کشور ایران که همیشه در ظاهر مقامات آنکشور از دوستی دیرینه ی تاریخی ، مشترکات فرهنگی و زبانی با مردم افغانستان در مطبوعات منطقوی و کشوری شان یاد میکنند و بديهی است كه سيلی از مهاجرين افغانستانی از اوایل دهه شصت به بعد بخاطر اشغال كشورشان توسط ارتش سرخ از يكسو و بخاطر مشتركات دينی ، زبانی وتاريخی از سوی ديگر ، رهسپار شهرهای ايران گرديدند . اما در این نوشته نخست به نکاتی میپردازم که حضور افغان های مهاجر در ایران کدام مزایا را برای کشور ایران بار آورده است و سپس عملکرد حکومت اینکشور را در قبال مهاجیرین افغان بررسی مینمایم:
1ـ استفاده از نيروی كار وتلاش افغان های صادق ، زحمتكش وكم توقع.
از سه دهه گذشته تا اکنون شايد كمتر آبادانی را – به خصوص در آستان های مركزی و شرقی ايران -پيدا كرد كه ساختمانآنها توسط كارگران افغانی ، آباد نشده باشد. هرچندحضور كارگران و مهاجرين افغان در ايران ، همواره ، موجب نارضايتی طبقه كارگر ايران بوده و بارها آنها خواهان برخورد جدی دولت شان با معضل بی كاری شده اند ، اما دولت و شركت های خصوصی در ايران از حضور مهاجرين افغان منتهای مفاد اقتصادی را برده اند تا آنجا كه يكی از روزنامه های ايران با اعتراف به اين واقعيت تحت عنوان «سازندگان ايران ، اما بی نام و نشان »اين موضوع را مورد تحلیل و ارزيابی قرار داده بود .
2- استخدام كارگران افغان برای كارهای شاقه
در ایران كمتر فابریکات سنگبُری ،فارم های گاوداری ، خدمات جاروكشی سرک ها و… را می توان سراغ داشت كه كارگران افغان در آنها حضور نداشته باشند و اين چرخه های اقتصادی را زور بازوی كارگران افغان به گردش آورده است .
3- استفاده دولت ایران از كمك سازمان ملل
سازمان ملل متحد ازابتدای مهاجرت افغانها به ايران تا اكنون به آنکشور جهت پذيرایی از دو ميليون مهاجرافغان ، ميليون ها دلار كمك نموده اما رسانه ها ومقامات ایران هيچگاه از اين كمك ها ياد نكرده و ميزان سالانه آن را مشخص نكرده اند. تنها مدرکی كه دولت ايران در برابر مهاجرين و گرفتن كمك های سازمان ملل ارائه ميكند ، آموزش فرزندان مهاجر در مدارس دولتی تا مقطع بکلوریا وتعداد اندكی هم در دانشگاه های آنکشور است مگر در سالهای اخير این سهولت نیز از افغانهای مهاجر سلب گردیده است .
4- گرفتن پول از مهاجرين افغان توسط دولت ایران به بهانه های گوناگون
دولت ایران از هر مهاجر برای تمديد شش ماهه برگه ی اقامت شان حدود 40 هزار تومان دريافت می کند كه در مجموع با فرض بودن يك ميليون مهاجر قانونی، آن ها سالانه در حدود 43 ميليون دلار تنها برای تمدید برگه ی اقامت شان برای دولت پرداخت ميكنند.
اين موضوع كه در چند سه سال اخير به وجود آمده ، روزانه تا مرز 100هزار دلار برای نمايندگی های ایران درآمد داشته است . سفارت ایران توأم با قونسلگری های آن در هرات ، قندهار و مزار شريف روزانه 200 تا 600 تن متقاضی سفر به ايران جهت زيارت ، درمان ، تجارت ، سياحت وپيگيری مسائل حقوقی را ويزا می دهند . حال اگر رقم حداقل، 200 تن را برای هر نمايندگی در نظر بگيريم ، روزانه 800 صد تن ويزا دریافت می نمایند و هر فرد در برابر اخذ ويزا ،100 دلار پرداخت می كندكه در نتيجه ، روزانه 80 هزار دلار در آمد را برای ايران ، بصورت قطعی در قبال دارد.
با توجه به نکات مذکور حالا میخوانیم که این همسایه به ظاهر دوست مان(گرگ در لباس گوسفند) برای مهاجرین ، مردم و دولت مان چه تحایف و پاداش های را پیشکش نموده است.
1 ـ اعزام مهاجرین افغان به جنگ های سوریه، عراق و یمن
دولت ایران مهاجرین افغانستانی را بنام لشکر فاطمیون، دفاع ازحرم کربلا ، با سوء استفاده آشکار و با تهدید و تطمیع آنها را به جنگ سوریه ، عراق ، و یمن میفرستد، و آن را تحت نام فاطمیون کربلا قربانی سیاست های منطقوی خویش میسازد .
2 ـ روابط سازمان استخباراتی ایران (واجا) با طالبان:
هویداست که ایران طی مدت حداقل 10 سال گذشته از شبه نظامیان طالب در افغانستان حمایت نظامی و مالی کرده است و برای مردم و دولت افغانستان مشخص شده است که وزارت اطلاعات استخبارات جمهوری اسلامی ایران (واجا) بعد از سازمان استخباراتی نظامی پاکستان (آی اس آی) بزرگترین حامی تروریزم در افغانستان میباشد.
روابط پنهانی سپاه پاسداران و واجا (سازمان استخباراتی ایران) باگروه طالبان زمانی بصورت آشکارا و به اوج خود رسید که در سال 1394 (ه ش)یک هیئت بلند پایه طالبان به تهران سفر کرد . مقامات استخباراتی ایران طی گفت و شنود های طولانی به هیئت طالبانی و عید کمک های بیشتر تسلیحاتی ، مالی ، پشتیبانی سیاسی بصورت علنی و دادن پناهگاه های امن در ایران را سپردند .که در یکی از این سفرها رهبری هیئت طالبان را ملاجان محمد و مولوی آخندزاده و ریاست هیئت جانب ایران را سید محمد علوی (وزیر استخبارات ایران ) آنکشور به عهده داشتند.
بعد از آن ملاقات ها دستگیر شدن جاسوسان ایرانی در ولایت های غربی و جنوبی افغانستان و همچنان پیدایش تجهیزات نظامی ساخت ایران در میادین نبرد از نزد جنگجویان طالب ثبوت واضع از مداخلات استخبارات ایران در افغانستان را نشان میدهد .
3 – اخراج اجباری افغان ها از ایران به بهانه مهاجرين غير قانونی.
در پشت صحنه ی اين سناریو احتمالاً میتوان گقت که آنکشور يك نوع تجارت را به راه انداخته است ، زيرا دولت ايران خود هر قانونی را طبق اقتضای زمان نسبت به مهاجرين افغان صادر مینمايد و آن را به مرحله ی اجرا می آورد که ایران از هر مهاجر حدود 30 هزار تومان به بهانه های این و آن اخذ میکند.
4 ـ افزایش معتادان مواد مخدر در افغانستان از اثر مهاجرت افغان ها به کشور ایران
اگرچه قسمت زیادی مواد مخدر تولید شده در افغانستان از طریق ایران به دیگر مناطق جهان قاچاق میشود، کشوری که تاجران و استفاده کنندگان مواد مخدر به سادگی میتوانند این مواد را دریافت کنند. طوری که گفته شد جمهوری اسلامی ایران حدود سه ميلیون مهاجر افغان را در خود پناه داده ، کشور خود را توسط نیروی کار مهاجرین افغان آباد ساخته و مواد مخدر تولید شده را از طالبان خریداری و به کشور های جهان قاچاق میکند و منفعت اقتصادی اش را در آن میجوید و از طرفی متاسفانه تعداد بیشتری از مجاجرین افغان را معتاد به مواد مخدر ساخته است .
به عنوان نمونه از یک هموطن مان نام میبرم که توسط کارفرمایان ایرانی تشویق به استفاده مواد مخدر شده است و همچنان در بسیاری موارد، کارفرمایان ایرانی به جوانان مهاجر افغان مواد مخدر داده و میگفتند اگر این مواد را استفاده کنی بهتر کار میکنی و پول بیشتر به دست میآوری ، محمد چغوک 50 ساله در مرکز تداوی معتادان در هرات به خبرگزاری فرانس پرس گفته بود که تا دو سال پیش در شهر مشهد ایران زندگی میکرد. او در مشهد چوپانی میکرد و کارفرما به عوض مزد به او تریاک میداد، و32 سال را چوپانی کرده است اما کار فرمای ایرانی اش عوض پول برایش تریاک داده است.
نتيجه گيری:
در نهایت میتوان گفت که حضور افغان های مهاجر باعث سازندگی شهرها و روستاهای ایران گردیده و اقتصاد ایران را سروسامان بخشیده است . وهمچنان در کارهای شاقه برای کارگران وکار فرمایان ایرانی سهولت ها را فراهم آورده است که بهره گیری از مهاجرین افغان درکنار منفعت های کلان اقتصادی فواید کلان سیاسی را نیز برای ایران به همراه داشته است.
استفاده از مهاجرین افغانستانی توسط دولت ایران باتهدید ، تطمیع و فرستادن آن ها به جنگ های سوریه ، عراق ، و یمن، جفا به حق آنان است که همیشه مقامات ایرانی از همزبانی و مشترکات دینی وفرهنگی سخن میگویند وبا این عمل زشت ونابخشودنی در واقع مذهب شیعه را زیر سوال قرار میدهند.
روابط با ترورستان منطقوی ، طالبان ، ناامنی و ادامه بحران در افغانستان میتواند پهلوی دیگری از منافع سیاسی و اقتصادی کلان برای حکومت ایران محسوب میگردد . زیرا از این طریق میتواند از آب های افغانستان استفاده اعظمی نماید ، مواد مخدر را در افغانستان توسط همکاران طالب شان افزایش بخشد و نیروهای مسلح افغانستان را به وسیله اجیران طالب خویش به چالش بکشاند و این همه میتواند نشانگر آن باشد که دولت و استخبارات ایران بازی چند بُعدی را در قبال افغانستان دنبال میکند و مردم عزیز ما را مخفیانه به کام مرگ میکشاند ، از جانب دیگر ادعای برادری ، همزبانی و فرهنگ مشترک دیرینه را مینمایند . مردم و دولت افغانستان باید هوشیارانه عمل کنند و دشمنان در ظاهر دوست (گرگ های در لباس گوسفند) را شناخته و چهره اصلی آنها را به جهان معرفی نمایند.
برادرم جمال صاحب جزاکم الله خیرا
السلام علیکم و رحمة الله وبعد.
من بحیث متمم موضوع و تکرار احسن پرسشهای ذیل را مطرح می کنم تا بهتر روشن ګردد که حکام ایرانی با همسایه مظلوم مسلمان خود چه روا میدارد و آیا با شأن و عقاید اسلامی سازګاری دارد ؟
اول- روش همسایه مسلمان و یا روش بشر دوستانه حکام توسعه طلب شرانګیز همین است که با افغانها انجام میدهد ؟
دوم- اعزام افغانها جهت شرانګیزی به سوریه غرض دفاع از حکام ملحد براستی هم ، اسلام حکام ایرانی را زیر سوال نمی برد؟
سوم – صدور شرانګیزی به عراق ،سوریه ،یمن و غیره با شرانګیزان جهانی کدام تفاوتی دارد ؟
چهارم – آیا نعمات الهی برای نفع بشر داده شده یا برای شرانګیزی و ویرانی؟
پنجم – لشکر اضافه از ۲۰ هزار افغانی که در سوریه از ظالم ملحد حمایت می کند در آینده همین حکام ایرانی زیر قیادت و فتوای آیت الله در افغانستان بعد از تجربه طولانی ،شرانګیزی نخواهد کرد؟
ششم – انتظار امت اسلامی از پاکستان و ایران اتمی ، تقویه و حمایت امت اسلامی و حمایت مظلومان بود ولی مع الا سف حکام جاهل ، بدتر از دیګران ، شرانګیزی را در همسایګان و جهان تشدید نمی دهند ؟