محی الدین نوري

موضوع گزینش افراد برای کابینه و تعیین والیان از نکات اصلی مورد بحث این روزهای حکومت و حلقه های سیاسی می باشد. در این بحث، آنچه مربوط به بخشی از فعالیت و لازمه های والیان است، را نگاشته ایم.

والیان در طی سیزده سال اخیر نیز، آن بخشی از مأموران محلی دولتی در طی را تشکیل می داده که بیشترین حرف ها حول محور آنان در محل و ولایات و نیز در مرکز رد و بدل می شده است. در این دهه با حفظ حضور والیان خوب و کارآگاه، بسیاری از کسانی که قابلیت این کار را نداشتند نیز، به این مقام تعیین گردیدند. عوامل به همه روشن است؛ اما آنچه این بی مبالاتی ها در این رابطه در پی داشت، بار گرانی بود که هم مردم در محلات و هم مرکز آن را به دوش کشید.

ادعا ندارم که آنچه در پی می آید و تصویر می دهد که والی باید کدام لازمه ها را داشته باشد، همه قاعده ها و لازمه ها را احتوا می کند بلکه مراد این است:” حالا که قرار است والیان جدید تعیین گردند، هم دولت باید لازمه ها و قابلیت ها و شایستگی ها در این رابطه را در نظر داشته باشد و هم افرادی که قصد به دست آوری سمت ها را دارند و یا قرار است به این سمت گماشته شوند.”

والی بودن صرف به مفهوم حکم راندن بر مردم نیست. این اصلا یک مسوولیت است؛ والی شخصی است که برای بهبود زندگی مردم تحت یک سری مقررات و قوانین کشوری، مدیریت و هماهنگی بین اداره های مربوطه را بر عهده می گیرد.

در کل و در لحظه کنونی اشد نیاز است تا در “مقام ولایت ” کسانی گماشته شوند که چرخ فعلی ایستای حکومت داری خوب در محل را بچرخش آورند.

  1. حکومت داری خوب و گزارش دهی

مردم خواهان رسیده گی به مشکلات محیطی خویش و آگهی لازم از جریان اموری اند که با سرنوشت آنها در پیوند است. اگر مردم حقایق آنچه می گذرد را ندانند و آگاه نباشند، دنبال افواهات و شایعات می روند و این را نمی توان گناه مردم دانست. والی خوب کسی است که بتواند رابطه بین ولایت و مردم را با ارائه خدمات درست اداری طوری برقرار نماید که ضمن جلب رضایت آنها، مردم خود را شریک در حکومت داری بدانند.

این زمانی ممکن است که والی و مدیران اجر��ئیوی او بر اساس یک برنامه منظم و مشخص به ارائه ی گزارش صادقانه به مردم بپردازند. شخصی که خود را از مردم بالا دانسته و از ارائه گزارش و خلق حکومت داری خوب خودداری کند، لایق و شایسته ولایت نیست . والی زمانی به حکومت داری خوب رسیده می تواند که با تطبیق برنامه های مدیریتی درست، رابطه موثری نیز با مردم داشته و از نیروی مردمی در کشوری چون افغانستان علیه بیدادگری، معافیا و زورمندان محلی استفاده کند.

اهالی آگاه از امور لازمه، قدرت حقیقی والیان اند و او را همیشه حمایت می کنند. البته که نمیتوان گروه بندیهای مردم و نزاکتهای محلی که میان نخبگان محلی وجود میداشته باشد را نا دیده گرفت اما باور اینست که وقتی مردم اعتماد نمایند، نا ممکن خواهد بود که وابستگی های دیگر اعتماد را صدمه جدی زده بتواند.

  1. تخصص، تجربه و شناخت

تعهد، صداقت و درایت سه ارزش کلیدی اند که همیشه مدیریت مطرح و مطمع اند. این ارزشها جزء لاینفک موفقیت اداره می باشند؛ اما کافی نیستند، زیرا تردیدی نیست که داشتن تخصص در امور حکومت داری و مدیریت شرط اول است. تخصص می تواند زمینه ساخت یک دیدگاه واضح و روشن را برای آیندة یک ولایت ترسیم کند. زمانی که روی ساختن یک دیدگاه برای آینده صحبت می شود، نیاز است والی ولایت دارای تجربه کافی و تخصص بخاطر ساختن چهارچوکات کاری آینده اش باشد. تجربه در بخش دولت و حکومت داری خوب و ایجاد میکانیزم روشن و شفاف برای به پیش بردن کارها، مهم و اساسی است.

ارائه یک دیدگاه روشن و مشخص با استفاده از تجارب مدیریتی و کاری، نیازمند داشتن شناخت کامل از محیط کاری می باشد. کسیکه از مردم، شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی – فرهنگی و دیگر ویژه گیهای ولایت شناخت لازم نداشته باشد، با چالش مدیریت منابع بشری و ایجاد رابطه منسجم با مردم مواجه شده و قدرت کافی کنترول در اوضاع را از دست خواهد داد.

  1. ایجاد هم آهنگی و داشتن اتوریته لازم

نیاز است تا یک والی به خاطر ایجاد هم آهنگی بیشتر در بین اداره های دولتی و به خصوص در بخش های نظامی با سینه فراخ و درایت کافی گام بردارد. والی ها در چنین شرایطی باید در شورای نظامی ولایت و سایر ادارات مسوول محل، طوری رابطه و فضا ایجاد کنند که همه خود را ملزم به همکاری متقابل برای بهبود وضعیت بدانند و حتی بیرون از چهارچوکات رسمی دولتی خویش از خدمت گذاری و جان فشانی دریغ ننمایند؛ این ممکن نیست مگر با داشتن رابطه دوستانۀ مبتنی بر تأمین منافع ولایتی و ملی. این امر والیان را کمک می کند که دارای اتوریته لازم نیز باشند. داشتن اتوریته لازم زمینه های اجرای امور، هدایات و فیصله ها را بهتر و بیشتر مهیا می گرداند.

والی ای که قابلیت ایجاد هماهنگی در ادارات و ریاست های مربوط را نداشته باشد، همیشه با بحران و در بحران، کار و زندگی خواهد کرد. نبود هماهنگی مسوولین زمینه های دست اندازی در امور را مساعد می گرداند، حلقه خاصی از فرصت طلبان دور و بر والی را احاطه می کنند و در این صورت است که والی ولایت از حقایق و جریانات حقیقی دور نگهداشته می شود.

دوری از حقایق و جریانات حقیقی محیط و مردم متعاقبا ، بر اتخاذ تصامیم و هدایات خوب اثر منفی می گذارد و این اثرات اتوریته، اعتبار و شخصیت والی را به صفر تقرب می دهد.

  1. داشتن رابطه منظم با مردم

گویند که در چهل یا پنجاه سال قبل یکی از نائب الحکومه های دولت، روزهای بازار (دوشنبه و پنجشنبه) با تمامی مسوولین خود، در صحن ولایت و در هوای آزاد می نشست و ِادارات فقط عرایض مردم محلات (ولسوالی، علاقه داری و قریه) را می شنید و به رؤسای ادارات در حضور مراجعین هدایات لازم می داد و در روز و یا هفته بعد، اجرای آن را پیگیری می نمود.

بی شک که در حال حاضر بنابر عواملی برپا کردن چنین دربار مردمی شاید ناممکن باشد، اما در همان وقت که ممکن هم بود، بسیاری از والیان این شیوه را برنمی گزیدند با آنکه از آن خبر داشتند! از سوی دیگر در وضع کنونی زمینه های دیگری موجود است که می تواند رابطه با مردم را بهتر از شیوه متذکره تأمین نماید؛ اما شرطش این است که اراده و تعهد باید وجود داشته باشد.

والی باید رابطه عاطفی و انسانی محکمی را با مردم و از جمله با کارمندان زیر دست خود نیزبرقرار نماید. این رابطه باعث می شود که همه شهروندان، خود را شریک در حکومت دانسته در قبال حل ناهنجاری ها همگام با والی باشند و حمایتش کنند. ناتوان ترین والیان، کسانی اند که توان ایجاد و برقراری رابطه عاطفی و دوستانه با همکاران و مردم خویش را ندارند. دایر کردن جلسه های کاری نه تشریفاتی، با مردم ولسوالی های مختلف یک ولایت می تواند که موثریت بسیار خوبی در امر جمع آوری دیدگاه های جدید و ایجاد رابطه مطلوب و متقابلا مفید، داشته باشد.

از سوی دیگر خبرگیری از مردم البته بر پایه شعایر دینی و انسانی و به هدف حل مشکل مردم، می تواند از خودکامه گی های احتمالی مسوولین و کارمندان زیر دست جلوگیری نماید. زیرا رابطه با مردم البته نه افراد خاص، قابلیت نظارت حقیقی را به والی می بخشد. در یک نگاه دیگر، این گپ ها ناشدنی و بسیار آرمانی و خیالی معلوم می شود، اما یکبار امتحان کنید! من مطمئنم که شدنی هست، هدف این نیست که فرد به عوض سیستم کار کند؛ بلکه سیستم را می توان با چنین نمونه های نظارت کرد که خوب کار می کند یا خیر؟

  1. اعتماد به نفس و اقتدار

در کشوری که زورگویان محلی قدرت مالی و جنگی شان زیادتر از مسوولان اداره های محلی اند، نیاز است که افرادی مقتدر و با اعتماد به نفس قوی، برای حکومت داری تعیین گردند، اعتماد به نفسی که برآمده از درایت و حس وطن دوستی و نگاه عمیق به مسائل و نیز دور از نظر یک جانبه گرایانه باشد. بدون شک اعتماد به نفس از عوامل اصلی موفقیت مدیر در یک اداره می باشد. یک والی باید با تکیه بر تخصص و صلاحیت های اجرائیوی خویش، به کفایت خود نیز اعتماد نموده و با جدیت و امید به تطبیق قانون به پردازد. اگر والی حمایت های مردمی را با خود داشته باشد، زورمندان توانایی ایستاده گی در مقابل تطبیق قانون و اراده حکومت محلی را ندارد.

  1. رابطه مناسب با رسانه ها

والی متعهد، با درک و و فاداری به مصالح و منافع مردم و کشور، رابطه نزدیک، دوستانه و متعهدانه ای با رسانه ها ایجاد می کند. فرد مسوولی که قدرت ایجاد چنین رابطه ای را برای رسیدن به اهداف شریفانه با رسانه ها داشته باشد، بدون شک او از جایگاه رسانه ها، ارزش آزادی بیان و درجه حمایت آن ها از خود و کارکردهای مردمی خود آگاه است. چنین آگاهی به والی ولایت جرأت و صلاحیت می بخشد که در برابر ناملایمات بایستد، مسوولیت های خطیر خود را اجرا و دین دینی، وطنی و انسانی خود را ادا نماید.

البته زمانی یک والی می تواند کارهایش را با شاخص های که گفته شد به پیش ببرد که، سایر مسوولانیکه از طرف مرکز به ولایت مربوطه انتصاب می شوند از حس مسولیت بالا و شایستگی لازم برخوردار باشند. وزارت خانه ها باید در انتصاب مأمورانشان این شاخص ها را در نظر بگیرند. پالیسی تعیینی آنان با پالیسی که والی برای ولایت ایجاد می کند نه تنها تنافر و تضاد نداشته باشد؛ بلکه مکمل و ممد هم باشد.

0 thoughts on “یک والی خوب کیست! / محی الدین نوري”
  1. سابقه والیان یو تعداد ددوی دګروپو غړی دی هغه څه چه تاسو پری مطلب خپور کړی دڅان عادت نهدی ګرزولی یو تعداد محلی منحرفین بیسواده قریهداران یی خپل کړی ورته دغرمی ډوډی ا ۵۰۰ جیب خرڅ ورکوی اوس نو دوالی زړه چه څه کوی کولی شی دا تجروبه شویده کله چه دوالی په مقابل کی کوم دده ضد خرکت شروع شی نو همدغه بی کفایته غلامان قریه داران تر کر کزه راولیږی چه دوالی دفاع وکړی دا کارونه تکرار تکرار شویدی با استعداده صادق په وطن مین پوه کدرونه یی وشړل بیدیان یی کړل او دوسیی ورته جوړی کړی البته دپخوانی لوی څارنوال په کمک چه دده خاص رهبر ا وهمکار وو نوددغه رنګ اشخاصو په تجروبو بی کفایتی باید له منڅه ولاړه شی بیسواد والیان باید اول محاسبه ورکړی دخپلو کړو وړو او بیا وشړل شی ډیرو وایانو دغسی غیر انسانی کارونه کړی چه دبیګونه انسان په مرګ او بی رحمانه قتل تمام شویدی دانتهاری په نام وزل شویدی په خلصه توګه ویلی شم که دوالی دګټوسره هر کس په ټکر کی شو څای محبس او څارنوالی او محاکم وی

ځواب ورکول سید الر حمن زیار مل ته ځواب لرې کړه

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *