داکتر عبدالله خوب میدانست که انتخابات را باخته است و اگر ده بار هم تمام آرا تفتیش شوند، باز هم بازنده است. میزان تقلبی که به نفع تیم «اصلاحات و همگرایی» شده بود، برایش روشن بود و درک میکرد که بازشماری و تفتیش آرا تغییر چندانی در نتایج انتخابات نخواهد آورد. به همین دلایل از کارشکنی و قطع رابطه با کمیسیون های انتخاباتی کارش را شروع کرد و تا سرحد تهدید مردم به ایجاد حکومت موازی و تجزیه کشور پیش رفت.

بالاخره با توسل به زور «کاکا» موجودیت «انگور در تاک ها» را یقینی ساخت. حال معلوم شد که تیم برنده که به یقین تیم «تحول و تداوم» است، به ایشان مقام ریاست اجراییه (که بعداً به صدارت ارتقا خواهد یافت) را دو دسته تفویض کرده است.

اگر داکتر عبدالله اندکی هم به پیروزی اش در انتخابات باور میداشت، هرگز به چنین توافقی موافقه نه میکرد و هرگز باخته گی را در قدرت شریک نه می کرد.

اما چرا باخت ملت؟

ملت خواست به حکومت فاسد نقطهء پایان بگذارد و خود را از شر وزرای بدنام، فاسد و خاین، از شر غاصبین زمین، از شر قانون گریزان، زورگویان و قانون شکنان نجات دهد؛ اما با توافق مذکور همه چیز به حال خود باقی خواهد ماند. باز هم اقلاً چهل فیصد کابینه را اشخاص مفسد و خاین اشغال خواهد کرد.

از طرف دیگر اصل اساسی دموکراسی که متابعت اقلیت از اکثریت است، پایمال شد. تیم اصلاحات و همگرایی نشان داد که چگونه میتوان در نظام دموکرایتک نیز از حربه های قدیمی (توسل به زور) استفاده کرد. البته همفکران داکتر عبدالله در این زمینه تجربه های داشتند. لویه جرگه تصویب قانون اساسی را به یاد آورید. زمانیکه اکثریت در تقابل با خواسته های ایشان قرار گرفتند و این ها دیدند که بر اساس قانون متابعت اقلیت از اکثریت به مراد نه میرسند، عین تکتیک را پیش گرفته از تحریم و مقاطعه کار گرفتند. این که چگونه باخت را به برد تبدیل کنیم، باید از داکتر عبدالله آموخته شود.

به هر حال ملت افغان باید اقلاً پنج سال دیگر قربانی بدهد و قبول کند که:

فلک بوقلمون رنگ فگنده است مرا

به دیاری که سگ و گرگ و شبان هر سه یکیست

به جناب داکتر عبدالله مبارک و به افغانستان تسلیت میگویم.

2 thoughts on “برد داکتر عبدالله و باخت ملت مبارک باشد/ داکتر محب زغم”
  1. زغم صاحب مننه له داسی مقالونه مو چی واقعن د خلکو ذهنونه روښانوی

    ( تورزی )

  2. محترم داکتر زغم سلام
    کا نت مې ګويد که “بايد انديشيدن را اموخت ، نه انديشه را “زعامت کشور، حکومت داري، اراده ملت ،،مستقبل مردم در چارچوب نظام سلامي قبل ازدموکراسي بې بنياد و ساختګي که برخې از مردم به ان سخت معتقد اند يک جهت وجهت ديګر خرافات، فساد ، خودخواهي او هياهوې ما جراېې قضيه انهم درچنين موقعيت با زور ګوېې وپتکه واخطار يک حکومت موازي که اصلا در قا موس فرهنګ افغانها جايګاهې ندارد بسيار شرم اور ست.ودرعين زمان باز کودک ديګر از تاريخ پنج هزار ساله افغا نستان اسطوره …….. افسوس ….. افسوس و واژه هاې اين وان لاپ وپتاک مېزند از بد بدتر. لهذا حافظ مې ګويد
    همه کارم زخود کامي به بد نامي کشيد اخر
    نهان کې ماند رازې که کزو سازند محفلها
    ودر نهايت عبد الله وزعامت ؟
    در اخير :عا قبت ګرګ زاد ګرګ شود ګرچه بادمې بزرګ شود

ځواب ورکول hameedulla toorzay ته ځواب لرې کړه

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *