فضای شهر به یک وحشتکده میماند. در این هفته دستکم چهار انفجار قوی شهر کابل را لرزانده که بیشتر از شش صد کشته و زخمی برجا گذاشته است. غم انگیزترین صحنه این حوادث زمانی رقم خورد که مادری کشته شده و طفل شیرخوارش را که زنده مانده در کنار جسد مادر گذاشته اند و پدرش بر سر هر دو میگرید. این یکی از صدها صحنهی غم انگیزی است که هر روز در افغانستان مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند.
عمق خیانت و خباثت از وحشت شهر زمانی برملا میشود که مقامات دولت وحشت ملی جان کری بجای حل مشکل مردم، به تشریفات دولتی بالای خون مردم مصروف اند. عکسهایی از رئیس جمهور، رئیس اجرائیه و مشاور امنیت ملی اش در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که به محل حادثه و شفاخانه رفته اند و با زخمیها عکسهای یادگاری گرفته اند. کاری که برای حُکام به یک عادت مبدل شده است. مردم وحشیانه کشته میشوند و آنها بالای خون مردم تبلیغات و تشریفات دارند. گوئی تمام همّ و غمّ اینها اینست که برای مردم حادثهی ناگواری رُخ دهد تا آنها برای قهرمان سازی شان بروند به محل حادثه و با گرفتن ژستها و عکسهای یادگاری از شفاخانه در کنار زخمیان، آن را در فیسبوک و تویتر شان بگذارند، خود شان را با مردم نزدیک و همدم معرفی نمایند و بعد از این همه اتفاقات وحشتناک، با نشر یک اعلامیه و ظاهر شدن در مقابل رسانهها و محکومیت حادثه، موضوع را خاتمه یافته و بحران را حل شده دانسته و عمق وحشت را که زیر پوست شهر در حال دویدن است و روزانه جان صدها تن را میگیرد، پنهان نمایند. در حالیکه حُکام همواره دم از خدمت به مردم و حکومتداری خوب می زنند؛ ولی حکومتداری و خدمت به خلق الله که نیازی به تبلیغات و تشریفات ندارد. مشکل مردم با تشریفات حل نمیگردد؛ بلکه با تامین امنیت، ارائه راهکارها و ایجاد فرصتهای اقتصادی حل میگردد، کاری که از این حُکام خاین و بی اراده بعید است.
با این حال، از سوی دیگر، امریکا و ناتو و دولت افغانستان از خون پاک مسلمانان افغانستان به عنوان برگ برنده استفاده مینمایند و جنگهای نیابتی و استخباراتی شان را بالای پوست و خون مردم بیگناه به پیش میبرند. آنها به هوشیاری و دسیسه چینی تمام، گروههای مختلف را مانند: اردوی ملی، پولیس ملی، امنیت ملی، اربکیها و طالبان در مقابل هم قرار داده و آنها به ریختاندن خون یکدیگر مشغول اند. در حالیکه هر دو طرف جنگ مسلمان اند، به یک الله، به یک پیامبر ایمان دارند، بسوی یک مکان مقدس نماز میگذارند؛ اما به نسبت جهل سیاسی و دسیسۀ استعمار، برادران مسلمان خویش را به قتل میرسانند.
پس برماست که نگذاریم که حُکام خاین و عُمال شان بالای پوست و خون ما سیاست و تجارت را براه بیاندازند و ما را بنام های مختلف بین هم انداخته و ما بجای مبارزه با دشمن اصلی ما که همانا استعمار است، به قتل برادران خویش بپردازیم، و بعد بیایند بالای اجساد زخمی و غرق در خون مان عکسهای یادگاری و فیسبوکی بگیرند.
—————————-
د لیکوالو له نظر سره د تاند د دریځ یووالی ضروري نه دی.
نوشته خوب بود در مورد اخیر خوب تذکر داده شد که طرفین جنگ در افغانستان هر دو مسلمان اند و به یک خدا و پیغمبر ایمان دارند.
برادر سهاک خوب می نویسد.