروا به هم ونه کي اوهغه به وښیی چه دداسي کسانو په ګمانو کي نه وي . مننه

  7. مونږ پښتانه که د خپلې بې بروايې له امله مو د خاورو کنډولی د لاسه ولوېد او دړې وړې شو ، نو وايو چې واې واې دا کنډولی خو مات شو داچې د چا د لاسه ولوېد او ولې دا سې کاواکه او بې وسې لاس وو چې دومره زور په کې نه وو چې کنډولی په لاس کې کلک ونيسي کنډولی ملامتوي او نه خپل ځان خپله په خپله ژبه نه ليکل او لوستل کولاې شو د بل نه خپه يو چې ولې زموږ په ژبه نه ګړيږي. په لوي لاس تعليمي موسساتو ته اور اچوي ، اولادونه بې تعليمه پاتې وي، خپه د نورو وي چې هغوې ټول باسواد او د لوړو زده کړو خاوندان دي. ښځې تعليم ته نه پرېږدي ، حو کله چې يې په کور ښځينه څوک ناروِغه شي نارينه ډاکټر ټه يې نه ښکاره کوي ، چې هغه خو نامحرم دی، د یوې عادي ناروغۍ نه مړه کيږي. نتيجه داده چې موږ پښتانه تور مغزي يو . خداې انسان اشرف المخلوقات پيدا کړی دی خو د پښتنو په هکله دا لوي سوال دی چې موږ د لوي د ژونديو موجوداتو څخه کوم يو يو. موږ د ډيرو پسې ارمان کوو، په ژوندانه يې په قدر پوه نه شوو، اشرف غني به هم مات زړه او ناهيلی ددې دنيا لاړ شي خو دا پښتون به هغه چې لايق ويلي دي دوو مېږو ته ناست دی او شپني کا در په در په خپل کور کې پردی لوڅ، لغړاو وږی به وي . خو د دنيا او د ځانه به ناخبره وي.

  8. برادرم محمد علي سميع.
    ما تحليل شما رأ نه رد ونه تأييد منكم.به خاطري كه ؟
    ١. – شما إز تخلف وجعل كاري يك كانديد در مقابل كانديد ديكر هيج ياداوري نكردي كه به جه مهارت وبشتيباني كدام أشخاص ،وكدامأركان هاي دولتي به جه مهارت صورت كرفته
    ٢- شما ياداوري جه كه حتي أشاره به حمايه كيري &واليصاحبان وقوماندان امنيه قندهار وهم سال انها تخلف وتخلف كاري انهارافراموش كرده أيد
    ٤ – واضح نشده كه كدام كانديد جعل كاري وتخلف ورزيده٥
    ٥ – بايد واضح شود ،كه رهبر جميعت ،إسلامي صلاح الدين رباني ،عطاء محمد نور ، وياند نه بلكه وياند ها اخطار هاي كوناكون رأ به كه ويا كدام أشخاص صادر مي نمايد وبجه ترساني مي كند.
    ٦ -هر كانديد كه بواسطه جعل وجعل كاري خودرا به مقام رياست جمهوري مى رساند أين خيانت بزرك وجفا همراي مردم أفغانستان است .
    ٧ – هر فرد أفغان كه كانديد جعلكار رأ حما يه وهمراهي مي كند خائبين ملي هستند.ولو خودم هم باشم.
    بشتو كي يو متل دي واءي
    جه به نره ءي كتي نوشي جان دي شه.
    به اخر كي خبل شريف ملت ته بيغام لرم جه خبله رأيه هغه جاته وركري جه دملت غم خور وي به دري كي يو متل دي جه واءي ؟
    أز مو ده رأ ازمودن كار خطا است . وسلام
    خداي وكري جه زما ورور محمد علي سميع خما به تبصره خفه شوي نه وي دده تحليل زما به ذهن بد تحليل نه دي.

  9. Salam,
    Ba fikr-e nacheez man, ba birader Sami` ienqadr megoyam ke, Pashtunha(Afghan hai vaqii) der padshahy ve inqilabha va khosusen der 10 sal-e akheer hich waqt bala-e diger milliyet ha zulm;taasob nakarda and, beraks az zaban gerefta ta hama imtyazat-e dawlaty, molky v.ghyra ra biraderwaar balay hama, hata izafatar, taqsim karda aand va khod-e shan lackha shahid dadend;.magar devra-e bachae saqo va devr-e Rabani va shorai-e nazar ra ba khater byavareed!!,hatta devlatt-e mevjoda ra !!!

    Aw da che pashtana bae-ittifaqh die,da kho d` marhuum Khan A.Ghafar Khan zrra ham chaolai wo aw d` Khoshhal khan ham,; zma pa fikr os masnooie jangona, masnoie ddalbandy aw pa zar aw zor na-aramiy paida kawl d cha la lasa die? che tar darghalio pory da shora-e nazar ( d gen. sahb jalalzi pa tayiid) aw khareji aw dakhely mofcidieno pory warasedil!!
    Oos ham ka d` shikayato komisyun shafaf aw aadil tafkiek aw qazawat wakrry, dr. saheb Ashraf ghani gattonky dy. aw pa doham devr ki ba ham INSHAAllah ashraf-ul makhluqat wi!! Wassalam.

  10. It may be a good warning listen for those who never accept their mistake, But I do not agree with almost 80% of these analysis because the writer is trying to say that in reality Pashtoons are not the majority which by it self is byess analysis.
    second Double Aodula is always claiming that he is pashtoon from Kandahar because his dafather was from kandahar and his mother was from Panjgir, in his candidacy form he has put his ethnic affiliation as Pashtoon and not as Tajik.
    Thirdly there was no other candidate from any other ethnicity except Pashtoon, so if we accept as aodula claims that by origin he is one of pashtoons then his vote 44.9% plus Ghanis 31.5% plus zelmis 11.5% and the rest all together pashtoon are the overall majority if someone like it or not the reality can not be change by such byess analysis.
    That is for Tajiks and other minorities to reconsider their position because once more they have been fooled by the Ghool Afghans.

  11. ښه لیکنه اوشننه ده
    بې اتفاقه پښتنولږڅه غیرت وکړئ اوددې تریخ واقعیت اوحقیقت څخه که شعوردرکښې وي دعبرت درس واخلئ.ـ

  12. هر هغه پشتون به ډیر بیغرته وې چې په دومه دوره کې ډاکټر اشرف غنې ته رایه ورنه کړې
    آفتاب عالم پوپلزۍ

  13. ګرانو هيوادوالو, اسلامو عليكم هيسكله مو مورال مه ضعيفوى ځكه د ده شخص له نوم څخه يعنى محمد على خان څخه معلوميزى څه دا هم ده سقاو زوى ده او د ده له تبصيره څخه معلومه شوه څه له اول نه تر اخير پورى پشتاني يي توهين او تحقير كري دي او دا كثيف كه منطق ولري ده ټولو پشتنو رايي جمع كري نزدي ٦٠ فيصد رايو ته جك كيزي بى غير ده له هغو پشتانو څخه څه عبدالله ته رايي وركري دي هيله ده څه داسي كثيفو اشخاصو له تبصيرو څخه بى موراله نه شي ، او بل دا يو شديد انتقاد په خبله ده تاند سايت باندى څه ده هر مرده ګاو تبصيره ولى نشر كوي ، ځكه د ښمن ته وخت وركول خبل مليت سره ظلم ده ، هيله لرم څه ده تاند سايت چلونكى په اينده كي داسي بى مفهمي ، بى مورد او تحقير كونكي تبصيري نشر نه كري ، او كه تاند سايت بيا داسي تبصيره نشره كره معنا دا ده څه رشوت يي اخستى ده او بيكانو ته كار كوي ، په درنشت

  14. دښاغلی محمد علی سمیع لیکنه ډیره په زړه پوری او په واقیعتونه ولاړه ده. دا په حقیقت کی پښتنو ته یو ډول توصیه کول او لارښوونه ده چی که تاسی یوازی په دی ځان مه خوشحالوی چی پښتانه اکثریت دی او که مونږه خپله رایه استعمال کړو او یانه، اشرف غنی به یی ګټی، یوازی اکثریت بودن شرط ندی، بلکه د اکثریت لپاره لازم کیفیت هم ضروری دی تر څو اکثریت خپل ځان اکثریت ثابت کړی. لکه چی لیکی: “کمیت که کیفیت مطابق به عصر و زمان خود را به نمایش قرار ندهد، جز کتلۀ بزرگ و بیجان چیزی دیگر پنداشته نمیشود”. ټول دوستان یی لوستلی او په هغه باندی عمل کولو ته رابولم.

  15. برای جامع ساختن تحلیل تان جناب سمیع اګرارای تقلبی را ازارای عبدالله عبدالله که حدود ۴۵۰۰۰۰ آن ازطرف کمیسونها شناخته شده ودرحدود۷صدهزار آن ده جان کمیسون خورده اشاره میکردید بهتر خواهد میبود در بقیه تحلیل تان با شما موافقم.

  16. ګرانو هیوادوالو ته مخصوصاْ د تاند مینوالو ته سلامونه او نیکې هیلې
    ستاسو د موافق او مخالف نظریاتو ته یو نړی مڼنه چې خپل ګران وخت په مصرفیدو سره زما مقالې په باره کښی میکلی یاست او مخصوصاْ مخالف او با ادب نظریات هم جالبه ده ځکه بحث با ارزښه کوی
    او هغه ورونونه همچنان مڼنه چې ښکنځلی را ته لیکلي دي خو صرف وایم چې
    (په پښتو کښی پوجوالې نسته )
    نږ مونږ پښتانه د پښتو اساسی اصولو ته باید پام ولرو مخصوصاْ کله چې شیان لیکو ځکه زمونږ پښتو د سوال لاتدی راځی او دا مونږ او تاسو ته ښه نه ده
    ستاسو په درناوي
    محمد علی سمیع
    لیکوال

ځواب ورکول Khan Aqa Aseel ته ځواب لرې کړه

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *